1. I used a skewer to make an extra hole in my belt.
[ترجمه ترگمان]من از یک سیخ استفاده کردم تا یه سوراخ اضافی تو کمربندم درست کنم
[ترجمه گوگل]من یک اسکایپ را برای ساخت یک سوراخ اضافی در کمربندم استفاده کردم
2. Pierce grapes with a skewer or needle to allow them to absorb rum.
[ترجمه ترگمان]Pierce با سیخ یا سوزن به آن ها اجازه می دهد که روم را جذب کنند
[ترجمه گوگل]انگور پیرس را با یک سرکه یا سوزن به آنها اجازه می دهد تا رم را جذب کنند
3. Steam 8 minutes, or until a skewer easily slips in and out of the thickest part of the fish.
[ترجمه ترگمان]۸ دقیقه بخار یا تا قبل از آن که سیخ به راحتی داخل شود و از میان ضخیم ترین قسمت ماهی ها به پایین می لغزد
[ترجمه گوگل]بخار 8 دقیقه، یا تا زمانی که یک سره به راحتی در داخل و خارج از ضخیم ترین قسمت ماهی قرار گیرد
4. He raised his eyebrows but he didn't actually skewer my hand to his desk with his favourite kris.
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را بالا برد، اما در واقع دستم را روی میزش با kris مورد علاقه اش سیخ نکرد
[ترجمه گوگل]او ابروهای خود را بالا برد اما در عوض دستم را با میز کریس مورد علاقه خودم نشانداد
5. Stick a toothpick or skewer in the center.
[ترجمه ترگمان]در وسط به سیخ زدن و یا سیخ زدن ادامه دهید
[ترجمه گوگل]یک چوب خردل یا چوب در مرکز قرار دهید
6. Skewer the meat and vegetables.
[ترجمه ترگمان]گوشت و سبزیجات را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]خوردن گوشت و سبزیجات
7. Stuff quail cavities with mushroom mixture and skewer shut if necessary.
[ترجمه ترگمان]خرت و پرت های quail با مخلوط قارچ و سیخ شدن اگر لازم باشد بسته می شود
[ترجمه گوگل]حفره های بلدرچین با مخلوط قارچ و سرکه در صورت لزوم
8. Skewer 2 beef cubes on each wooden stick.
[ترجمه ترگمان] دوتا تیکه گوشت گاو روی هر چوب چوبی
[ترجمه گوگل]مربع 2 مکعب گوشت بر روی هر چوب چوب
9. After baking, pierce with a skewer and spoon over a few tablespoons of brandy.
[ترجمه ترگمان]بعد از پخت، با سیخ و قاشق روی چند قاشق سوپ خوری کنیاک pierce
[ترجمه گوگل]بعد از پختن، با یک قاشق غذاخوری از براندی سوراخ کن و یک قاشق مرباخوری کنید
10. Redip the skewer and repeat in all samples.
[ترجمه ترگمان]سیخ سیخ را باز کنید و همه نمونه ها را تکرار کنید
[ترجمه گوگل]سرکه را سرخ کرده و در تمام نمونه ها تکرار کنید
11. Doctors have removed a skewer from the head of a Russian woman.
[ترجمه ترگمان]دکترها یک سیخ را از بالای سر یک زن روس جدا کرده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان یک سرکه را از سر یک زن روسی برداشتند
12. A slender skewer, usually ornamented at the top, used decoratively, especially in serving garnishes.
[ترجمه ترگمان]یک سیخ ظریف که معمولا در بالا تزیین شده بود، به خصوص در خدمت garnishes
[ترجمه گوگل]سرامیک باریک، معمولا با تزئینات بالا، به ویژه در خدمت لوازم آرایشی استفاده می شود
13. Always plant stakes to skewer your own cavalry on.
[ترجمه ترگمان]همیشه چوب ها رو برای سیخ کردن سواره نظام خودت آماده کن
[ترجمه گوگل]همیشه به دنبال سوارکاری خود باشید
14. To bind or skewer the wings or legs of a fowl before cooking.
[ترجمه ترگمان]بال زدن یا سیخ کردن بال و یا پای مرغ قبل از پخت
[ترجمه گوگل]برای اتصال و یا چرخیدن بال ها یا پاها از یک مرغ قبل از پخت و پز