• fall from a bad condition into a situation which is much worse
go from bad to worse
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. There is no denying that the qualities of our living have gone from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که خصوصیات زندگی ما از بد و بدتر شده است
[ترجمه گوگل]هیچ انکار نمی کند که کیفیت زندگی ما از بدی تا بدتر شدن رفته است
[ترجمه گوگل]هیچ انکار نمی کند که کیفیت زندگی ما از بدی تا بدتر شدن رفته است
2. For the past couple of years my life has gone from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]برای دو سال گذشته زندگیم از بد و بدتر شده
[ترجمه گوگل]برای چند سال گذشته زندگی من از بد به بدتر رفته است
[ترجمه گوگل]برای چند سال گذشته زندگی من از بد به بدتر رفته است
3. Under the new management things have gone from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]تحت مدیریت جدید اوضاع از بد بدتر شده است
[ترجمه گوگل]تحت مدیریت جدید چیزهایی از بد به بد تر از آن رفته اند
[ترجمه گوگل]تحت مدیریت جدید چیزهایی از بد به بد تر از آن رفته اند
4. Things went from bad to worse, and in the end she lost her job.
[ترجمه ترگمان]اوضاع از بد بدتر می شد و سرانجام کارش را از دست داد
[ترجمه گوگل]چیزها از بد به بدتر رفت و در نهایت کار خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]چیزها از بد به بدتر رفت و در نهایت کار خود را از دست داد
5. Things went from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]اوضاع از بد بدتر می شد
[ترجمه گوگل]چیزها از بد به بدتر رفت
[ترجمه گوگل]چیزها از بد به بدتر رفت
6. The schools have gone from bad to worse in this area.
[ترجمه ترگمان]مدارس در این منطقه از بد بدتر شده اند
[ترجمه گوگل]مدارس از این بدبختی بدتر شده اند
[ترجمه گوگل]مدارس از این بدبختی بدتر شده اند
7. Things have gone from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]اوضاع از بد هم بدتر شده
[ترجمه گوگل]چیزهایی از بد به بدتر رفته اند
[ترجمه گوگل]چیزهایی از بد به بدتر رفته اند
8. The service in this hotel goes from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]خدمات در این هتل از بد بدتر است
[ترجمه گوگل]خدمات در این هتل از بد به بدتر می رود
[ترجمه گوگل]خدمات در این هتل از بد به بدتر می رود
9. Over the succeeding weeks things went from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]طی هفته های بعد اوضاع از دست رفت و بدتر شد
[ترجمه گوگل]در طول هفته های گذشته همه چیز از بد به بدتر گذشت
[ترجمه گوگل]در طول هفته های گذشته همه چیز از بد به بدتر گذشت
10. We were hoping for an improvement but things have gone from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]امیدوار بودیم پیشرفت کنیم، اما اوضاع از بد هم بدتر شده
[ترجمه گوگل]ما برای بهبودی امید داشتیم، اما همه چیز از بد به بدتر رسیده بود
[ترجمه گوگل]ما برای بهبودی امید داشتیم، اما همه چیز از بد به بدتر رسیده بود
11. Going from bad to worse.
[ترجمه ترگمان]از بد بدتر شدن
[ترجمه گوگل]رفتن از بد به بدتر
[ترجمه گوگل]رفتن از بد به بدتر
12. That they are going from bad to worse.
[ترجمه ترگمان] که دارن از بد به بدتر می میرن
[ترجمه گوگل]آنها از بدی تا بدتر می روند
[ترجمه گوگل]آنها از بدی تا بدتر می روند
13. As 1931 went from bad to worse the possibility of another marriage began to seem her best hope of salvation.
[ترجمه ترگمان]همان طور که ۱۹۳۱ از بد بدتر می شد، احتمال ازدواج دیگری به بهترین نحو به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]همانطور که در سال 1931 از بدی بدتر شد احتمال ازدواج دیگر شروع به نظر می شود بهترین امید خود را به رستگاری
[ترجمه گوگل]همانطور که در سال 1931 از بدی بدتر شد احتمال ازدواج دیگر شروع به نظر می شود بهترین امید خود را به رستگاری
14. The rail service has gone from bad to worse since it was privatised.
[ترجمه ترگمان]خدمات ریلی از زمانی که خصوصی سازی شده است، بدتر شده است
[ترجمه گوگل]سرویس راه آهن از زمانی که خصوصی شد، از بد به بدتر رسیده است
[ترجمه گوگل]سرویس راه آهن از زمانی که خصوصی شد، از بد به بدتر رسیده است
پیشنهاد کاربران
از چاله به چاه افتادن
بدتر شدن
بد و بدتر شدن
If a situation goes from bad to worse, it becomes even more unpleasant or unsatisfactory
حتی از قبل هم ناخوشایندتر شدن
حتی از قبل هم بدتر شدن
بد بودن و بدتر شدن
به نقل از هزاره:
از چاله به چاه افتادن
رو به پس داشتن
از بد بدتر شدن
حتی از قبل هم ناخوشایندتر شدن
حتی از قبل هم بدتر شدن
بد بودن و بدتر شدن
به نقل از هزاره:
از چاله به چاه افتادن
رو به پس داشتن
از بد بدتر شدن
ناخوشایندتر ، غیر قابل قبول تر ، یا سخت تر از قبل شدن
کلمات دیگر: