پیش بینى شده، برنامه ریزى شده بازرگانى : به اعتبار پیش بینى
ex ante
پیش بینى شده، برنامه ریزى شده بازرگانى : به اعتبار پیش بینى
انگلیسی به انگلیسی
• before hand, in advance
پیشنهاد کاربران
پیش بینی شده
بر اساس پیش بینی نه نتایج واقعی
before the event
قبل از واقعه.
مواردی که قبل از وقوع فعلی بایستی مقرراتی وضع شود یا مداخلاتی صورت گیرد.
قبل از واقعه.
مواردی که قبل از وقوع فعلی بایستی مقرراتی وضع شود یا مداخلاتی صورت گیرد.
آینده نگر
کلمات دیگر: