کلمه جو
صفحه اصلی

saving grace

انگلیسی به انگلیسی

• a saving grace is a good quality in a person or thing that prevents them from being completely bad or worthless.

جملات نمونه

1. Ageing's one saving grace is you worry less about what people think.
[ترجمه Tessa] تنها حسن پیر شدن این است که کمتر به عقیده مردم دربارۀ خوداهمیت می دهید
[ترجمه ترگمان]برای نجات دادن لطف، تو نگران چیزی هستی که مردم فکر می کنند
[ترجمه گوگل]یکی از آرزوهای صرفه جویی در پیری، شما کمتر درباره آنچه مردم فکر می کنید کمتر نگران هستند

2. The film's saving grace is the excellent photography.
[ترجمه رسول حسین بگی] تنها ویژگی خوب این فیلم، فیلمبرداری معرکشه.
[ترجمه ترگمان]زیبایی صرفه جویی در فیلم، عکاسی عالی است
[ترجمه گوگل]زیبایی صرفه جویی در فیلم این عکاسی عالی است

3. His sense of humour was his only saving grace.
[ترجمه ترگمان]حس شوخ طبعی او تنها saving بود
[ترجمه گوگل]حس شوخ طبعی او تنها فداکاری بود

4. Her sense of humour is her saving grace.
[ترجمه زهره] حس شوخ طبعی او، حسنش است.
[ترجمه ترگمان]حس شوخ طبعی او باعث نجات گریس می شود
[ترجمه گوگل]حس شوخ طبعی او جرأت صرفه جویی است

5. His only saving grace is his undying belief in the melodramatic.
[ترجمه ترگمان]تنها لطف و لطف او این است که ایمان جاودان او به این ملودرام رفتار می کند
[ترجمه گوگل]تنها آرزوی نجات او، اعتقاد نامطلوب او به ملودرامات است

6. The movie's only saving grace was its dazzling special effects.
[ترجمه ترگمان]این فیلم فقط وسیله نجات دادن گریس بود، اثرات بسیار خاصی داشت
[ترجمه گوگل]فیلم صرفه جویی در فیلم فقط جلوه های ویژه خیره کننده اش بود

7. There was one saving grace about sleeping in: traffic would be pretty light at this hour.
[ترجمه ترگمان]در این ساعت یک موهبت نجات وجود داشت: در این ساعت ترافیک خیلی روشن خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک لحظه صرفه جویی در مورد خواب در ترافیک وجود دارد بسیار روشن در این ساعت

8. The only saving grace was Robert Downey Junior's performance as the comic genius they said.
[ترجمه ترگمان]تنها گریس از عملکرد پسران رابرت داونی به عنوان نابغه کمدی یاد کرد
[ترجمه گوگل]تنها کاری که موجب صرفه جویی در عملکرد می شود، عملکرد رابرت داونی Junior به عنوان خائنانی کمیک است

9. The only saving grace was that there were no injuries except my pride.
[ترجمه ترگمان]تنها نجات گریس این بود که هیچ آسیبی به جز غرور من نبود
[ترجمه گوگل]تنها جرأت صرفه جویی در این بود که به جز غرور من هیچ آسیبی نداشت

10. There was a saving grace in all this for me: James.
[ترجمه ترگمان]در همه این چیزها لطف بزرگی بود، جیمز
[ترجمه گوگل]در همه اینها برای من جیمز یک فریب صرفه جویی وجود دارد

11. But there was one saving grace.
[ترجمه ترگمان]اما فقط یک صرفه جویی بود
[ترجمه گوگل]اما یک فریب صرفه جویی وجود دارد

12. The only saving grace was that the number Quinn had dictated down the line to Zack was still on the Kensington exchange.
[ترجمه ترگمان]تنها نجات گریس این بود که شماره ای که کویین از خط به زک دیکته کرده بود هنوز در مقابل exchange Kensington بود
[ترجمه گوگل]تنها نکته قابل توجه این بود که شماره کوین به خط رانده شد تا زاک هنوز در بورس کنسینگتون بود

13. Their only saving grace is that they probably were an impetus towards social reform.
[ترجمه ترگمان]تنها لطف و مرحمت آن ها این است که احتمالا انگیزه ای برای اصلاحات اجتماعی بوده اند
[ترجمه گوگل]تنها فضل نجات آنها این است که آنها احتمالا انگیزه ای برای اصلاحات اجتماعی بودند

14. The saving grace for both developments is that they are creating jobs which are needed in the area.
[ترجمه ترگمان]لطف نجات برای هر دوی این تحولات این است که آن ها در حال ایجاد شغل هستند که در این منطقه مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]فریب صرفه جویی در هر دو توسعه است که آنها ایجاد شغل هایی هستند که در منطقه مورد نیاز است

پیشنهاد کاربران

ویژگی خوب
ویژگی برجسته
چیز قابل قبول

فرشته نجات

نعمت، مزیت

حُسن

نکته مثبت، جنبه مثبت،
A saving grace is something positive in an otherwise bad situation.

صفت نیک ( که صفات بد را جبران میکند )


کلمات دیگر: