get home

[ترجمه ترگمان]وقتی از کار اومدم خونه دوست دارم با یه لیوان شراب راحت باشم
[ترجمه گوگل]وقتی که من از کار می روم، دوست دارم با یک لیوان شراب آرام باشم

[ترجمه ترگمان]نمی توانستم ببینم که چطور می توانم از ایستگاه به خانه برگردم - بعد، اریک با من آشنا شد
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم ببینم که چگونه می توانم از ایستگاه به خانه بروم - پس من یک موج مغزی داشتم، اریک توانست با من ملاقات کند

[ترجمه ترگمان]نمی توانی صبر کنی تا به خانه برسیم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید صبر کنید تا ما به خانه برسیم؟

[ترجمه ترگمان]دیشب کی اومدی خونه؟
[ترجمه گوگل]شب گذشته چه زمانی به خانه رسیدید؟

[ترجمه ترگمان]یک طوفان در راهه بهتره بریم خونه
[ترجمه گوگل]یک طوفان وجود دارد بهتر است به خانه برسیم

[ترجمه ترگمان]ملوان پس از سال ها اغلب به خانه نمی آمد
[ترجمه گوگل]در سالهای بعد ملوان اغلب به خانه نمی آمد

[ترجمه ترگمان]بچه ها به خانه می آیند و همه چیز را یکجا می خورند
[ترجمه گوگل]پسران به خانه می رسند و همه چیز را در نظر می گیرند

[ترجمه ترگمان]وقتی رسیدی خو نه، مستقیم میری به رختخواب
[ترجمه گوگل]هنگامی که به خانه می روید به طور مستقیم به تخت می روید

[ترجمه ترگمان]تا موقع ناهار به خانه نیامدم
[ترجمه گوگل]من تا بعد از شام به خانه نشستم

[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه برسم، خسته تر از آن هستم که کار فعالی انجام بدهم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که من به خانه بروم، خیلی خسته ام که هر کاری را انجام می دهم

[ترجمه ترگمان]وقتی به خو نه برسم یه حلقه بهت می دم
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه برمی گردم یک حلقه را به شما بدهم

[ترجمه ترگمان]ما هنوز باید نحوه رسیدن به خانه را ترتیب دهیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز باید ترتیب کنیم که چگونه به خانه برسیم

[ترجمه ترگمان]حداقل یک ساعت طول می کشد تا از محل کار به خانه برسد
[ترجمه گوگل]حداقل یک ساعت طول می کشد تا از کار به خانه برسد

[ترجمه ترگمان]تا نصف شب به خانه نرسیدیم
[ترجمه گوگل]ما تا نیمه شب به خانه رفتیم

[ترجمه ترگمان]وقتی از اداره به خانه برسم با تو معامله می کنم!
[ترجمه گوگل]وقتی که من از دفتر میروم با شما برخورد میکنم!