1. Pay attention to overhear our talk!
[ترجمه ترگمان]حواست به گفتگوی ما باشه
[ترجمه گوگل]توجه ما را به گوش ما بشنوید!
2. People overhear conversations, what people have bought, what money they have.
[ترجمه ترگمان]مردم صحبت های خود را بشنوند، چیزهایی را که مردم خریده اند، چه پولی دارند
[ترجمه گوگل]مردم مکالمات را گوش می دهند، مردم چه چیزی خریداری کرده اند، چه پولی دارند
3. I overhear two girls talk in utmost seriousness and gravity about the gross inequities in the grading system.
[ترجمه ترگمان]من صدای دو دختر را می شنوم که در کمال جدیت و جدیت درباره آنچه که در سیستم تصحیح شده است صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]من دو دختر را به شدت جدی و جدی در مورد نابرابری های شدید در نظام درجه بندی صحبت می کنم
4. Did I overhear that you haven't seen one of your falcons?
[ترجمه ترگمان]آیا شنیده ام که شما یکی از falcons را ندیدید؟
[ترجمه گوگل]آیا من شنیدم که شما یکی از جمجمه های خود را دیده اید؟
5. I overhear him saying he is going to Japan.
[ترجمه فرید رستمی] بطور اتفاقی شنیدم که می گفت قراره به ژاپن بره.
[ترجمه ترگمان] شنیدم که میگه داره میره ژاپن
[ترجمه گوگل]من او را می شنوم که او به ژاپن می رود
6. They were standing near enough for us to overhear their conversation.
[ترجمه ترگمان]آن ها نزدیک ما ایستاده بودند تا گفتگوی آن ها را بشنوند
[ترجمه گوگل]آنها ایستاده بودند به اندازه کافی برای ما برای شنیدن گفتار خود
7. I managed to overhear a few interesting snippets of information.
[ترجمه ترگمان]تونستم چند تا از نکات جالب اطلاعات رو بشنوم
[ترجمه گوگل]من موفق به شنیدن چند قطعه جالب از اطلاعات شد
8. I chanced to overhear them talking about you.
[ترجمه ترگمان]تصادفا صدای آن ها را شنیدم که در مورد تو حرف می زدند
[ترجمه گوگل]من فرار کردم تا آنها را در مورد شما صحبت کنم
9. I cringed, fearful that someone might overhear.
[ترجمه ترگمان]با ترس و لرز خودم را جمع و جور کردم
[ترجمه گوگل]من به شدت ترسناک بودم که کسی ممکن است فراموش کند
10. Go to Game room and overhear the Doctor and Judge's discussion.
[ترجمه ترگمان]به اتاق بازی بروید و گفتگوی دکتر و قاضی را بشنوید
[ترجمه گوگل]به اتاق بازی بروید و بحث دکتر و قاضی را گوش کنید
11. Gust could not overhear what passed between them.
[ترجمه ترگمان]gust چیزی را که بینشان ردوبدل شده بود نشنیده گرفت
[ترجمه گوگل]زخم نمیتواند چیزی را که بین آنها گذشت، فراموش کند
12. We overhear the president in mid - conversation.
[ترجمه ترگمان]صدای رئیس جمهور رو از وسط حرف شنیدیم
[ترجمه گوگل]ما در اواسط گفتگو با رئیس جمهور صحبت می کنیم
13. I happened to overhear what he said.
[ترجمه ترگمان] من شنیدم که اون چی گفت
[ترجمه گوگل]اتفاق افتاده است که او را بشنود
14. Someone might overhear you.
[ترجمه ترگمان] ممکنه یکی صدای تو رو بشنوه
[ترجمه گوگل]کسی ممکن است شما را فراموش کند