کلمه جو
صفحه اصلی

due to


معنی : سبب، بسبب، بعلت
معانی دیگر : به واسطه ی، به دلیل، به خاطر

انگلیسی به فارسی

به‌علت، به‌سبب


انگلیسی به انگلیسی

• because of, on account of, as a result of, in consequence of; caused by

مترادف و متضاد

سبب (حرف اضافه)
along of, due to, owing to

بسبب (حرف اضافه)
due to, because of

بعلت (حرف اضافه)
on, due to, owing to

جملات نمونه

1. What I have done is due to patient thought.
[ترجمه ترگمان]آنچه من انجام داده ام به خاطر تفکر بیمار است
[ترجمه گوگل]آنچه من انجام داده ام این است که به فکر بیمار هستم

2. Due to staff shortages, we are unable to offer a full buffet service on this train.
[ترجمه محدثه حیدری] به علت کمبود پرسنل، ما قادر به ارائه خدمات کامل بوفه در این قطار نیستیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر کمبود پرسنل، ما قادر به ارائه سرویس بوفه کامل در این قطار نیستیم
[ترجمه گوگل]با توجه به کمبود پرسنل، ما قادر به ارائه خدمات کامل بوفه در این قطار نیستیم

3. Her disappointing exam results are entirely due to her inattention in class.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون ناامید کننده او به طور کامل به دلیل بی توجهی او به کلاس است
[ترجمه گوگل]نتایج امتحان ناامید کننده او کاملا به خاطر عدم توجه او در کلاس است

4. After a try-out in Bath, the play is due to open in Edinburgh next month.
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه پس از یک امتحان در بث، ماه آینده در ادینبورگ افتتاح خواهد شد
[ترجمه گوگل]پس از آزمایش در حمام، این بازی در ماه آینده در ادینبورگ افتتاح خواهد شد

5. The event has been postponed indefinitely due to lack of interest.
[ترجمه ترگمان]این رویداد به دلیل عدم علاقه به مدت نامعلومی به تعویق افتاده است
[ترجمه گوگل]این رویداد به دلیل عدم علاقه به طور نامحدود به تعویق افتاده است

6. The rise in crime is mainly due to social and economic factors.
[ترجمه ترگمان]افزایش جرم عمدتا به دلیل عوامل اجتماعی و اقتصادی است
[ترجمه گوگل]افزایش جرم و جنایت عمدتا به دلیل عوامل اجتماعی و اقتصادی است

7. Our thanks are due to him.
[ترجمه ترگمان] تشکر ما به خاطر اونه
[ترجمه گوگل]ما از او متشکریم

8. The parliamentary session is due to end on May 27th.
[ترجمه ترگمان]جلسه پارلمان قرار است در روز ۲۷ ماه مه به پایان برسد
[ترجمه گوگل]جلسه پارلمان به پایان می رسد در تاریخ 27 مه

9. She's due to arrive on Thursday. Meanwhile(Sentence dictionary), what do we do?
[ترجمه ترگمان]قرار است روز پنجشنبه برسد در این میان (فرهنگ لغت نامه)، ما چه کار می کنیم؟
[ترجمه گوگل]او به دلیل رسیدن به روز پنج شنبه است در همین حال (فرهنگ لغت حکم)، ما چه کاری انجام می دهیم؟

10. No. 103 trolleybus was rerouted due to the renovation of Chang'an Street.
[ترجمه ترگمان]شماره ۱۰۳ trolleybus به دلیل نوسازی خیابان چانگ، rerouted بود
[ترجمه گوگل]به دلیل بازسازی خیابان Chang'an، شماره 1050 به دلیل تعمیر مجدد خیابان Chang'an برچیده شد

11. The failure is due to the inadequacy of preparations.
[ترجمه ترگمان]این شکست ناشی از عدم آمادگی تدارکات است
[ترجمه گوگل]این شکست ناشی از عدم آمادگی است

12. The rocket is due to lift off at noon on Friday.
[ترجمه ترگمان]این موشک قرار است ظهر روز جمعه بلند شود
[ترجمه گوگل]راکت در روز جمعه به ظهر می رسد

13. The city centre suffered some disruption due to a bomb scare.
[ترجمه ترگمان]مرکز شهر به دلیل ترس از انفجار بمب، دچار اختلال شده است
[ترجمه گوگل]مرکز شهر به علت ترساندن بمب به تعدادی اختلال مواجه شده است

14. He is due to face a court-martial on drugs charges.
[ترجمه ترگمان]او قرار است با اتهام علیه مواد مخدر با دادگاه نظامی مواجه شود
[ترجمه گوگل]او به دلیل مواجه شدن با دادگاه در مورد هزینه مواد مخدر است

15. The teams are due to report back to the Prime Minister early next year.
[ترجمه ترگمان]قرار است این تیم ها در اوایل سال آینده به نخست وزیر گزارش دهند
[ترجمه گوگل]تیم ها باید در اوایل سال آینده به نخست وزیر گزارش دهند

پیشنهاد کاربران

به دلیل

انتظار می رود که آماده شود، عرضه گردد

انتظار

Was due to
قرار بود

[مکانیک، عمران]به علت، به سبب، ناشی از، در جهت، معلول

از ناحیه ی . . .
از طرف . . .

به موجب

بعلت، به سبب، به دلیل

Because. به علت

بواسطه

به دلیل اینکه
به سبب
به خاطر اینکه

به خاطرِ، به موجبِ
A lot of her unhappiness is due to boredom.
The bus was delayed due to heavy snow.

Owning to, because of

مربوط میشود به

because of/as a result of

ناشی از

به دلیل، به علت، ناشی از، در نتیجه ی. .


کلمات دیگر: