کلمه جو
صفحه اصلی

hold in


خودداری کردن، جلو خود را گرفتن، در دل نگهداشتن، بروز ندادن

انگلیسی به فارسی

خودداری کردن


نگه داشتن در


مترادف و متضاد

Restrain oneself


جملات نمونه

1. It buys loans either to hold in its portfolio or to repackage as mortgage-backed securities.
[ترجمه ترگمان]این بانک وام هایی را خریداری می کند که در کیف خود نگهداری شود و یا به عنوان وثیقه مورد حمایت رهن قرار گیرد
[ترجمه گوگل]آن را واریز می کند یا برای نگه داشتن در نمونه کارها خود و یا بسته بندی به عنوان اوراق بهادار با وام مسکن

2. Four embryos failed to take hold in Lisa's womb, but with the fifth one, she became pregnant.
[ترجمه ترگمان]چهار جنین نتوانستند در رحم لیزا نگه دارند، اما با پنجمین نفر حامله شد
[ترجمه گوگل]چهار جنین موفق به گرفتن رحم در لیزا نشدند، اما با پنجم، باردار شد

3. Hold in this extreme position for 25 counts, stretching a little further with each count.
[ترجمه ترگمان]در این وضعیت فوق العاده برای ۲۵ فقره نگاه دارید، که کمی بیشتر با هر کنت امتداد می یابد
[ترجمه گوگل]نگه داشتن در این موقعیت شدید برای 25 شمارش، کشیدن کمی بیشتر با هر شمارش

4. He could hold in his motions for two weeks and then would pass an enormous quantity under great strain and pain.
[ترجمه ترگمان]او می توانست دو هفته در حرکات او بماند و سپس مقدار زیادی را تحت فشار و درد زیاد از بین ببرد
[ترجمه گوگل]او می توانست دو هفته در حرکاتش نگه داشته شود و سپس مقدار بسیار زیادی تحت فشار و درد زیادی قرار می گرفت

5. Voter-approved spending limits take hold in 199
[ترجمه ترگمان]محدودیت هزینه های رای دهندگان در سال ۱۹۹ مورد تایید قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]هزینه های تصویب شده رای دهندگان در سال 199 حفظ می شود

6. Many of the results which are found to hold in the more familiar game theoretic environment will generalize to such a framework.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نتایج بدست آمده در محیط نظری بازی آشنا به چنین چارچوبی تعمیم داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از نتایج که در محیطی نظری بازی آشنایی بیشتری یافت می شود، به چنین چارچوبی تعمیم می دهد

7. Like most ideas that ultimately take hold in Washington, this one has been percolating for a long time.
[ترجمه ترگمان]مانند بیشتر ایده هایی که در نهایت در واشنگتن برگزار می شود، این یکی برای مدت طولانی درز کرده است
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از ایده هایی که در نهایت در واشنگتن برگزار می شود، این یک مدت طولانی است

8. Some women love only what they can hold in their arms; others, only what they can't. Mignon McLaughlin
[ترجمه ترگمان]برخی از زنان فقط آنچه را که می توانند در آغوش خود نگه دارند دوست دارند؛ برخی دیگر، تنها کاری که ممکن است انجام دهند Mignon مک لافلین
[ترجمه گوگل]بعضی از زنان تنها چیزی را که می توانند در آغوش خود نگه داشته باشند، دوست دارند دیگران تنها چیزی که نمی توانند باشند مینیون مک لافلین

9. They allow us to externalize what we hold in our own subconscious depths.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ما اجازه می دهند آنچه را که در ذهن نیمه هشیار خودمان نگه می داریم
[ترجمه گوگل]آنها به ما اجازه می دهند که آنچه را که ما در عمق ناخودآگاه خودمان نگه می داریم بیرون کنیم

10. Ignorant men don't know what good they hold in their hands until they've flung it away. Sophocles
[ترجمه ترگمان]Ignorant نمی دانند چه چیز خوبی در دستشان است، تا آن که آن را دور انداختند Sophocles
[ترجمه گوگل]مردان نادان نمی دانند چه چیزی در دستانشان نگه می دارند تا زمانی که آنها را از بین ببرند سوفوکلس

11. Democratic reforms are beginning to take hold in this fledgling republic.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات دموکراتیک در این جمهوری نوپای آغاز به کار می کنند
[ترجمه گوگل]اصلاحات دموکراتیک در این جمهوری ناپدید شده شروع شده است

12. Global wealthy person to houseboat chase after hold in both hands, the problem also appeared.
[ترجمه ترگمان]فرد ثروتمند جهانی به دنبال شکار بعد از هر دو دست، این مشکل نیز ظاهر شد
[ترجمه گوگل]فرد ثروتمند جهان به دنبال تعقیب قایقرانی پس از نگه داشتن در هر دو دست، مشکل نیز ظاهر شد

13. Be arranged to hold in afternoon in Spain, all bullfighting performance.
[ترجمه ترگمان]قرار است که بعد از ظهر در اسپانیا بمانید، تمام عملکرد گاوبازی
[ترجمه گوگل]تنظیم کنید که بعد از ظهر در اسپانیا برگزار شود، همه کارهای گاو نر

14. The ratio of cinnamate series ester flavors hold in cut tobacco is close to 100%, the transfer ratio of filter tip, mainstream smoke is relatively high after smoke.
[ترجمه ترگمان]نسبت of flavors استر در برش تنباکو نزدیک به ۱۰۰ % است، نسبت انتقال نوک صافی، جریان اصلی دود پس از دود نسبتا بالا است
[ترجمه گوگل]نسبت عطرهای استرین سری سینامات در برش تنباکو نزدیک به 100٪ است، نسبت انتقال نوک فیلتر، جریان اصلی دود نسبتا بالا پس از دود است

پیشنهاد کاربران

منقبض کردن

manage, suppress, deal with

hold back, intercept, obstruct

پوشاندن ، مخفی کردن ، پنهان کردن

کاربرد دو کلمه ی Hold in و Freeze
وقتی که یه نفر جلوی شما میادو می ایسته و مثلا میخواد به شما آسیب بزنه یا دزدی کنه یا هر چیزی، فرضا شما شوکر رو از توی کیفتون در میارید و به طرفش میگیرید و میگید:Hold in یعنی تکون نخور
اما وقتی که مثلا یه پلیس داره یک دزد رو دنبال میکنه و دزد در حال فرار و دویدنه پلسی داد میزنه و بهش میگه: Freeze یعنی بی حرکت وایسا



کلمات دیگر: