(adjective) مناسب برای بکاربردن در جاده ها، ماده مسافرت، قابل سفر کردن
roadworthy
(adjective) مناسب برای بکاربردن در جاده ها، ماده مسافرت، قابل سفر کردن
انگلیسی به فارسی
مناسب برای بکاربردن در جاده ها، ماده مسافرت،قابل سفر کردن
انگلیسی به انگلیسی
• suitable to be driven on the road
if a car is considered to be roadworthy, it is considered to be in quite good condition and unlikely to have any sudden mechanical problems or breakdowns.
if a car is considered to be roadworthy, it is considered to be in quite good condition and unlikely to have any sudden mechanical problems or breakdowns.
جملات نمونه
1. The bike has to be roadworthy and under 20 years old.
[ترجمه ترگمان]این دوچرخه باید roadworthy و زیر ۲۰ سال سن داشته باشد
[ترجمه گوگل]دوچرخه باید برای جاده و زیر 20 سال باشد
[ترجمه گوگل]دوچرخه باید برای جاده و زیر 20 سال باشد
2. The new one was a roadworthy item, and Jenny could push it around the grounds.
[ترجمه ترگمان]این یک مورد جدید بود و جنی می توانست آن را به اطراف زمین هل دهد
[ترجمه گوگل]یکی از آنها یک مورد جاده ای بود و جنی می توانست آن را در اطراف زمین قرار دهد
[ترجمه گوگل]یکی از آنها یک مورد جاده ای بود و جنی می توانست آن را در اطراف زمین قرار دهد
3. "This would be the first practical, roadworthy car that could run on solely renewable energy, " he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" این اولین ماشین عملی و roadworthy خواهد بود که می تواند تنها بر روی انرژی های تجدید پذیر اجرا شود \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'این اولین ماشین عملی، جاده ای است که می تواند بر روی انرژی های تجدید پذیر اجرا شود '
[ترجمه گوگل]او گفت: 'این اولین ماشین عملی، جاده ای است که می تواند بر روی انرژی های تجدید پذیر اجرا شود '
4. Vehicles are examined to ensure that they are roadworthy and properly maintained.
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه برای اطمینان از اینکه آن ها به درستی نگهداری می شوند و به درستی نگهداری می شوند، مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه مورد بررسی قرار می گیرند تا اطمینان حاصل شود که آنها در دسترس هستند و به درستی نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه مورد بررسی قرار می گیرند تا اطمینان حاصل شود که آنها در دسترس هستند و به درستی نگهداری می شوند
5. 180 vehicles out of a total of 900 examined were not roadworthy.
[ترجمه ترگمان]۱۸۰ خودرو از مجموع ۹۰۰ مورد معاینه مورد بررسی قرار نگرفتند
[ترجمه گوگل]180 وسیله نقلیه از مجموع 900 مورد مورد بررسی قرار نداشتند
[ترجمه گوگل]180 وسیله نقلیه از مجموع 900 مورد مورد بررسی قرار نداشتند
6. He said he hadn't the strength to act on it, and yet he exhausted himself in making it roadworthy.
[ترجمه ترگمان]او گفت که توانایی انجام این کار را ندارد، و با این حال خودش را خسته کرده بود تا آن را درست کند
[ترجمه گوگل]او گفت که او قدرت را ندارد تا بر آن عمل کند، ولی خودش خود را در ساختن آن در جاده ها خسته کرده است
[ترجمه گوگل]او گفت که او قدرت را ندارد تا بر آن عمل کند، ولی خودش خود را در ساختن آن در جاده ها خسته کرده است
7. Dozens of police motorcycles have been taken off the road in London after routine inspections found them not to be roadworthy.
[ترجمه ترگمان]بعد از بازرسی های معمول، ده ها موتورسیکلت از جاده لندن خارج شده اند که بازرسی های معمول آن ها را roadworthy نمی کند
[ترجمه گوگل]چندین موتورسیکلت پلیس پس از بازرسی های معمولی در لندن از لندن خارج شده اند
[ترجمه گوگل]چندین موتورسیکلت پلیس پس از بازرسی های معمولی در لندن از لندن خارج شده اند
8. The trouble with trying to maintain an old car is that you're always pouring money down the drain to keep it roadworthy.
[ترجمه ترگمان]مشکل با تلاش برای حفظ یک ماشین قدیمی این است که شما همیشه برای نگه داشتن آن از فاضلاب استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]مشکل با تلاش برای حفظ یک ماشین قدیمی این است که شما همیشه پول را به تخلیه رها می کنید تا آن را جاده ای نگه دارید
[ترجمه گوگل]مشکل با تلاش برای حفظ یک ماشین قدیمی این است که شما همیشه پول را به تخلیه رها می کنید تا آن را جاده ای نگه دارید
9. After a decade of focused research and development, the auto industry worldwide has passed a milestone with the arrival of the first test fleets of seemingly roadworthy fuel-cell cars.
[ترجمه ترگمان]پس از یک دهه تحقیق و توسعه متمرکز، صنعت خودرو در سراسر جهان یک نقطه عطف را با رسیدن اولین ناوگان آزمایشی خودروهای پیل سوختی به ظاهر roadworthy سپری کرده است
[ترجمه گوگل]پس از یک دهه تحقیق و توسعه متمرکز، صنایع خودروسازی در سراسر جهان با ورود ناوگان تست اول خودروهایی که به نظر می رسد مناسب خودروهای سوختی هستند، نقطه عطفی را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]پس از یک دهه تحقیق و توسعه متمرکز، صنایع خودروسازی در سراسر جهان با ورود ناوگان تست اول خودروهایی که به نظر می رسد مناسب خودروهای سوختی هستند، نقطه عطفی را تجربه کرده است
10. Amanda: No way! I'm not getting on that thing until I'm absolutely sure it's roadworthy.
[ترجمه ترگمان]! امکان نداره من این کار رو نمی کنم تا وقتی که کاملا مطمئن بشم که it
[ترجمه گوگل]آماندا هیچ راه! من این کار را انجام نمی دهم تا مطمئن شویم که این جاده مناسب است
[ترجمه گوگل]آماندا هیچ راه! من این کار را انجام نمی دهم تا مطمئن شویم که این جاده مناسب است
پیشنهاد کاربران
در جاده. سفر کردن
کلمات دیگر: