کلمه جو
صفحه اصلی

porch


معنی : ایوان، دالان، سرپوشیده، رواق، هشتی
معانی دیگر : سرسرا، ورودی سرپوشیده، پشکم، مهتابی، بوزکند، ستاوند

انگلیسی به فارسی

هشتی، سرپوشیده، دالان، ایوان، رواق


حیاط، ایوان، رواق، هشتی، دالان، سرپوشیده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: porchlike (adj.)
(1) تعریف: an open platform, often with a roof, that serves as the back or front entrance of a house.
مشابه: stoop

(2) تعریف: a structure either not enclosed, or enclosed with windows, screening, or the like, that is attached to the outside of a house; sun porch; veranda.

• balcony, veranda; patio, portico
a porch is a sheltered area at the entrance to a building. it has a roof and sometimes walls.
a porch is also a raised platform built along the outside wall of a house and often covered with a roof; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پیشخان - رواق ورودی

مترادف و متضاد

ایوان (اسم)
cloister, portal, balcony, veranda, verandah, porch, portico, patio, lanai

دالان (اسم)
corridor, hall, lobby, porch

سرپوشیده (اسم)
porch, loggia

رواق (اسم)
veranda, porch, portico, lanai

هشتی (اسم)
vestibule, porch

patio


Synonyms: balcony, deck, portico, steps, stoop, veranda


جملات نمونه

1. the porch had been glassed in
ایوان را با قاب شیشه محصور کرده بودند.

2. She huddled inside the porch as she rang the bell.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ را به صدا درآورد، در ایوان کز کرد
[ترجمه گوگل]او در حالی که زنگ زنگ زد، داخل داخل حیاط خلوت خم شد

3. We glassed in the porch to make a small conservatory.
[ترجمه ترگمان]glassed رو توی ایوان قایم کردیم تا یه گلخانه کوچیک درست کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حیاط خلوت را خلق کردیم تا یک کنسرت کوچک داشته باشیم

4. We sat out on the porch to cool off.
[ترجمه mahnoosh] ما نشسته بودیم در وان حمام تا خنک شویم
[ترجمه ترگمان]روی ایوان نشستیم تا خنک بشویم
[ترجمه گوگل]ما در وان حمام نشستیم تا خنک شود

5. The porch is always well lit at night.
[ترجمه ترگمان]بهار خواب همیشه روشن است
[ترجمه گوگل]حیاط همیشه به خوبی در شب روشن است

6. We rolled up to the front porch.
[ترجمه ترگمان]به طرف ایوان جلویی رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به سمت حیاط جلویی رانده شدیم

7. My mother was sitting on the porch drowsing in the sun.
[ترجمه ترگمان]مادرم روی ایوان نشسته بود و در آفتاب چرت می زد
[ترجمه گوگل]مادر من روی آویختن در آفتاب نشسته بود

8. I suggest you take the front porch away.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد می کنم جلوی خونه رو بگیری
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد می کنم جلوی درب جلو را بگیرید

9. Just leave your shoes on the back porch for now.
[ترجمه ترگمان] همین الان کفش هات رو بذار روی ایوان پشتی
[ترجمه گوگل]فقط کفش خود را در حیاط پشت بگذارید

10. They glassed in the open porch.
[ترجمه ترگمان] They رو توی ایوون باز می کنن
[ترجمه گوگل]آنها در حیاط خلوت شیشه ای رنگ شده اند

11. Cal and I were sitting on the porch, shooting the breeze.
[ترجمه ترگمان]کال و من روی ایوان نشسته بودیم و به باد شلیک می کردیم
[ترجمه گوگل]کال و من بر روی حیاط نشسته بودند، با تیراندازی نسیم

12. The porch is out of proportion with the rest of the house.
[ترجمه ترگمان]ایوان با بقیه خانه خارج است
[ترجمه گوگل]حیاط نسبت به بقیه خانه متفاوت است

13. I went out there on the front porch.
[ترجمه ترگمان] من رفتم توی ایوون جلوی ایوان
[ترجمه گوگل]من در داخل حیاط جلو رفتم

14. The little porch marked the entrance to a churchyard.
[ترجمه ترگمان]ایوان کوچک مدخل حیاط کلیسا را نشان می داد
[ترجمه گوگل]حیاط کوچک ورودی به کلیسا را ​​مشخص کرد

پیشنهاد کاربران

بالکُن

ایوان خانه

تراس خانه

آلاچیق

Porchهم مانند portico یک ایوان ورودی هست منتهی porch کشیده تر هست یا میتونیم تعریف دیگه ای که ازش بکنیم این باشه 👈porch : مثل یه رواق کشیده جلوی ورودی

ظاهرا به اون قسمت از در ورودی خونه های شمالی که مسقفه و یه حالت شیروونی بالاش داره می گن. جایی که وقتی داری اف اف خونه ی یه بنده خدا رو می زنی چون مسقفه، اگه بارون هم بباره خیس نمی شی!

سایبان جلوی در ورودی


کلمات دیگر: