کلمه جو
صفحه اصلی

prune


معنی : الو، الوبخارا، گوجه برقانی، سیاه آلو، هرس کردن، ساده کردن، اراستن، سرشاخه زدن
معانی دیگر : آلو خشک، آلوبخارا، آلو (ویژه ی خشکاندن)، شاخ و برگ زدن، خشودن، (حشو و زوائد چیزی را) زدن، حذف کردن، مختصر کردن، کوتاه کردن، (به ویژه بودجه) کاستن، تقلیل دادن، (قدیمی) خود را آراستن، آرایش کردن

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) آلو، گوجه برقانی، آلو بخارا


هرس کردن، سرشاخه زدن


آراستن


پروانه، الوبخارا، الو، گوجه برقانی، سیاه آلو، هرس کردن، اراستن، سرشاخه زدن، ساده کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the dried or partially dried fruit of any of various common plums.

- Prunes are a good source of fiber.
[ترجمه Hanane] هرز کردن یکی از راهکار های خوب برای فیبر است.
[ترجمه مانی] آلو ها منبع خوبی برای فیبر هست
[ترجمه ترگمان] prunes منبع خوبی از فیبر هستند
[ترجمه گوگل] آلو یک منبع خوب فیبر هستند

(2) تعریف: any of several varieties of plums that dry without spoiling.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prunes, pruning, pruned
(1) تعریف: to cut or remove dead or unwanted branches, twigs, or the like from; trim.
مترادف: clip, crop, poll, thin, trim
مشابه: cut, dock, lop, pare, snip, top, truncate

- They pruned the apple trees.
[ترجمه ترگمان] درختان سیب را هرس کردند
[ترجمه گوگل] آنها درختان سیب را قطع کردند

(2) تعریف: to cut off or remove, as unwanted or superfluous branches from a tree.
مترادف: clip, lop, thin, trim
مشابه: amputate, crop, cut, dock, remove, sever, snip, truncate

- I pruned some of the higher growth from these bushes.
[ترجمه ترگمان] من مقداری از رشد بالاتری رو از این بوته ها پیدا کردم
[ترجمه گوگل] من برخی از رشد بالاتر از این بوته ها را قطع کردم

(3) تعریف: to remove as unneeded or superfluous.
مترادف: lop, trim, weed
مشابه: edit, eliminate, eradicate, remove, shave, thin

- Some chapters in the middle were pruned.
[ترجمه ترگمان] برخی از فصل های میانی، pruned بودند
[ترجمه گوگل] بعضی از فصل ها در وسط گذاشتند

(4) تعریف: to reduce or lessen.
مترادف: curtail, lessen, pare, reduce, truncate
مشابه: abbreviate, clip, condense, contract, diminish, shorten, thin, trim

- We tried to prune expenditures this year.
[ترجمه ترگمان] امسال تلاش کردیم تا میزان هزینه ها را هرس کنیم
[ترجمه گوگل] ما سعی کردیم در سال جاری هزینه های آن را خراب کنیم

• dried plum; foolish person, unpopular person (slang)
cut, chop off; trim tree branches (or shrubs, etc.); reduce, lessen; remove, take away, rid
a prune is a dried plum.
when you prune a tree or bush, you cut off some of the branches.
if you prune something such as a piece of writing, you make it shorter by removing parts of it.
to prune an organization, its expenditure, or the jobs it provides means to make it smaller by reducing it in size, or by reducing the amount of money it spends.

مترادف و متضاد

الو (اسم)
flame, prune, damson, plum

الوبخارا (اسم)
prune

گوجه برقانی (اسم)
prune

سیاه آلو (اسم)
prune

هرس کردن (فعل)
lop, rogue, pollard, prune

ساده کردن (فعل)
reduce, simplify, prune, vulgarize, streamline

اراستن (فعل)
range, blazon, habit, trim, adorn, decorate, primp, illustrate, apparel, groom, titivate, attire, bedeck, prettify, smarten, bedight, ornament, grace, brave, arrange, fettle, line, equip, array, rank, tidy, perk, deck, inlay, prim, clothe, endue, embroider, prune, stud, indue

سرشاخه زدن (فعل)
trim, lop, pare, crop, prune

trim; cut short


Synonyms: clip, cut back, dock, eliminate, exclude, gut, knock off, lop, pare down, reduce, shape, shave, shear, shorten, skive, snip, thin


جملات نمونه

1. to prune a tree
شاخ و برگ زدن یک درخت

2. to prune down an essay
مقاله ای را کوتاه کردن

3. we must prune this story of its repetitions
باید نکات تکراری این داستان را حذف کنیم.

4. the republicans want to prune the welfare budget
جمهوری خواهان می خواهند بودجه امور رفاهی را کاهش دهند.

5. You have to prune a bush if you want fruit.
[ترجمه ترگمان] اگه میوه میخوای، باید بوته رو هرس کنی
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید میوه را بخورید، باید بوش را برید

6. When should you prune apple trees?
[ترجمه ترگمان]کی باید درخت سیب رو هرس کنی؟
[ترجمه گوگل]هنگامی که باید درختان سیب را بریده بردارید؟

7. I am going to prune this bush down.
[ترجمه ترگمان] میخوام این بوته رو از بین ببرم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم این بوش را پایین بیاورم

8. Prune the trees hard in the winter.
[ترجمه زهرا] هرس درختان در زمستان سخت است.
[ترجمه ترگمان]درختان زمستان را در زمستان سخت می گرفتند
[ترجمه گوگل]درختان را در زمستان سخت فرو کن

9. Prune the shrub heavily now and fresh green growths should appear in March and April.
[ترجمه ترگمان]در ماه های مارس و آوریل بوته های سبز تازه به رنگ سبز پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بوته را به سختی بفرمایید و رشد سبز تازه باید در ماه مارس و آوریل ظاهر شود

10. Prune rambling roses when the flowers have faded.
[ترجمه ترگمان]وقتی که گل ها ناپدید شدند، گل های رز ماری جوآنا را از دست داده بودند
[ترجمه گوگل]هنگامی که گل ها فرسوده می شوند، گل رز را می شکند

11. Some algorithms forward prune any paths which fall below a certain threshold.
[ترجمه ترگمان]بعضی از الگوریتم ها به جلو خم می شوند تا هر کدام از مسیرهایی را که زیر آستانه خاصی قرار دارند، هرس کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از الگوریتم ها هر مسیری را که زیر یک آستانه مشخص می افتد، برش می دهد

12. Most people carry secateurs and prune the heads off other people with flicks of the wrists and cracks of the brains.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم secateurs را حمل می کنند و با تلنگری از مچ و شکاف های مغز، سره ای دیگر را زیر و رو می کنند
[ترجمه گوگل]اکثریت افراد مخالف را نگه می دارند و سر دیگر افراد را با سر و صدا از مچ دست و شکاف مغز می شکنند

13. Prune bush roses and any shrub roses needing attention.
[ترجمه ترگمان]رز ماری گله ای رز و هر بوته رز، که به آن نیاز داشتند، توجه بیشتری به خود جلب می کرد
[ترجمه گوگل]گل رز بوش و هر گل رز بوته ای که نیاز به توجه دارند

14. I'm taking Viagra and drinking prune juice - I don't know if I'm coming or going. Rodney Dangerfield
[ترجمه ترگمان]قرص مصرف می کنم و juice را می خورم - نمی دانم که یا نه یا نه \" رادنی Dangerfield \"
[ترجمه گوگل]من ویاگرا را مصرف می کنم و آب نبات آب نوشیدم - نمی دانم که آیا من می آیم یا می روم رادنی دانگرفیلد

The republicans want to prune the welfare budget.

جمهوری‌خواهان می‌خواهند بودجه امور رفاهی را کاهش دهند.


to prune a tree

شاخ‌و‌برگ زدن یک درخت


Rose bushes must be pruned annually.

بوته‌های گل سرخ باید هرساله هرس بشوند.


to prune down an essay

مقاله‌ای را کوتاه کردن


We must prune this story of its repetitions.

باید نکات تکراری این داستان را حذف کنیم.


اصطلاحات

pruning knife

چاقوی شاخ و برگ زنی، چاقوی هرس


پیشنهاد کاربران

میوه خشک

تخصصی ریاضیات: هرس کردن

هرس کردن


During teenage years, the brain prunes away any cells that are unused.
در طول دوره نوجوانی، مغز سلول هایی را که بدون استفاده مانده اند از بین می برد.

آلو. . . . آلو بخارا
انگلیسی:plum

در حالت فعلی :هرس کردن
در حالت اسمی :آلو

خلاص شدن از دست چیزی که بهش نیاز نداری یا نمیخواهی؛ مخصوصا وقتی که با کاهش هزینه یا سایز همراه است

تقلیل دادن/مختصر کردن

پاکسازی کردن

پاکسازیدن چیزی.
اراستن چیزی.
هرسیدن چیزی.

در حالت خودمانی و اصطلاحی به معنای کله پوک و احمق هم هست

آراستن : تزیین دادن با اضافه کردن چیزی
پیراستن : تزیین دادن با کاستن چیزی
اینجا معنی دقیق ارتباط با پیرایش داره نه آرایش


کلمات دیگر: