کلمه جو
صفحه اصلی

introduced


معنی : معروف

انگلیسی به فارسی

معرفی کرد، معروف


مترادف و متضاد

معروف (صفت)
well-known, famous, introduced, presented, offered, reported, stated, submitted

پیشنهاد کاربران

معرفی شدن
مطرح شدن

اقدامات

ذکر شده است

مطروحه

غیربومی
An introduced animal = حیوان غیربومی

معرفی کرد

مطرح شده ، مورد نظر

مشهور ، شناخته شده

تعیین شد

وارد کردن


واژه "غیربومی" پیشنهاد آقای علیرضا بهرامی برای متون کشاورزی بسیار عالی و بجاست.

معرفی شده

تبیین گردید

همتون دارید اشتباه میگید introduce به معنای معرفی کردن هست

ایجاد کردن

بعضی وقت ها معنیه : | به وجود آمده | رو میده

Introduced is the opposite of native
Source:vocabulary for IELTS


کلمات دیگر: