(وابسته به حس لامسه) پرماسی، لامسه ای، بساوشی، لمسی، وابسته بحس لامسه
haptic
(وابسته به حس لامسه) پرماسی، لامسه ای، بساوشی، لمسی، وابسته بحس لامسه
انگلیسی به فارسی
(روان شناسی) وابسته بحس لامسه، لامسه ای
انگلیسی به انگلیسی
• of the sense of touch, of dermal perception
جملات نمونه
1. Players use a haptic device such as a joystick to control the game.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان از یک دستگاه لمسی مانند یک فرمان برای کنترل بازی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بازیکنان از یک دستگاه لمسی مانند یک جوی استیک برای کنترل بازی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بازیکنان از یک دستگاه لمسی مانند یک جوی استیک برای کنترل بازی استفاده می کنند
2. Haptic display device is a kind of important human - computer interface device.
[ترجمه ترگمان]دستگاه نمایش Haptic نوعی از ابزار رابط کامپیوتری مهم است
[ترجمه گوگل]دستگاه نمایشگر Haptic نوعی از دستگاه مهم بیننده کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]دستگاه نمایشگر Haptic نوعی از دستگاه مهم بیننده کامپیوتر است
3. Sorry, Nokia, Apple and so on, haptic feedback doesn't hold a candle to physical control and character entry keys.
[ترجمه ترگمان]با عرض پوزش، نوکیا، اپل، و غیره، بازخورد لامسه ای یک شمع برای کنترل فیزیکی و کلیدهای ورودی شخصیت ندارد
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، نوکیا، اپل و غیره، بازخورد لمسی به کنترل فیزیکی و کلیدهای ورودی کاراکتر نرسیده است
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، نوکیا، اپل و غیره، بازخورد لمسی به کنترل فیزیکی و کلیدهای ورودی کاراکتر نرسیده است
4. A haptic device is one that involves physical contact between the computer and the user.
[ترجمه ترگمان]یک وسیله بازخورد شخصی است که ارتباط فیزیکی بین رایانه و کاربر را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه لمسی این است که تماس فیزیکی بین رایانه و کاربر دارد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه لمسی این است که تماس فیزیکی بین رایانه و کاربر دارد
5. An improved haptic texture rendering method based on stochastic resonance is proposed utilizing the stochastic resonance phenomenon in human cutaneous tactile sensation.
[ترجمه ترگمان]روش ارائه بافت haptic بهبود یافته مبتنی بر رزونانس اتفاقی، از پدیده رزونانسی اتفاقی در حس لامسه انسان انسان استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک روش رندر بافتی بهبود یافته بر اساس رزونانس تصادفی با استفاده از پدیده تشدید تصادفی در احساسات لثه پوستی انسان پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک روش رندر بافتی بهبود یافته بر اساس رزونانس تصادفی با استفاده از پدیده تشدید تصادفی در احساسات لثه پوستی انسان پیشنهاد شده است
6. We considered that if we mutually present the haptic sensation to each mouth, we can convey the expression of emotion, deepen their relationship.
[ترجمه ترگمان]ما در نظر می گیریم که اگر هر دو متقابلا احساس لامسه به یکدیگر را داشته باشیم، می توانیم بیان احساسات و تعمیق روابط آن ها را بیان کنیم
[ترجمه گوگل]ما در نظر داشتیم که اگر ما به هر دو روحیه حساس به هر دو را ارائه دهیم، می توانیم بیان احساسات را بیان کنیم، روابطشان را عمیق تر کنیم
[ترجمه گوگل]ما در نظر داشتیم که اگر ما به هر دو روحیه حساس به هر دو را ارائه دهیم، می توانیم بیان احساسات را بیان کنیم، روابطشان را عمیق تر کنیم
7. E - book titles cannot use this haptic quality indicator.
[ترجمه ترگمان]عناوین کتاب الکترونیکی نمی توانند از این شاخص کیفیت لمسی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]عناوین کتاب الکترونیکی نمیتوانند از این شاخص کیفیت کافی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]عناوین کتاب الکترونیکی نمیتوانند از این شاخص کیفیت کافی استفاده کنند
8. This visual appearance is rivalled only by the haptic qualities of the all-metal design.
[ترجمه ترگمان]این ظاهر بصری تنها به وسیله ویژگی های لامسه ای در طراحی همه فلز دیده می شود
[ترجمه گوگل]این ظاهر بصری تنها با ویژگی های haptic از طراحی تمام فلز رقابت می کند
[ترجمه گوگل]این ظاهر بصری تنها با ویژگی های haptic از طراحی تمام فلز رقابت می کند
9. A huge central screen area will house a haptic (read: touch feedback) touchscreen interface, while a second LCD serves as the instrument panel.
[ترجمه ترگمان]یک صفحه نمایش مرکزی بزرگ، یک صفحه لمسی haptic را به نمایش می گذارد، در حالی که LCD دو بعدی به عنوان صفحه ابزار عمل می کند
[ترجمه گوگل]یک صفحه نمایش بزرگ در مرکز صفحه نمایش یک صفحه نمایش لمسی (به عنوان خوانده شده: بازخورد لمسی) خانه، در حالی که یک LCD دوم به عنوان پانل ابزار عمل می کند
[ترجمه گوگل]یک صفحه نمایش بزرگ در مرکز صفحه نمایش یک صفحه نمایش لمسی (به عنوان خوانده شده: بازخورد لمسی) خانه، در حالی که یک LCD دوم به عنوان پانل ابزار عمل می کند
10. Based on the relevant knowledge of Haptics and force feedback of ergonomics, design of Haptic Master Manipulator in Microsurgery Robot System is analyzed and researched.
[ترجمه ترگمان]براساس دانش مرتبط با Haptics و بازخورد نیروی برگشت پذیری، طراحی of Master در سیستم ربات Microsurgery مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]براساس اطلاعات مربوط به Haptics و بازخورد نیروی ارگونومی، طراحی Haptic Master Manipulator در سیستم ربات Microsurgery مورد تجزیه و تحلیل و تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]براساس اطلاعات مربوط به Haptics و بازخورد نیروی ارگونومی، طراحی Haptic Master Manipulator در سیستم ربات Microsurgery مورد تجزیه و تحلیل و تحقیق قرار گرفته است
11. Haptic display is the technology that communicates information through haptic stimulus.
[ترجمه ترگمان]نمایش Haptic، تکنولوژی ایست که اطلاعات را از طریق محرک های لمسی منتقل می کند
[ترجمه گوگل]نمایشگر Haptic این تکنولوژی است که اطلاعات را از طریق محرک هاپتیک به اطلاع می رساند
[ترجمه گوگل]نمایشگر Haptic این تکنولوژی است که اطلاعات را از طریق محرک هاپتیک به اطلاع می رساند
12. Where the Shandong Qingdao development zone can buy an oersted carat of haptic lens?
[ترجمه ترگمان]جایی که منطقه توسعه Qingdao شاندونگ می تواند یک زمرد oersted از لنز لامسه ای بخرد؟
[ترجمه گوگل]جایی که منطقه توسعه شاندونگ چینگدائو می تواند یک قطعه القا شده از لنز لنفاوی خریداری کند؟
[ترجمه گوگل]جایی که منطقه توسعه شاندونگ چینگدائو می تواند یک قطعه القا شده از لنز لنفاوی خریداری کند؟
13. Harris is hoping to have an improved version of its Wireless Haptic Manipulation System (WHMS) ready for demonstration at the Robot Rodeo at Fort Benning in mid-October.
[ترجمه ترگمان]هریس امیدوار است نسخه بهبود یافته سیستم دستکاری Haptic بی سیم آن (WHMS)را برای نمایش در the Robot در فورت Benning در وسط ماه اکتبر داشته باشد
[ترجمه گوگل]هریس امیدوار است که یک نسخه بهبود یافته از سیستم دستکاری بی سیم (WHMS) برای تظاهرات در Robot Rodeo در فورت Benning در اواسط ماه اکتبر آماده شود
[ترجمه گوگل]هریس امیدوار است که یک نسخه بهبود یافته از سیستم دستکاری بی سیم (WHMS) برای تظاهرات در Robot Rodeo در فورت Benning در اواسط ماه اکتبر آماده شود
14. The stable range of a 1 degree - of - freedom haptic system in admittance display is discussed.
[ترجمه ترگمان]محدوده پایداری سیستم لمسی یک درجه آزادی در نمایش admittance مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]محدوده پایدار یک سیستم هپتیک 1 درجه ای آزاد در صفحه ورودی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]محدوده پایدار یک سیستم هپتیک 1 درجه ای آزاد در صفحه ورودی مورد بحث قرار گرفته است
پیشنهاد کاربران
لمس کردن
لمسی
کلمات دیگر: