انجمن آموزش و پرورش
board of education
انجمن آموزش و پرورش
انگلیسی به فارسی
هیئت آموزش و پرورش
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an appointed or elected group that supervises one or several school systems at the town, city, county, or state level; school board.
• board responsible for education issues relating to schools
جملات نمونه
1. The county Board of Education has decided to cancel high school gymnastics and golf programs.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش و پرورش کشور تصمیم گرفته است که ژیمناستیک عالی و برنامه های گلف را کنسل کند
[ترجمه گوگل]اداره آموزش و پرورش شهرستان تصمیم گرفته است تا برنامه های ژیمناستیک و گلف دبیرستان را لغو کند
[ترجمه گوگل]اداره آموزش و پرورش شهرستان تصمیم گرفته است تا برنامه های ژیمناستیک و گلف دبیرستان را لغو کند
2. The funding is subject to approval by the Board of Education.
[ترجمه ترگمان]این سرمایه گذاری منوط به تایید هیات آموزش و پرورش است
[ترجمه گوگل]این بودجه باید توسط هیئت آموزش و پرورش تأیید شود
[ترجمه گوگل]این بودجه باید توسط هیئت آموزش و پرورش تأیید شود
3. Gobitis brought suit against the board of education and won his case in the Pennsylvania courts.
[ترجمه ترگمان]Gobitis دادخواست را علیه هیات آموزش و پرورش آورد و در دادگاه پنسیلوانیا برنده شد
[ترجمه گوگل]Gobitis به دادگاه آموزش و پرورش رسیدگی کرد و پرونده او را در دادگاه پنسیلوانیا برد
[ترجمه گوگل]Gobitis به دادگاه آموزش و پرورش رسیدگی کرد و پرونده او را در دادگاه پنسیلوانیا برد
4. The Board of Education was far from happy with the rules and throughout the spring and summer the dispute rumbled on.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش از این قوانین بسیار راضی بود و در طول بهار و تابستان مناقشه ادامه داشت
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش از قوانین بسیار خوشحال بود و در طول فصل بهار و تابستان، اختلافات در میان بود
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش از قوانین بسیار خوشحال بود و در طول فصل بهار و تابستان، اختلافات در میان بود
5. The state Board of Education -- Florida's governor and Cabinet -- has the final say.
[ترجمه ترگمان]هیات دولت آموزش و پرورش - - فرماندار فلوریدا و کابینه - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]هیئت دولت آموزش و پرورش - فرماندار و کابینه فلوریدا - نهایی می گوید
[ترجمه گوگل]هیئت دولت آموزش و پرورش - فرماندار و کابینه فلوریدا - نهایی می گوید
6. The state Board of Education selected 5tests that schools could use, receiving $ 5 per student from the state.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش و پرورش دولت ۵ آزمایش را انتخاب کرده است که مدارس می توانند از آن ها استفاده کنند و ۵ دلار به ازای هر دانش آموز از دولت دریافت کنند
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش دولتی 5 آزمون را انتخاب کرد که مدارس میتوانند از آن استفاده کنند و 5 دلار برای هر دانش آموز از ایالت دریافت کنند
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش دولتی 5 آزمون را انتخاب کرد که مدارس میتوانند از آن استفاده کنند و 5 دلار برای هر دانش آموز از ایالت دریافت کنند
7. For example, an elected member of a board of education would be considered a public official.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک عضو انتخاب شده یک هیات آموزش به عنوان یک مقام دولتی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک عضو منتخب هیئت آموزش و پرورش یک مقام رسمی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک عضو منتخب هیئت آموزش و پرورش یک مقام رسمی در نظر گرفته می شود
8. Board of Education in 1954 increased federal power in education.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش در سال ۱۹۵۴ قدرت فدرال را در آموزش افزایش داد
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش در سال 1954 قدرت فدرال را در آموزش و پرورش افزایش داد
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش در سال 1954 قدرت فدرال را در آموزش و پرورش افزایش داد
9. In Brown v. Board of Education, which dealt specifically with elementary education, the Court took the final logical step.
[ترجمه ترگمان]در براون در برابر هییت آموزش و پرورش، که به طور خاص با آموزش ابتدایی سروکار داشت، دادگاه گام منطقی نهایی را برداشت
[ترجمه گوگل]در قوه قضاییه براون، که به طور خاص با آموزش ابتدایی برخورد می کند، دادگاه گام نهایی منطقی را اتخاذ کرد
[ترجمه گوگل]در قوه قضاییه براون، که به طور خاص با آموزش ابتدایی برخورد می کند، دادگاه گام نهایی منطقی را اتخاذ کرد
10. In February 2001 by the city Board of Education as " innovative experimental school education. "
[ترجمه ترگمان]این شهر در فوریه ۲۰۰۱ توسط هیات آموزش شهر به عنوان \"آموزش نوآوری نوین\" انتخاب شد
[ترجمه گوگل]در فوریه سال 2001 توسط هیئت آموزش و پرورش شهرستان به عنوان 'آموزش نوآورانه مدرسه تجربی '
[ترجمه گوگل]در فوریه سال 2001 توسط هیئت آموزش و پرورش شهرستان به عنوان 'آموزش نوآورانه مدرسه تجربی '
11. In 1936 Old Government Film Board of Education was seed up 81 film - educa area established.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۶ هیات آموزش فیلم دولتی ۸۱ فیلم را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1936، اداره آموزش و پرورش دولتی قدیمی، 81 مرکز فیلمسازی را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1936، اداره آموزش و پرورش دولتی قدیمی، 81 مرکز فیلمسازی را تاسیس کرد
12. The Board of Education has censured a high - school principal because he censored the student's letters.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش از مدیر دبیرستان انتقاد کرده است، زیرا نامه های دانش آموزی را سانسور می کند
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش یک مدرسۀ دبیرستان را به دلیل سانسور نامه های دانشجویی سلب کرده است
[ترجمه گوگل]هیئت آموزش و پرورش یک مدرسۀ دبیرستان را به دلیل سانسور نامه های دانشجویی سلب کرده است
13. The Catholic Board of Education assists in this area.
[ترجمه ترگمان]هیات آموزش و پرورش کاتولیک در این زمینه کمک می کند
[ترجمه گوگل]هیئت تحریریه کاتولیک در این زمینه کمک می کند
[ترجمه گوگل]هیئت تحریریه کاتولیک در این زمینه کمک می کند
14. The legislation was to be centrally administered by the Board of Education.
[ترجمه ترگمان]این قانون قرار بود به طور متمرکز توسط هیات آموزش اداره شود
[ترجمه گوگل]این قانون باید توسط اداره آموزش اداره شود
[ترجمه گوگل]این قانون باید توسط اداره آموزش اداره شود
پیشنهاد کاربران
گروه مدیران اموزشی
انجمن آموزش و پرورش
کلمات دیگر: