کلمه جو
صفحه اصلی

bouquet


معنی : دسته گل
معانی دیگر : دسته ی گل، بو، رایحه (به ویژه بوی شراب)

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a decorative bunch of flowers.
مشابه: spray

- The bride carried a beautiful bouquet of white roses.
[ترجمه گلی افجه ] عروس دسته گل رز سفید زیبایی در دست داشت
[ترجمه سلام] عروس داشت دسته گل رز سفید زیبایی را حمل میکرد
[ترجمه ترگمان] عروس دسته گل قشنگی به دست داشت
[ترجمه گوگل] عروس یک دسته گل زیبا از رز سفید را انجام داد

(2) تعریف: fragrance, esp. of wines and liqueurs.
مشابه: aroma, fragrance, perfume

- A wine's bouquet is an important factor in determining the quality of the wine.
[ترجمه ترگمان] دسته گل یک فاکتور مهم در تعیین کیفیت شراب است
[ترجمه گوگل] دسته گل شراب یک عامل مهم در تعیین کیفیت شراب است

• bunch of flowers, nosegay; fragrance of a wine; compliment
a bouquet is a bunch of flowers arranged in an attractive way, especially one given as a present.

مترادف و متضاد

flower arrangement


دسته گل (اسم)
bouquet, nosegay, posy

Synonyms: boutonniere, buttonhole, corsage, festoon, garland, lei, nosegay, posy, pot, spray, vase, wreath


aroma


Synonyms: aura, balm, fragrance, incense, odor, perfume, redolence, savor, scent, smell, spice


جملات نمونه

1. a bouquet of real flowers
یک دسته گل واقعی (نه مصنوعی)

2. he sent his fiancée a bouquet of yellow flowers
یک دسته گل زرد برای نامزدش فرستاد.

3. Are there any roses in your bouquet?
[ترجمه ترگمان]گل رز توی دسته گل تو هست؟
[ترجمه گوگل]آیا رزها در دسته گل شما وجود دارد؟

4. The soloist received a huge bouquet of roses.
[ترجمه ترگمان]The یک دسته گل بزرگ دریافت کرد
[ترجمه گوگل]سولیست یک دسته گل رز را دریافت کرد

5. A large bouquet of roses arrived on her desk.
[ترجمه گلی افجه ] یک دسته گل سرخ بزرگ روی میزش برای او گذاشتند
[ترجمه ترگمان]دسته گل بزرگی از گل سرخ روی میزش آمد
[ترجمه گوگل]یک دسته گل بزرگ گل رز بر روی میز خود وارد شد

6. Chris sent me a lovely bouquet when I was ill.
[ترجمه ترگمان]کریس \"وقتی مریض بودم یه دسته گل قشنگ برام فرستاد\"
[ترجمه گوگل]کریس هنگامی که بیمار شد، یک دسته گل زیبا را به من داد

7. Her wedding bouquet consisted of roses and ivy.
[ترجمه ترگمان]دسته گل عروسی او شامل گل رز و پیچک بود
[ترجمه گوگل]دسته گل عروسی او شامل گل رز و آویو بود

8. She received a bouquet of red roses on Valentine's Day.
[ترجمه ترگمان]او یک دسته گل سرخ سرخ در روز ولنتاین دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک دسته گل رز قرمز در روز ولنتاین دریافت کرد

9. This brandy has a fine bouquet.
[ترجمه گلی افجه ] این برندی ( نوشیدنی ) بوی خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]این براندی دسته گل خوبی دارد
[ترجمه گوگل]این برندی دارای یک دسته گل زیبا است

10. A little girl in pigtails presented the bouquet.
[ترجمه ترگمان]یک دختر کوچک با موهای بلوند دسته گل را نشان داد
[ترجمه گوگل]یک دختر کوچک در خوکچه ها دسته گل را ارائه داد

11. These naturally dried flowers will outlast a bouquet of fresh blooms.
[ترجمه ترگمان]این گل ها به طور طبیعی خشک از یک دسته گل از شکوفه های تازه عمر می کنند
[ترجمه گوگل]این گیاهان به طور طبیعی خشک شده یک دسته از شکوفه های تازه را می گذرانند

12. This wine has a rich bouquet.
[ترجمه ترگمان] این شراب یه دسته گل پول دار داره
[ترجمه گوگل]این شراب دارای دسته گل است

13. He sent her a large bouquet of wild flowers.
[ترجمه ترگمان]دسته گل بزرگی برای او فرستاد
[ترجمه گوگل]او یک دسته گل بزرگ از گل های وحشی فرستاد

14. Remove the bouquet garni from the casserole, stir in the jelly and arrowroot.
[ترجمه ترگمان]دسته گلی را از آب جدا کنید و در ژله و arrowroot حرکت کنید
[ترجمه گوگل]گلچینی از gastronomy را بردارید، ژله و آهو را هم بزنید

15. Amelia was holding a huge bouquet of flowers.
[ترجمه ترگمان]آملیا یک دسته گل بزرگ در دست داشت
[ترجمه گوگل]آملیا یک گلدان بزرگ گل داشت

He sent his fiancée a bouquet of yellow flowers.

یک دسته گل زرد برای نامزدش فرستاد.


He knew wines by their bouquets.

او شراب‌ها را از بویشان می‌شناخت.


پیشنهاد کاربران

دسته گل مخصوصا دست گل عروس

دسته گل

بادکنک سلفنی


کلمات دیگر: