کلمه جو
صفحه اصلی

furthermore


معنی : بعلاوه، گذشته از این، وانگهی، از این گذشته
معانی دیگر : علاوه بر این، از سوی دیگر

انگلیسی به فارسی

بعلاوه، از این گذشته، گذشته از این، وانگهی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in addition to what has just been stated; in addition; moreover.
مترادف: moreover
مشابه: also, as well, besides, too, withal

- I will accept no more late papers in this class; furthermore, students who are not in their seats when class begins will be marked absent.
[ترجمه yasna.r] من دیگه بیشتر از این برگه تاخیر نمیپذیرم از این گذشته دانش اموزانی که در هنگام شروع کلاس سر جای خودشان نباشند غایب محسوب میشوند
[ترجمه ترگمان] من در این کلاس مقالات دیگر را نخواهم پذیرفت؛ علاوه بر این، دانشجویانی که در کلاس خود نیستند در هنگام شروع کلاس غایب خواهند بود
[ترجمه گوگل] من در این کلاس بیشتر مدارک دیر نیستم؛ علاوه بر این، دانش آموزانی که در کلاس های خود در کلاس های خود حضور ندارند، مشخص نیست
- Their plan was to assassinate the prime minister, and, furthermore, to assassinate some of the cabinet members.
[ترجمه ترگمان] برنامه آن ها ترور نخست وزیر بود و به علاوه قصد ترور برخی از اعضای کابینه را داشت
[ترجمه گوگل] طرح آنها ترور نخست وزیر بود و همچنین ترور برخی از اعضای کابینه

• in addition to, moreover, additionally
furthermore is used to introduce a statement adding to or supporting the previous one.

مترادف و متضاد

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

گذشته از این (قید)
also, besides, furthermore

وانگهی (قید)
beside, besides, furthermore

از این گذشته (قید)
furthermore

in addition


Synonyms: additionally, along, as well, besides, likewise, moreover, not to mention, to boot, too, what’s more, withal, yet


جملات نمونه

1. I don't want to go there, furthermore, I have no time to do so.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم به آنجا بروم، گذشته از این، من وقت برای این کار ندارم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به آنجا بروم، علاوه بر این، من هیچ وقت برای انجام این کار ندارم

2. He is lazy, and furthermore, he has no sense of responsibility.
[ترجمه ترگمان]او تنبل است و علاوه بر این، احساس مسئولیت نمی کند
[ترجمه گوگل]او تنبل است، و علاوه بر این، هیچ حس مسئولیتی ندارد

3. He is old and unpopular. Furthermore, he has at best only two years of political life ahead of him.
[ترجمه ترگمان]او پیر و منفور است علاوه بر این، او تنها دو سال از زندگی سیاسی پیش رو را دارد
[ترجمه گوگل]او قدیمی است و محبوب نیست علاوه بر این، او در بهترین حالت تنها دو سال زندگی سیاسی پیش از او دارد

4. Furthermore, they claim that any such interference is completely ineffective.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها ادعا می کنند که چنین تداخل به طور کامل بی اثر است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها ادعا می کنند که هر گونه دخالت به طور کامل بی اثر است

5. Furthermore, there is a marked absence of peer pressure here, which would make itself palpably felt when such anti - social conduct occurs.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عدم وجود فشار همسالان در اینجا وجود دارد، که به طور آشکار احساس می شود وقتی چنین رفتار ضد اجتماعی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فقدان مشخصی از فشار همسالان در اینجا وجود دارد که خود را با حساسیت زمانی که چنین رفتارهای ضد اجتماعی وجود دارد، احساس می کند

6. Furthermore, immune responses to tubercle bacilli are extraordinarily complicated.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، واکنش های ایمنی به tubercle bacilli بسیار پیچیده هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پاسخ ایمنی به باسیل توبرک فوق العاده پیچیده است

7. Furthermore, dietary manipulation studies have shown that high fat intake can increase faecal bile acid excretion.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این مطالعات انجام شده توسط رژیم غذایی نشان داده اند که مصرف بالای چربی می تواند دفع دفع اسیدی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مطالعات دستکاری رژیم نشان می دهد که مصرف زیاد چربی می تواند دفع اسید معده مدفوع را افزایش دهد

8. Furthermore, in times of economic constraints, the incorporation of aspects of an economics-based strategy may be beneficial.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در زمان محدودیت های اقتصادی، ترکیب جنبه های یک استراتژی مبتنی بر اقتصاد می تواند مفید باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در زمان محدودیت های اقتصادی، ترکیب جنبه های استراتژی مبتنی بر اقتصاد ممکن است سودمند باشد

9. Furthermore, such modes of discussion are expected to conform also to the rules of professional literacy discourse.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، انتظار می رود که چنین حالت های بحث هم با قوانین گفتمان سواد حرفه ای همخوانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، انتظار می رود که چنین شیوه های گفتگو نیز به قواعد گفتگو سواد حرفهای مطابقت داشته باشد

10. Furthermore, there appears to be a total absence of dentine, which is unexpected if conodonts are vertebrates.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، به نظر می رسد که غیبت کلی of وجود داشته باشد، که اگر conodonts مهره داران هستند، غیرمنتظره است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ظاهرا فقدان کامل دنتین وجود دارد که اگر کاندوم های ستون مهره ای باشند، غیر منتظره است

11. Furthermore, bats go to great lengths to avoid confrontations with people.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این خفاش ها به فواصل طولانی می روند تا از برخورد با مردم اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، خفاش ها برای جلوگیری از رویارویی با مردم، طولانی هستند

12. Furthermore, these viewpoints in this problem situation are very emotive as they have moral and political overtones.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، این دیدگاه در این وضعیت مشکل بسیار برانگیزنده است چون آن ها دارای بار اخلاقی و سیاسی هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این دیدگاه ها در این وضعیت مشکل بسیار هیجان انگیز هستند چرا که آنها دارای عقاید اخلاقی و سیاسی هستند

13. Furthermore, developmental psychologists found evidence that self-recognition correlates with empathy.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، روانشناسان رشد مدرکی را یافتند که در آن خود شناخته شدن با همدلی ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روانشناسان توسعه یافته شواهدی را دریافت می کنند که خود شناختی با همدلی همخوانی دارد

14. Furthermore, the job description is also vitally important so that candidates then know what is required.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، توصیف شغلی اهمیت حیاتی دارد، بنابراین کاندیداها می دانند که چه چیزی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، توصیف شغلی نیز بسیار حیاتی است تا کاندیداها بدانند که چه چیزی مورد نیاز است

The country is poor; furthermore, most of its people are illiterate.

آن کشور فقیر است؛ به‌علاوه اکثر مردم آن بی‌سوادند.


پیشنهاد کاربران

افزون بر این

به علاوه

علاوه بر این

علاوه بر

علاوه بر این، وانگهی

هم چنین

از طرف دیگر

علاوه بر آنچه قبلاً گفته شد


کلمات دیگر: