1. Pulling out to overtake, the car collided head-on with a van.
[ترجمه ترگمان]در حالی که با یک بارکش سر و کله ت - - ت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]ماشین با سرنشین شدن با یک ون در حالیکه به جلو رانده شد، با ماشین برخورد کرد
2. He pulled out to overtake a truck.
[ترجمه sad] او کنار کشید تا کامیون سبقت بگیرد
[ترجمه ترگمان]بیرون آمد تا به یک کامیون برسد
[ترجمه گوگل]او کشیده شد تا یک کامیون را غارت کند
3. He pulled out to overtake the van.
[ترجمه Lili] او کنار کشید تا ون سبقت بگیرد
[ترجمه ترگمان]او بیرون آمد تا به ون برسد
[ترجمه گوگل]او کشیده شد تا به ون برسد
4. We managed to overtake the last train.
[ترجمه ترگمان]موفق شدیم آخرین قطار را ببینیم
[ترجمه گوگل]ما موفق به رسیدن آخرین قطار شدیم
5. It's dangerous to overtake on a bend.
[ترجمه علی فتح اللهی] سبقت گرفتن سر پیچ خطرناک است.
[ترجمه ترگمان]از پیچ خوردن خیلی خطرناکه
[ترجمه گوگل]خطرناک شدن در خم شدن خطرناک است
6. I accelerated to overtake the bus.
[ترجمه امین جهانگرد] من گاز دادم تا از اتوبوس سبقت بگیرم
[ترجمه ترگمان]سرعت گرفتم تا به اتوبوس برسم
[ترجمه گوگل]من شتاب زد به اتوبوس
7. It's dangerous to overtake at a corner.
[ترجمه ترگمان]رسیدن به یک گوشه خیلی خطرناک است
[ترجمه گوگل]در یک گوشه خطرناک است
8. He tried to overtake on the inside.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد به درون بیاید
[ترجمه گوگل]او سعی کرد در داخل از آن عبور کند
9. I went to overtake him on the back straight on the last lap.
[ترجمه ترگمان]من به طرف او رفتم تا او را در آغوش بگیرم
[ترجمه گوگل]من رفتم تا او را در پشت برگردانم
10. The car accelerated to overtake me.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به سرعت به طرف من آمد
[ترجمه گوگل]ماشین به سرعت به من حمله کرد
11. He was about to pull out to overtake the guy in front of him.
[ترجمه ترگمان]می خواست بیرون بکشد تا به طرف مقابل او برسد
[ترجمه گوگل]او در حال آماده شدن برای فرار از مرد در مقابل او بود
12. Tragedy was shortly to overtake him, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تراژدی به زودی به او رسید
[ترجمه گوگل]با این حال تراژدی به زودی او را غرق کرد
13. I pulled out to overtake a bus.
[ترجمه ترگمان]خودم را بیرون کشیدم تا به اتوبوس برسم
[ترجمه گوگل]من بیرون رفتم تا یک اتوبوس را غرق کنم
14. He increased his speed to overtake the lorry.
[ترجمه ترگمان]او سرعت خود را برای سبقت گرفتن از کامیون افزایش داد
[ترجمه گوگل]او سرعت خود را برای غلبه بر کامیون افزایش داد
15. Always check your rear view mirror before you overtake .
[ترجمه ترگمان]همیشه قبل از اینکه به جلو برسی آینه پشت your را نگاه کن
[ترجمه گوگل]همیشه آینه دید عقب خود را پیش از رسیدن به تو چک کنید