کلمه جو
صفحه اصلی

self centered


خودخواه، خودپسند، خود محور، ثابت ونامتحرک، متوجه نفس خود، خودگرای

انگلیسی به فارسی

ثابت ونامتحرک، متوجه نفس خود، خودگرای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: self-centeredly (adv.), self-centeredness (n.)
• : تعریف: concerned only with oneself; egotistical; selfish.
متضاد: altruistic, selfless
مشابه: egocentric, selfish

- too self-centered to understand others' problems
[ترجمه ترگمان] برای درک مشکلات دیگران بیش از حد خودخواه است
[ترجمه گوگل] بیش از حد خودخواهانه برای درک مشکلات دیگران

• thinks mainly of oneself, caring only about oneself and own needs, egocentric

پیشنهاد کاربران

خود رای

خودشیفته

خودخواه

selfish

خودمحور

خود مدار

خودخواه ، خود محور ، خود رای ، خود شیفته


کلمات دیگر: