کلمه جو
صفحه اصلی

common ground


وجه مشترک، جنبه ی مشابه، تفاهم

انگلیسی به فارسی

زمینه های مشترک


انگلیسی به انگلیسی

• shared interest, shared concern; common denominator
if two opposing people or groups can find some things which they agree about and can use these as the basis for discussion, you can refer to these things as their common ground.

جملات نمونه

1. Seek common ground on major questions while reserving differences on minor ones.
[ترجمه ترگمان]در حالیکه رزرو کردن تفاوت ها در موارد جزئی را حفظ کنید، به دنبال یک زمینه مشترک در سوالات اصلی باشید
[ترجمه گوگل]در حالیکه تفاوت های موجود در موارد جزئی را رزرو کنید، از نکات مهم در زمینه های مختلف استفاده کنید

2. We found ourselves on common ground on the question of education.
[ترجمه ترگمان]ما خودمان را در زمینه مسائل آموزش و پرورش پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما خودمان را در مورد مسئله آموزش و پرورش مطرح کردیم

3. Both parties in the debate shared some common ground.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف در این مناظره یک زمینه مشترک داشتند
[ترجمه گوگل]هر دو حزب در این بحث بعضی زمینه های مشترک را به اشتراک گذاشتند

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. The two rival parties have no common ground between them.
[ترجمه ترگمان]دو حزب رقیب هیچ زمینه مشترکی بین این دو حزب ندارند
[ترجمه گوگل]احزاب دو رقمی بین آنها اختلاف نظر ندارند

6. Often parents and teenagers find they have little common ground .
[ترجمه ترگمان]اغلب والدین و نوجوانان متوجه می شوند که زمین مشترک کمی دارند
[ترجمه گوگل]اغلب والدین و نوجوانان می یابند که آنها زمینه های کمتری دارند

7. There is a great deal of common ground between management and trade unions on this issue.
[ترجمه ترگمان]زمینه مشترک بین مدیریت و اتحادیه های تجاری در این زمینه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این زمینه، بین مدیریت و اتحادیه های کارگری در مورد این مسئله بسیار زیاد است

8. Although there may be common ground between them there are also likely to be enormous, and significant, differences.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ممکن است بین آن ها یک زمینه مشترک وجود داشته باشد، اما به احتمال زیاد تفاوت های زیادی بین آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه ممکن است بین آنها اختلاف نظر وجود داشته باشد، احتمالا تفاوت های زیاد و قابل توجه نیز وجود دارد

9. The common ground between acting and caricaturing is obvious: both seek to convey personality in a way that prompts total recognition.
[ترجمه ترگمان]زمینه مشترک بین بازی کردن و caricaturing واضح است: هر دو به دنبال انتقال شخصیت به روشی هستند که منجر به بازشناسی کل می شود
[ترجمه گوگل]زمینه مشترک بین بازیگری و کاریکاتور، واضح است هر دو به دنبال بیان شخصیت به نحوی است که باعث تشخیص کامل می شود

10. Where Jesse Jackson and Lou Reed share common ground is in the potency of their words.
[ترجمه ترگمان]جایی که جسی جکسون و لو رید در زمینه مشترک با هم مشترک هستند، قدرت کلمات آن ها را به اشتراک می گذارد
[ترجمه گوگل]جایی که جسی جکسون و لو رید به اشتراک گذاشتن زمینه مشترک در قدرت کلمات آنها است

11. Unlike Wesley, it engages with the unbeliever on common ground.
[ترجمه ترگمان]برعکس \"وزلی\"، با the که روی زمین مشترکه، درگیر میشه
[ترجمه گوگل]بر خلاف وسلی، آن را با کافران در زمینه مشترک متصل می کند

12. It is their first glimpse at common ground.
[ترجمه ترگمان]این اولین نگاه آن ها به زمینه مشترک است
[ترجمه گوگل]این اولین نگاه آنها در زمینۀ مشترک است

13. The common ground for all these assertions about the real was a holistic sensibility.
[ترجمه ترگمان]زمینه مشترک برای تمام این گفته ها در مورد واقعیت یک حساسیت جامع بود
[ترجمه گوگل]زمینه مشترک برای همه این ادعاهایی درباره واقعی، حساسیت جامع بود

14. Democrats and Republicans did find some common ground in the debates about privacy.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها و جمهوریخواهان در بحث های مربوط به حریم خصوصی، زمینه های مشترکی پیدا کردند
[ترجمه گوگل]دموکرات ها و جمهوری خواهان در بحث های مربوط به حریم خصوصی برخی از مسائل مشترک را پیدا کرده اند

پیشنهاد کاربران

اتفاق نظر

زمینه ی مشترک

وجه مشترک

عقاید و علایق مشابه


کلمات دیگر: