(حکومت) تک سالاری، حکومت مستقل، حکومت انفرادی
monocracy
(حکومت) تک سالاری، حکومت مستقل، حکومت انفرادی
انگلیسی به فارسی
(حکومت) تکسالاری
یکنواختی
انگلیسی به انگلیسی
• autocracy, dictatorship, government by one individual
جملات نمونه
1. The citizen politics is a kind of monocracy politics, and the law is the body of people's will.
[ترجمه ترگمان]سیاست شهروندی نوعی سیاست monocracy است و قانون اراده مردم است
[ترجمه گوگل]سیاست شهروندی نوعی سیاست تکواندو است و قانون بدن اراده مردم است
[ترجمه گوگل]سیاست شهروندی نوعی سیاست تکواندو است و قانون بدن اراده مردم است
2. Everywhere US Army goes, it will overthrow monocracy.
[ترجمه ترگمان]همه جا ارتش آمریکا می رود، monocracy را سرنگون خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ارتش آمریکا هر جا می رود، آن را به سرزمین مقدس می اندازد
[ترجمه گوگل]ارتش آمریکا هر جا می رود، آن را به سرزمین مقدس می اندازد
3. We should cultivate the monocracy culture along the rational value orientation to further the man' s comprehensive development.
[ترجمه ترگمان]ما باید فرهنگ monocracy را در امتداد جهت منطقی ارزش عقلانی برای توسعه جامع تر این فرد پرورش دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید فرهنگ کوهنوردی را در جهت گرایی منطقی به منظور پیشرفت جامعۀ انسان پرورش دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید فرهنگ کوهنوردی را در جهت گرایی منطقی به منظور پیشرفت جامعۀ انسان پرورش دهیم
4. The national monocracy is dealing with the national relationship based on the consummate national laws.
[ترجمه ترگمان]The ملی در حال رسیدگی به روابط ملی براساس قوانین بی نظیر ملی است
[ترجمه گوگل]روحانیون ملی با روابط ملی مبتنی بر قوانین ملی کامل است
[ترجمه گوگل]روحانیون ملی با روابط ملی مبتنی بر قوانین ملی کامل است
5. Monocracy isn't a disaster, tyranny and corruption are.
[ترجمه ترگمان]Monocracy یک فاجعه، استبداد و فساد نیست
[ترجمه گوگل]یکپارچگی یک فاجعه نیست، استبداد و فساد است
[ترجمه گوگل]یکپارچگی یک فاجعه نیست، استبداد و فساد است
6. The procedure and rules of budgeting grounded on monocracy, as the paper, are not the sufficient condition to ensure performance of budgeting process.
[ترجمه ترگمان]رویه و مقررات بودجه بر پایه monocracy، به عنوان مقاله، شرایط کافی برای تضمین عملکرد فرآیند بودجه بندی نیست
[ترجمه گوگل]روش و قواعد بودجه بندی مبتنی بر یکنواختی، به عنوان مقاله، شرایط کافی برای اطمینان از عملکرد فرایند بودجه نیستند
[ترجمه گوگل]روش و قواعد بودجه بندی مبتنی بر یکنواختی، به عنوان مقاله، شرایط کافی برای اطمینان از عملکرد فرایند بودجه نیستند
7. Lack of the Right to judicial remedy of Suspects physical protection is not suitable for China which makes great efforts to construct monocracy country.
[ترجمه ترگمان]فقدان حق انتخاب قضایی مظنونان برای محافظت فیزیکی، برای چین مناسب نیست که تلاش های زیادی را برای ساخت کشور monocracy انجام می دهد
[ترجمه گوگل]فقدان حق برخورداری از جرایم قانونی حفاظت فیزیکی مظنون برای چین مناسب نیست که تلاش های زیادی را برای ساختن کشور تکریت انجام دهد
[ترجمه گوگل]فقدان حق برخورداری از جرایم قانونی حفاظت فیزیکی مظنون برای چین مناسب نیست که تلاش های زیادی را برای ساختن کشور تکریت انجام دهد
8. From the research, the author thinks that an expansion tendency exists in domestic criminal law, which is adverse to the protection of civil rights and the realization of monocracy.
[ترجمه ترگمان]از این تحقیق، نویسنده فکر می کند که گرایش توسعه در قانون جزایی داخلی وجود دارد که مغایر با حمایت از حقوق مدنی و تحقق of می باشد
[ترجمه گوگل]از این تحقیق، نویسنده معتقد است که تمایل به گسترش در قانون کیفری داخلی وجود دارد، که در معرض تهدید حقوق مدنی و تحقق صلح است
[ترجمه گوگل]از این تحقیق، نویسنده معتقد است که تمایل به گسترش در قانون کیفری داخلی وجود دارد، که در معرض تهدید حقوق مدنی و تحقق صلح است
9. Party rights are the outcome and symbol of modern democracy and monocracy, which possess the nature of legitimacy and democracy.
[ترجمه ترگمان]حقوق حزب نتیجه و نماد دموکراسی و دموکراسی مدرن است که ماهیت مشروعیت و دموکراسی را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]حقوق حزب نتیجه و نماد دموکراسی مدرن و یکنواختی است که دارای ماهیت مشروعیت و دموکراسی هستند
[ترجمه گوگل]حقوق حزب نتیجه و نماد دموکراسی مدرن و یکنواختی است که دارای ماهیت مشروعیت و دموکراسی هستند
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. Along with advance of Chinese law convert, a good many things of Chinese law institutional tradition that exclude modern monocracy unfold increasingly . Right consciousness is one of them.
[ترجمه ترگمان]همراه با پیشرفت قانون چین، بسیاری از چیزهای سنتی قانون اساسی چین که monocracy مدرن را مستثنی می کنند به طور فزاینده ای آشکار می شوند آگاهی درست یکی از آنهاست
[ترجمه گوگل]همراه با پیشرفت قانون چینی تبدیل شدن، چیزهای زیادی از سنت نهادی قانون چینی که مانع یکپارچگی مدرن می شود، به طور فزاینده ای گسترش می یابد آگاهی راست یکی از آنهاست
[ترجمه گوگل]همراه با پیشرفت قانون چینی تبدیل شدن، چیزهای زیادی از سنت نهادی قانون چینی که مانع یکپارچگی مدرن می شود، به طور فزاینده ای گسترش می یابد آگاهی راست یکی از آنهاست
12. The construction of the harmonious society is relay on the boost of the law and it must recur to the practice of monocracy.
[ترجمه ترگمان]ساخت این جامعه هماهنگ موجب تقویت قانون می شود و باید به روش of نیز تکرار شود
[ترجمه گوگل]ساختن جامعۀ هماهنگ در راستای تقویت قانون است و باید به عمل یکجانبهگرایی بازگردد
[ترجمه گوگل]ساختن جامعۀ هماهنگ در راستای تقویت قانون است و باید به عمل یکجانبهگرایی بازگردد
13. This is the requirement and the outcome of the development of the monocracy society, which also reflects and accelerates a spirit of times of dialogue, multiple value, and win-win situation.
[ترجمه ترگمان]این الزام و نتیجه توسعه جامعه monocracy است که همچنین روح زمانه گفتگو، ارزش چندگانه و موقعیت برد - برد را منعکس می کند
[ترجمه گوگل]این الزام و نتیجه تکامل جامعه ی یکپارچگی است که همچنین روح زمان گفت و گو، ارزش چندگانه و موقعیت یک طرف را نشان می دهد و تسریع می کند
[ترجمه گوگل]این الزام و نتیجه تکامل جامعه ی یکپارچگی است که همچنین روح زمان گفت و گو، ارزش چندگانه و موقعیت یک طرف را نشان می دهد و تسریع می کند
14. To implement university non-administration reformation, the first thing is to realize its autonomy and monocracy.
[ترجمه ترگمان]برای اجرای اصلاح غیر مدیریتی دانشگاه، اولین چیزی که باید به رسمیت شناختن استقلال و استقلال آن باشد
[ترجمه گوگل]برای پیاده سازی اصلاحات غیر اداری دانشگاهی، اولین چیزی که باید به آن به عنوان خودگردانی و یکنواختی بدل شود
[ترجمه گوگل]برای پیاده سازی اصلاحات غیر اداری دانشگاهی، اولین چیزی که باید به آن به عنوان خودگردانی و یکنواختی بدل شود
15. In order to add brick and tiles to the construction of criminal monocracy in our country, we need to construct character evidence rules in our country.
[ترجمه ترگمان]به منظور اضافه کردن آجر و کاشی به ساختمان of در کشور ما، ما باید قوانین شواهد اخلاقی در کشورمان بسازیم
[ترجمه گوگل]به منظور افزودن آجر و کاشی به ساختن یک کشور مستقل جنایتکار در کشور ما، ما باید قوانین مدرک شخصیتی را در کشورمان بسازیم
[ترجمه گوگل]به منظور افزودن آجر و کاشی به ساختن یک کشور مستقل جنایتکار در کشور ما، ما باید قوانین مدرک شخصیتی را در کشورمان بسازیم
پیشنهاد کاربران
مجموعه حکومت هایی که به وسیله یک نفر اداره میشود مونوکراسی یا حکومت تک سالاری میگویند. حکومت های استبدادی و دیکتاتوری
monocracy ( باستان شناسی )
واژه مصوب: تک سالاری
تعریف: نظامی سیاسی که در آن زمام حکومت در دست یک فرد قرار دارد
واژه مصوب: تک سالاری
تعریف: نظامی سیاسی که در آن زمام حکومت در دست یک فرد قرار دارد
کلمات دیگر: