مخفف: متبرکه، تقدیسشده
cons
انگلیسی به فارسی
مخفف: متحد، مشترک
مخفف: (حرف) بیصدا
مخفف: پاسبان
مخفف: وابسته به قانون اساسی، مشروطه
مخفف: ساختمان، ساختار
مخفف: قنسول، کنسول
مخفف: قانون اساسی
منفی
جملات نمونه
1. the cons outnumbered the pros
تعداد مخالفان از موافقان بیشتر بود.
2. weighing the pros and cons of an issue
سبک و سنگین کردن جنبه های مثبت و منفی چیزی
3. to discuss the pros and cons of something
علیه و برله چیزی را مورد بحث قرار دادن
4. to argue a matter pro and cons
موافق و مخالف موضوعی بحث کردن
پیشنهاد کاربران
گاهی اوقات به معنی ( شرکت های ) هرمی هم میتونه باشه
مخالفان
مخالفان
Pros & Cons
موافقان و مخالفان
Pros & Cons
موافقان و مخالفان
نکات منفی
Bad points
Bad points
- معایب
- متضاد Pros به معنای ( مزایا )
- متضاد Pros به معنای ( مزایا )
نقاط ضعف
کلمات دیگر: