1. Some people pretend to despise the things they cannot have.
[ترجمه مهناز] بعضی از مردم وانمود به بیزاری از چیزهایی که نمی توانند داشته باشند، می کنند.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم تظاهر می کنند که از چیزهایی که نمی توانند داشته باشند نفرت دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم وانمود می کنند که چیزهایی را که نمی توانند از آنها نترسند
2. I despise anyone who is cruel to animals.
[ترجمه سودابه] از هر کس که نسبت به حیوانات بیرحم است متنفرم
[ترجمه ترگمان]از هر کس که سنگدل باشد متنفرم
[ترجمه گوگل]من هر کسی را که به حیوانات بی رحم است، نفرت دارم
3. The two groups despise each other.
[ترجمه ترگمان]دو گروه از یکدیگر نفرت دارند
[ترجمه گوگل]دو گروه یکدیگر را نفرین می کنند
4. Do not despise your enemy.
[ترجمه شهره] دشمن خود را حقیر نشمارید .
[ترجمه ترگمان]دشمن شما را تحقیر نکنید
[ترجمه گوگل]دشمن خود را نفی نکن
5. Maria seemed to despise him for giving way to her.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ماریا او را به خاطر این که به او داده بود، تحقیر می کرد
[ترجمه گوگل]ماریا به نظر می رسید او را نگران می کند برای دادن راه به او
6. We should not despise our intellectual inferiors.
[ترجمه ترگمان]ما نباید از inferiors معنوی خودمان متنفر باشیم
[ترجمه گوگل]ما نباید فرماندهان فکری ما را فریب دهیم
7. I can never, ever forgive him. I despise him.
[ترجمه ترگمان]من هرگز نمی توانم او را ببخشم از او متنفرم
[ترجمه گوگل]من هرگز نمیتوانم او را ببخشم من او را نابود می کنم
8. Don't feel ashamed — we don't despise the widow's mite, and, as they say, every penny helps.
[ترجمه ترگمان]احساس شرم نکن - از مرگ بیوه زن متنفر نیستیم، و همان طور که می گویند، هر پنی کمک می کند
[ترجمه گوگل]احساس شرمساری نکنید - ما عنکبوت بیوه را نفی نمی کنیم و، به هر حال، هر پنی کمک می کند
9. Honest boys despise lies and liars.
[ترجمه sara] پسرهای صادق از دروغ و دروغگویی متنفرند.
[ترجمه ترگمان]پسرهای راست راستی دروغ می گویند و دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]پسران صادقانه دروغ و دروغگو را نفرین می کنند
10. Honest men despise lies and liars.
[ترجمه یاسمن صفائی] مردان درستکار از دروغ و دروغگویان بیزارند.
[ترجمه ترگمان]اشخاص درستکار دروغ می گویند و دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]مردان صادقانه دروغگو و دروغگو هستند
11. Byron affected to despise posterity.
[ترجمه ترگمان]بایرن تحت تاثیر تحقیر آیندگان قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بایرون به نابودی نسلها آسیب میزند
12. They may despise the lower strata whose members may well find such behaviour offensive.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است لایه های پایین تر را تحقیر کنند که اعضای آن ممکن است چنین تهاجمی را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است طبقه های پایین تر را نادیده بگیرند که اعضای آن ممکن است چنین رفتارهای توهین آمیز را پیدا کنند
13. I hate, I despise your feast days, and I will not smell in your solemn assemblies.
[ترجمه ترگمان]من از این روزه ای جشن شما نفرت دارم و در انجمن های رسمی شما هیچ بویی از آن نخواهم برد
[ترجمه گوگل]من متنفر هستم، روزهای پیاده روی تو را غافلگیر می کنم، و در مجمع های رسمی تو بو می نویسم
14. "I despise intelligence" really means: "I cannot bear my doubts. ". Albert Camus
[ترجمه ترگمان]\"من از هوش متنفرم\" واقعا به این معنی است: \" من نمی توانم شک و تردیدهای ام را تحمل کنم \" البرت کامو
[ترجمه گوگل]'هوشم را نفی می کنم' واقعا به این معنی است: 'من نمی توانم تردید کنم ' ' آلبر کامو
15. Married to a man I despise just to have a roof over my head and a ring on my finger!
[ترجمه ترگمان]با مردی ازدواج کردم که از آن متنفرم که یک سقف بالای سرم و حلقه ای روی انگشت خودم داشته باشم!
[ترجمه گوگل]متاهل به مردی که فقط از پشت سرم و یک انگشتر بر روی انگشتم غافل هستم!