1. It is not possible to infect another person through kissing.
[ترجمه ترگمان]ممکن نیست فرد دیگری را از طریق بوسیدن آلوده کند
[ترجمه گوگل]ممکن است فرد دیگری را از طریق بوسیدن آلوده نکنید
2. A single mosquito can infect a large number of people.
[ترجمه sina.n] یک پشه میتواند تعداد زیادی از مردم را الوده کند
[ترجمه ترگمان]پشه تنها می تواند تعداد زیادی از مردم را آلوده کند
[ترجمه گوگل]یک پشه تک می تواند تعداد زیادی از افراد را آلوده کند
3. Go away, I don't want to infect you with my cold.
[ترجمه ترگمان]از اینجا برو، من نمی خواهم سرما تو را آلوده کنم
[ترجمه گوگل]برو، من نمیخواهم با سرماخوردگی شما را آلوده کنم
4. Her optimism seemed to infect all those around her.
[ترجمه علی] به نظر می رسید که خوشبینی او به تمام اطرافیانش سرایت کرده بود.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که optimism همه اطرافیانش را آلوده کرده بود
[ترجمه گوگل]خوش بینی او به نظر می رسید همه کسانی که اطراف او را آلوده می کنند
5. A good teacher should be able to infect his students with his own keenness for his subject.
[ترجمه ترگمان]یک معلم خوب باید توانایی آلوده کردن دانش آموزانش را با اشتیاق خود نسبت به سوژه خود داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک معلم خوب باید بتواند دانش آموزان خود را به خاطر موضوع خود آلوده کند
6. They think of viruses that infect an organization from the outside. They envision hackers breaking into their information vaults.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ویروس هایی که یک سازمان را از خارج آلوده می کنند، فکر می کنند آن ها تصور می کنند که هکرها به درون صندوق های اطلاعاتی شان نفوذ کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند ویروس هایی که یک سازمان را از بیرون آلوده می کنند آنها هکرها را به اطلاعات غواصی خود می رسانند
7. He thought they might infect others with their bourgeois ideas.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد ممکن است با اندیشه های their دیگران را آلوده کنند
[ترجمه گوگل]او فکر کرد ممکن است دیگران را با ایده های بورژوایی خود آلوده کند
8. His urge for revenge would never infect her.
[ترجمه ترگمان]اشتیاق او برای انتقام هرگز او را آلوده نمی کرد
[ترجمه گوگل]درخواست او برای انتقام هرگز او را آلوده نخواهد کرد
9. The birds infect the milk.
[ترجمه ترگمان]پرندگان شیر را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]پرندگان شیر را آلوده می کنند
10. Viral infectiousness is defined as the ability of a virus to enter and infect a cell in the target host.
[ترجمه ترگمان]ویروسی ویروسی به عنوان توانایی یک ویروس برای ورود و آلوده کردن یک سلول در میزبان هدف تعریف می شود
[ترجمه گوگل]عفونت ویروسی به عنوان توانایی یک ویروس برای ورود و آلوده کردن یک سلول در میزبان هدف تعریف می شود
11. Approximately one out of ten persons infected with hepatitis B becomes a chronic carrier, able to infect others for decades.
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک نفر از ده نفر مبتلا به هپاتیت B به یک حامل مزمن تبدیل می شود که قادر به آلوده کردن دیگران به چندین دهه است
[ترجمه گوگل]تقریبا یکی از ده نفر مبتلا به هپاتیت B به یک حامل مزمن تبدیل می شود که قادر به آلوده کردن دیگران به مدت چندین دهه است
12. A reduction in number occurs as the larvae infect the intestine.
[ترجمه ترگمان]کاهش تعداد وقتی رخ می دهد که لاروها، روده را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]کاهش تعداد علف های هرز رخ می دهد به عنوان لارو روده را آلوده می کند
13. On the other hand, aphids can infect raspberries with incurable virus diseases, and blackcurrant reversion is spread by big-bud mites.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، شته ها می توانند تمشک را با بیماری های ویروس لاعلاج آلوده کنند و بازگشت مجدد به وسیله کنه ها بزرگ در بین جوانه می زند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، شته می تواند تمشک را با بیماری های ویروسی غیر قابل علاج آلوده کند، و واکنش سیاهنشانه توسط کرم های بزرگ رشد می کند
14. Partner A may infect partner B, but things will end there.
[ترجمه ترگمان]شریک A ممکن است شریک B را آلوده کند، اما همه چیز به آنجا پایان خواهد یافت
[ترجمه گوگل]شریک A ممکن است شریک B را آلوده کند، اما همه چیز به پایان خواهد رسید