کلمه جو
صفحه اصلی

be in for

انگلیسی به فارسی

چیز ناخوشایندی را پیش‌بینی کردن


به خاطر جرمی زندانی شدن


مترادف و متضاد

Be able to expect or anticipate


Be incarcerated for


پیشنهاد کاربران

be in for sth مطمئنا تجربه میکنه اونو ( معمولا یک مورد منفی )
مثال:
he is in for a shock مطمئنا شوکه خواهد شد
it looks like we're in for rain بنظر میرسه که با بارون مواجه میشیم

It looks to me as though we may be in for another cliff - hanger
به نظرم میرسه که انگار با موقعیت هیجان انگیز ( شوکه کننده ) دیگری مواجه خواهیم شد

[Bad Weather]
[Collocation]
be in for/​brave/​shelter from a/​the storm

سر کسی اومدن، نتیجشو دیدن. ( بار منفی )
چشم انتظار موندن ( مثبت )


کلمات دیگر: