کلمه جو
صفحه اصلی

excerpt


معنی : قطعهء منتخب، گلچین کردن، برگزیدن و جدا کردن
معانی دیگر : (بخشی که از متن یا کتابی نقل قول یا گرفته شده است) گزیده، قطعه، بریده، نقل قول، بازگویی سخن (یا نوشتار) دیگران، (بخشی از فیلم یا کتاب و غیره را استخراج کردن و ارائه دادن) برگزیدن، نقل قول کردن، بازگویی (یا بازنمایی) کردن

انگلیسی به فارسی

(کتاب، موسیقی و غیره) قطعه، گزیده، منتخب، برگزیدن و جداکردن، گلچین کردن، بریده، نقل‌قول، بازگویی سخن (یا نوشتار) دیگران


(بخشی از فیلم یا کتاب و غیره را استخراج کردن و ارائه دادن) برگزیدن، نقل قول کردن، بازگویی (یا بازنمایی) کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a short passage taken from a written work, film, or the like.
مترادف: citation, extract, quotation
مشابه: passage, selection
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excerpts, excerpting, excerpted
• : تعریف: to select and use (a short passage or passages) from a written work, film, or the like.
مترادف: cite, extract, quote
مشابه: select

• extract, passage selected from a book or text, quotation
take out a passage or phrase (from a book, text, etc.)
an excerpt is a short piece of writing or music that is taken from a longer piece of work.

مترادف و متضاد

قطعهء منتخب (اسم)
excerpt

گلچین کردن (فعل)
tab, pluck, cull, excerpt

برگزیدن و جدا کردن (فعل)
excerpt

citation; something taken from a whole


Synonyms: extract, fragment, notation, note, part, passage, pericope, piece, portion, quotation, quote, saying, section, selection


Antonyms: insert, whole


take a part from a whole


Synonyms: choose, cite, cull, extract, glean, note, pick, pick out, quote, select, single out


Antonyms: insert


جملات نمونه

I read a few excerpts from his book.

چند بریده از کتاب او را خواندم.


1. they showed a short excerpt from the film on television
بخش کوتاهی از فیلم را روی تلویزیون نشان دادند.

2. An excerpt from her new thriller will appear in this weekend's magazine.
[ترجمه ترگمان]گزیده ای از این فیلم ترسناک او در این آخر هفته به نمایش در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]گزیده ای از هیجان انگیز جدید خود را در مجله آخر هفته نمایش داده خواهد شد

3. I've read an excerpt of the book on the Web and it's whetted my appetite.
[ترجمه ترگمان]بخشی از کتاب را در وب خوانده ام و اشتهای مرا تیز کرده
[ترجمه گوگل]من یک نمونه از این کتاب را در وب خوانده ام و اشتیاق من را به خود جلب کرده ام

4. This is an excerpt from a novel.
[ترجمه ترگمان]این گزیده ای از یک رمان است
[ترجمه گوگل]این یک گزیده از یک رمان است

5. Can you excerpt something from the newspaper?
[ترجمه ترگمان]می توانید چیزی از این روزنامه بخوانید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید چیزی را از روزنامه بردارید؟

6. They only played a short excerpt.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط گزیده ای از آن ها را بازی کردند
[ترجمه گوگل]آنها فقط یک نمونه کوتاه را بازی کردند

7. An excerpt of the speech appeared in the Sunday paper.
[ترجمه ترگمان]گزیده ای از سخنرانی در روزنامه یکشنبه ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک نمونه از این سخنرانی در روز یکشنبه منتشر شد

8. Read the following excerpt from one of Milton's poems.
[ترجمه ترگمان]گزیده ای از اشعار میلتن را بخوانید
[ترجمه گوگل]گزیده ای از یکی از اشعار میلتون را بخوانید

9. Or that it is wrong to take an excerpt from a programme and look at it in isolation.
[ترجمه ترگمان]یا اینکه این کار اشتباه است که گزیده ای از برنامه را کنار بگذارید و به تنهایی به آن نگاه کنید
[ترجمه گوگل]یا اینکه اشتباهی است که یک برنامه گزیده از یک برنامه داشته باشید و به صورت انفرادی نگاه کنید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. He said he was unwilling to run the excerpt by itself, without any context.
[ترجمه ترگمان]او گفت که او تمایلی به اجرای این قطعه به تنهایی و بدون هیچ زمینه خاصی ندارد
[ترجمه گوگل]او گفت او تمایلی به انجام تکالیف خود را ندارد، بدون هیچگونه زمینه

12. Hamilton argues that this is the Cervantes excerpt, expanded and adapted in Shakespearean style.
[ترجمه ترگمان]همیلتون استدلال می کند که این انتخاب سروانتس است که در سبک شکسپیر گسترش یافته و تطبیق داده شده است
[ترجمه گوگل]همیلتون استدلال می کند که این سروانتس گزیده، گسترش یافته و سازگار با سبک شکسپیر است

13. Here is a short excerpt from the poem.
[ترجمه ترگمان]در اینجا گزیده ای از شعر را بخوانید
[ترجمه گوگل]در اینجا یک نمونه کوتاه از شعر است

14. The following excerpt is from one of my students' essays.
[ترجمه ترگمان]در ادامه، گزیده ای از مقالات من از یکی از essays بود
[ترجمه گوگل]گزیده ای از یکی از مقالات دانشجویان من است

15. I'd like to read out a short excerpt from the poem.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم گزیده ای از این اشعار را بخوانید
[ترجمه گوگل]من می خواهم نمونه ای کوتاه از شعر را بخوانم

They showed a short excerpt from the film on television.

بخش کوتاهی از فیلم را روی تلویزیون نشان دادند.


He excerpted passages from Hedayat's stories and published them in a small book.

او بخش‌هایی از داستان‌های هدایت را جدا کرد و به‌صورت کتاب کوچکی به چاپ رساند.


پیشنهاد کاربران

گلچین
برگزیده
منتخب

Following is an excerpt from the project abstract.
در ادامه گزیده ای از چکیده ی پروژه آمده است.

مترادف گلچین کردن میتونیم به واژه ی cherry pick رو بیان کنیم براش

excerpt ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: برچین
تعریف: بخش یا متن یا قطعه ای استخراج شده از یک اثر مفصل تر ازقبیل کتاب، فیلم، اثر موسیقایی یا سند، بدون هیچ گونه دستکاری در آن


کلمات دیگر: