1. Her mood could swing rapidly from gloom to exhilaration.
[ترجمه ترگمان]روحیه او به سرعت از تاریکی به وجد می آمد
[ترجمه گوگل]خلق و خوی او می تواند به سرعت از دلتنگی تا هیجان زدگی تغییر کند
2. She enjoyed the exhilaration of jet-skiing.
[ترجمه ترگمان]او از نشاط اسکی کردن لذت می برد
[ترجمه گوگل]از لذت لذت بردن از جت اسکی لذت می برد
3. There was a sense of exhilaration about being alone on the beach.
[ترجمه ترگمان]احساس خوشحالی در مورد تنها بودن در ساحل بود
[ترجمه گوگل]احساس خوشبختی در مورد تنها بودن در ساحل وجود داشت
4. Mary Ann's exhilaration gave way to gnawing fear.
[ترجمه ترگمان]شور و نشاط مری آن طوری بود که ترس را برطرف می کرد
[ترجمه گوگل]هیجان مری ان به راه افتادن ترس کمک کرد
5. But there was also an exhilaration in the atmosphere of conspiracy and violence which characterised the last years of his childhood.
[ترجمه ترگمان]اما در فضای توطئه و خشونتی که آخرین سال های کودکی او را مشخص کرد، نشاط و نشاط نیز وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما در فضای توطئه و خشونت که در سالهای آخر دوران دوران کودکی او مشخص شد، هیجان زده شد
6. Arid tonight, feeling the exhilaration of survival himself, he was even more susceptible.
[ترجمه ترگمان]امشب، در حالی که احساس سرزندگی خود را در خود احساس می کرد، بیش از پیش حساس بود
[ترجمه گوگل]امشب خشک شده است، احساس لذت بقا از خود، او حتی بیشتر حساس است
7. It was the exhilaration of wilderness.
[ترجمه ترگمان]این لذت حیات وحش بود
[ترجمه گوگل]این هیجان بیابان بود
8. Will I reach the other side gasping with exhilaration at the effort, the risk, the task successfully accomplished?
[ترجمه ترگمان]آیا به طرف دیگر دست خواهم کشید که از تلاش، خطر، کار موفقیت آمیزی که با موفقیت انجام شده بود، به نفس نفس افتاده باشم؟
[ترجمه گوگل]آیا من به طرف دیگر می روم با هیجان در تلاش، خطر، کار موفق به دست آوردن؟
9. But exhilaration is like any other high, a tease, a trick.
[ترجمه ترگمان]اما نشاط، مثل هر چیز دیگر، یک حقه است، یک حقه است
[ترجمه گوگل]اما هیجان زدگی مانند هر سطح دیگر، یک تیپ، یک ترفند است
10. Among the Copernicans there was exhilaration at the thought that man, in his astronomical understanding, had now surpassed the ancients.
[ترجمه ترگمان]در میان the، از این اندیشه که این مرد در فهم و ادراک astronomical فراتر از پیشینیان رسیده بود به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]در میان کاپنیکها، این فکر که انسان در فهم نجوم خود، پیش از آنکه از عالم قدیم فراتر رفته بود، هیجان زده بود
11. Yes, and we shall feel exhilaration and pride and power.
[ترجمه ترگمان]بله، و ما هم شادی و غرور را احساس می کنیم
[ترجمه گوگل]بله، و ما هیجان و افتخار و قدرت را احساس خواهیم کرد
12. He was approaching a state of exhilaration, a state which can be achieved only by human beings blinded to context.
[ترجمه ترگمان]او در حال نزدیک شدن به حالت وجد و نشاط بود، دولتی که تنها به وسیله انسان ها به آن دسترسی داشت
[ترجمه گوگل]او به یک حالت هیجان زده نزدیک شد، ایالتی که تنها توسط انسان هایی که به محیط زیست کور هستند دست یابند
13. There is exhilaration to be had from his fresh vistas, vigorous assertions as they are of a truly independent mind.
[ترجمه ترگمان]نشاطی وجود دارد که از مناظر تازه و ادعاهای قوی که به عنوان یک ذهن واقعا مستقل از آن برخوردارند، وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]لذت بردن از ظواهر تازه خود، ادعاهای شدید از آن است که آنها از یک ذهن واقعا مستقل هستند
14. I therefore felt no exhilaration about the way she spoke to me, even though what she had said was flattering.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، از طرز حرف زدن با من، خوشحال نبودم، حتی با وجود آنچه گفته بود تملق آمیز بود
[ترجمه گوگل]بنابراین من احساس خجالت نداشتم در مورد اینکه او با من صحبت کرد، هرچند آنچه که او گفته بود لعنتی بود