نیمکت ها، نیمکت، مسند، کرسی قضاوت، جای ویژه، نیمکت گذاشتن، بر کرسی نشستن
benches
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
I know it
دقیقا نمیدانم
دقیقا نمیدانم
نیمکت
دومعنی داره،
1 - بانک
2 - نیمکت
1 - بانک
2 - نیمکت
نیمکت ها
سینه کار ( در معدنکاری )
کُرسی. مثل کرسی در مجلس
کلمات دیگر: