کلمه جو
صفحه اصلی

no longer

انگلیسی به انگلیسی

• no more, not any more

جملات نمونه

1. No longer pipe, no longer dance.
[ترجمه ترگمان]دیگر چپق نمی کشید و دیگر نمی رقصم
[ترجمه گوگل]دیگر لوله نیست، دیگر رقص نیست

2. When she lost her job they could no longer sustain their expensive lifestyle.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] وقتی شغلش راازدست داددیگرنمیتونستندزندگی پرهزینه شان راحفظ کنند
[ترجمه ترگمان]زمانی که شغلش را از دست داد، دیگر نمی توانستند زندگی پر هزینه خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]وقتی کار خود را از دست داد، دیگر نمیتوانست شیوه گرانش را حفظ کند

3. Your credit card is no longer valid.
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباریتون دیگه اعتبار نداره
[ترجمه گوگل]کارت اعتباری شما دیگر معتبر نیست

4. They no longer advertise alcohol or cigarettes at sporting events.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیگر الکل و سیگار را در مسابقات ورزشی تبلیغ نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها دیگر در رویدادهای ورزشی تبلیغ الکل یا سیگار ندارند

5. That is an oil well that no longer produces.
[ترجمه ترگمان]این یک چاه نفت است که دیگر تولید نمی شود
[ترجمه گوگل]این یک چاه نفتی است که دیگر تولید نمی کند

6. They wonder if their community is no longer insulated from big city problems.
[ترجمه ترگمان]آن ها ابراز شگفتی می کنند که آیا جامعه آن ها دیگر از مشکلات بزرگ شهر جدا نیست
[ترجمه گوگل]آنها تعجب می کنند که جامعه آنها دیگر از مسائل شهر بزرگ نیست

7. There is no longer any stigma to being divorced.
[ترجمه ترگمان]دیگر ننگی برای طلاق وجود ندارد
[ترجمه گوگل]دیگر هیچ شرطی برای طلاق وجود ندارد

8. The soil was so badly eroded it could no longer sustain crop production.
[ترجمه ترگمان]خاک به شدت فرسوده شده بود و دیگر نتوانست تولید محصول را تحمل کند
[ترجمه گوگل]خاک به شدت تخریب شده بود و دیگر نمی توانست تولید محصول را حفظ کند

9. The commercial telephone service was no longer operative.
[ترجمه ترگمان]سرویس پیام بازرگانی دیگر مامور نبود
[ترجمه گوگل]سرویس تلفنی تجاری دیگر عملی نبود

10. Once water begins to boil,its temperature no longer rises.
[ترجمه ترگمان]زمانی که آب شروع به جوشیدن می کند، درجه حرارت آن دیگر افزایش نمی یابد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب شروع به جوش می کند دمای آن دیگر افزایش نمی یابد

11. It distressed her that she and Charles no longer socialized with old friends.
[ترجمه ترگمان]او را ناراحت کرد که او و چارلز دیگر با دوستان قدیمی معاشرت نمی کنند
[ترجمه گوگل]او را ناراحت کرد که او و چارلز دیگر با دوستان قدیمی همسو نمی شوند

12. Vegetarians are no longer dismissed as cranks.
[ترجمه ترگمان]Vegetarians دیگر به عنوان cranks رد نمی شوند
[ترجمه گوگل]گیاهخواران دیگر به عنوان میلرنگ رد نمیشوند

13. The law is no longer effective.
[ترجمه ترگمان]قانون دیگر موثر نیست
[ترجمه گوگل]قانون دیگر موثر نیست

14. The only thing you can do when you no longer have something is not to forget.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانید انجام بدهید، وقتی که دیگر چیزی برای فراموش کردن ندارید
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می توانید انجام دهید زمانی که دیگر چیزی ندارید، فراموش کردن آن نیست

15. Now he's grown up he no longer takes any interest in his stamp collection: he's lost all interest in it.
[ترجمه ترگمان]حالا بزرگ شده است دیگر علاقه ای به کلکسیون stamp ندارد؛ همه چیز را در آن از دست داده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او رشد کرده است و دیگر هیچ علاقه ای به مجموعه تمبر خود ندارد: همه علاقه اش به آن است

پیشنهاد کاربران

دیگر نه، دیگر نیست

دیگه ( به مفهوم منفی )
i no longer need دیگه لازم ندارم

دیگر/از این پس. . . نیست

دیگر نه مثل گذشته، دیگر نه همچون گذشته. برای مثال: دیگر همچون گذشته نمی توان. . . . . .

Not any more
دیگر نه

in the past but not now:در گذشته اما نه اکنون:
این ساختمان دیگر استفاده نمی شود . This building is no longer used.
She doesn't work here any longer. او دیگر در اینجا کار نمی کند

No longer, not any longer دیگر نه.
We use no longer or not any longer to talk about the end of an action or state. No longer is more formal:
One day I could stand it no longer.
I couldn’t stand it any longer. I walked out and didn’t go back.
No longer often comes in the normal mid position for adverbs ( between the subject and main verb, or after the modal verb or first auxiliary verb, or after be as a main verb ) , especially in more formal styles:
She no longer wears the dull colours of her former life and now dresses in bright, fashionable clothes.
In very formal styles, we can use no longer in front position, with the subject and verb inverted:
No longer does he dream of becoming famous. He knows his life will be very ordinary.
No longer or not any longer are the opposite of still.

We use Not any longer as a response on its own. However, we don’t use No longer as a response on its own:

A:
? Are you still living in London
B:
. Not any longer


Youre no longer of our boss
تو بیشتر از این رئیس ما نیستی

دیگر . . . . . نیست
No longer soft
دیگر نرم نیست

چیزی که تا یک زمانی اعتبار و کاربرد و وجود داشته ولی از الان به بعد دیگه وضعیت سابق رو نداره

دیگرنه

Their ‘intervention’ can no longer be regarded as ‘interference’
مداخله آنها دیگر نمی تواند فضولی تلقی شود.

بیش از . . . نباشد و یا نیست
نه بیش از . .

any longer/no longer/no more : دیگه
For example: I go to the English class no more
( دیگه به کلاس انگلیسی نمیرم )

دیگه
I no longer love you
دیگه دوست ندارم.


کلمات دیگر: