کلمه جو
صفحه اصلی

notepad

انگلیسی به انگلیسی

• very basic text editor program (manufactured by microsoft)
pad of writing paper
a notepad is a pad of paper that you write notes on.
notebook, pad of paper, writing pad

اسم ( noun )
• : تعریف: a pad of writing paper.

جملات نمونه

1. Carry a notepad and pen or pencil with you to jot down ideas.
[ترجمه ترگمان]یک دفترچه یادداشت و قلم و یا مداد باخود بردارید تا ایده ها را به شما jot
[ترجمه گوگل]برای تهیه ایده ها یک دفترچه یادداشت و قلم یا مداد بگیرید

2. He had a notepad and pencil.
[ترجمه ترگمان]یه دفترچه یادداشت و مداد داشت
[ترجمه گوگل]او یک دفترچه یادداشت و مداد داشت

3. Lux studied his notepad, the smile sliding away.
[ترجمه ترگمان]دفترچه یادداشت دفترچه یادداشت را خواند و لبخندش محو شد
[ترجمه گوگل]لوکوس دفتر خود را مطالعه کرد، لبخند کشویی دور

4. There they were - notepad and business diary.
[ترجمه ترگمان]آنجا بودند - دفتر یادداشت و دفتر خاطرات
[ترجمه گوگل]آنها وجود داشت - یادداشت دفترچه یادداشت و کسب و کار

5. Finally Audio notepad will enable the user to recording their phone conversation at the click of a button.
[ترجمه ترگمان]در پایان برنامه notepad صوتی کاربر را قادر خواهد ساخت که مکالمه تلفنی خود را با کلیک روی یک دکمه ثبت کند
[ترجمه گوگل]در نهایت دفترچه یادداشت صوتی کاربر را قادر می سازد تا مکالمه تلفنی خود را با کلیک یک دکمه ضبط کند

6. In this illustration your notepad is an obstacle.
[ترجمه ترگمان]در این تصویر، notepad یک مانع است
[ترجمه گوگل]در این تصویر، دفترچه یادداشت شما یک مانع است

7. She found a notepad from the Shelbourne and scribbled the word Grimoire down.
[ترجمه ترگمان]یک دفترچه یادداشت از the پیدا کرد و کلمه Grimoire را نوشت
[ترجمه گوگل]او یک دفترچه یادداشت از شلبورن را پیدا کرد و کلمه Grimoire را پایین کشید

8. Peter drew a circle on the notepad with his pen then divided the circle into eight sections.
[ترجمه ترگمان]پیتر دایره on را با قلم خود کشید و سپس دایره را به هشت قسمت تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]پیتر دایره خود را با قلم خود در دفترچه یادداشت و سپس دایره را به هشت قسمت تقسیم کرد

9. By his side was an assistant carrying a notepad and pencil.
[ترجمه ترگمان]در کنار او یک دستیار یک دفترچه یادداشت و یک مداد نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]در کنار او، دستیار یک دفترچه یادداشت و مداد بود

10. Moreover, the introduction of notepad style computers will necessitate non-keyboard input.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، معرفی کامپیوترهای سبک notepad، ورودی غیر صفحه کلید را ضروری می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، معرفی رایانه های سبک دفترچه یادداشت، ورودی غیر صفحه کلید را ضروری خواهد کرد

11. I ask, pencil poised above my personalized notepad purloined from the office.
[ترجمه ترگمان]من از دفتر یادداشت برداشتم و یادداشت را از دفتر یادداشت برداشتم
[ترجمه گوگل]من می خواهم، مداد بیش از من دفترچه یادداشت شخصی خود را از دفتر برداشت

12. Overall, XML Notepad is probably more suitable for editing data-oriented XML documents than prose-oriented ones.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، Notepad XML به احتمال زیاد برای ویرایش اسناد XML مبتنی بر داده های مبتنی بر نثر مناسب تر است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، XML Notepad احتمالا مناسب تر برای ویرایش اسناد XML گام به گام از پروسه های گوناگون است

13. When the scan is complete Notepad will open with the report file loaded in it.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسکن کامل شود، فایل گزارش بار در آن باز خواهد شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که اسکن کامل است، دفترچه یادداشت با فایل گزارش بارگذاری شده در آن باز خواهد شد

14. To exit Notepad click Exit on the File menu.
[ترجمه ترگمان]برای خروج از Notepad بر روی منوی File click کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای خروج از دفترچه یادداشت، روی خروج از منوی فایل کلیک کنید

15. RulerRichEditCtrlDemo, a Notepad source code, functionality is still relatively strong.
[ترجمه ترگمان]RulerRichEditCtrlDemo، یک کد منبع Notepad، هنوز نسبتا قوی است
[ترجمه گوگل]RulerRichEditCtrlDemo، یک کد منبع دفترچه یادداشت، قابلیت هنوز هم نسبتا قوی است

پیشنهاد کاربران

دفتر کوچک ، دفتریادداشت

دفترچه

دفترچه یادداشت

دفترچه. . . . دفترچه یادداشت

دفتر یادداشت با مداد
یا همان دفتر چه یادداشت مداد

دفترچه
نوعی دفتر برای یادداشت
دفتر یادداشت
دفترچه یاد داشت

دفتر چه یاداشت
نوعی دفتر برای یاداشت
دفتر یاداشت

دفترچه
دفتر یادداشت


کلمات دیگر: