1. Numeracy: the ability to use a range of arithmetical and basic statistical techniques to reach conclusions in practical situations.
[ترجمه ترگمان]numeracy: توانایی استفاده از طیف وسیعی از محاسبات ریاضی و تکنیک های آماری پایه برای رسیدن به نتایج در موقعیت های عملی
[ترجمه گوگل]شمارش: توانایی استفاده از طیف وسیعی از روش های آماری ریاضی و اساسی برای دستیابی به نتیجه گیری در شرایط عملی
2. There are certain simple classes of true arithmetical proposition that do form recursively enumerable sets, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک کلاس ساده از پیشنهاد حسابی واقعی وجود دارد که مجموعه های enumerable بازگشتی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]اما بعضی از کلاسهای ساده گزاره حقیقی حقیقی وجود دارند که مجموعه های مجدد مجدد را تشکیل می دهند
3. Check the draft for arithmetical accuracy and internal consistency Obtain representation in writing from the client acknowledging its responsibility.
[ترجمه ترگمان]پیش نویس را به صورت حسابی چک کنید و ثبات داخلی را با نوشتن از طرف کلاینت مورد تایید قرار دهید که مسیولیت آن را تایید می کند
[ترجمه گوگل]پیش نویس را برای دقت گویا و هماهنگی داخلی بررسی کنید از کلاینت به صورت کتبی مطلع شوید و مسئولیت آن را تأیید کنید
4. The idea and arithmetical method can be popularized to various problems of uncertain reasoning decision - making.
[ترجمه ترگمان]روش حسابی و حسابی را می توان به مسایل مختلف تصمیم گیری نامشخص تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]ایده و روش ریاضی را می توان به مسائل مختلف تصمیم گیری استدلال نامشخص مورد توجه قرار داد
5. The arithmetical average in be like average index and the definition that move peace to all count H are basic and formulary like can considering as.
[ترجمه ترگمان]میانگین حسابی مثل شاخص میانگین و تعریفی که صلح را به تمامی شمارش H حرکت می دهند، basic و فرمولی است که می توان آن ها را در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]میانگین مقادیری مانند مقادیر متوسط و تعریف که صلح را به همه شمارش H منتقل می کنند، پایه و فرمولی هستند که می توانند مانند آن ها را در نظر بگیرند
6. Many of the arithmetical problems were solved by false position.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مسایل محاسباتی به وسیله موقعیت اشتباه حل شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مشکلات ریاضی با موقعیت نادرست حل شده است
7. Trends in arithmetical average incomes and median household incomes have differed in the US for a variety of reasons.
[ترجمه ترگمان]گرایش ها در محاسبه درآمد متوسط و متوسط درآمد خانوار به دلایل مختلف متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]تمایل به درآمد متوسط و درآمد متوسط خانوارها به دلایل مختلف در ایالات متحده متفاوت است
8. A counter used in the arithmetical unit count the steps in multiplication, division, and shift operation.
[ترجمه ترگمان]یک شمارنده مورد استفاده در واحد حسابی مراحل ضرب، تقسیم و عملیات شیفت را محاسبه می کند
[ترجمه گوگل]شمارنده مورد استفاده در واحد ریاضی شمارش گام های عملیات ضرب، تقسیم و تغییر است
9. But the Chinese were always strong in arithmetical techniques and calculations.
[ترجمه ترگمان]اما چینی ها همیشه در محاسبات ریاضی و محاسبات قوی بودند
[ترجمه گوگل]اما چینی ها همیشه در روش های ریاضی و محاسبات قوی بودند
10. A counter used in the arithmetical unit to count the multiplication, division, and shift operation.
[ترجمه ترگمان]یک شمارنده مورد استفاده در واحد حسابی برای شمارش ضرب، تقسیم و عملیات تغییر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]شمارنده مورد استفاده در واحد ریاضی برای شمارش عملیات ضرب، تقسیم و تغییر
11. The solvability of an equation involving the arithmetical function is studied.
[ترجمه ترگمان]The یک معادله در رابطه با تابع حسابی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]حل معادلات مربوط به تابع ریاضی مورد مطالعه قرار گرفته است
12. Then an arithmetical mean, which came from the geometric mean of these three measures multiplying sub-band weighted coefficients, was used as final comprehensive assessment indicator.
[ترجمه ترگمان]سپس به میانگین حسابی، که از میانگین هندسی این سه معیار ضرب در ضرایب وزنی زیر باند حاصل شد، به عنوان شاخص ارزیابی جامع نهایی استفاده شد
[ترجمه گوگل]سپس یک میانگین ریاضی که از میانگین هندسی این سه اندازه گیری ضرب شده با ضریب وزنی زیر باند به دست آمد، به عنوان شاخص نهایی جامع ارزیابی جامع مورد استفاده قرار گرفت
13. Arithmetical symbols are written diagrams and geometrical figures are graphical formulas.
[ترجمه ترگمان]نمادهای arithmetical، نمودارها و اشکال هندسی هستند
[ترجمه گوگل]نمادهای ریاضی نمودارهای نوشتاری و چهره های هندسی فرمول های گرافیکی هستند
14. All she would need to do would be to ask the subject to perform some very complicated arithmetical calculation.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که او باید انجام دهد این بود که از سوژه بخواهد که محاسبات ریاضی بسیار پیچیده ای را انجام دهد
[ترجمه گوگل]همه او باید انجام شود، این است که از موضوع خواسته شود که محاسبات ریاضی بسیار پیچیده را انجام دهد