کلمه جو
صفحه اصلی

give and take


مبادله، تبادل، بده و بستان، داد و ستد

انگلیسی به فارسی

بده و بستان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: give-and-takes
(1) تعریف: the act, process, or practice of compromising.
مشابه: compromise

(2) تعریف: a friendly exchange of ideas or conversation.

• cooperation, mutual concession, compromise
give-and-take is willingness to listen to other people's opinions and to make compromises.

جملات نمونه

1. You're going to have to learn to give and take.
[ترجمه ترگمان]باید یاد بگیری که تسلیم شی و بگیری
[ترجمه گوگل]شما قصد دارید تا یاد بگیرند که به شما بدهند و بگیرند

2. You have to learn to give and take in any relationship.
[ترجمه ترگمان]شما باید یاد بگیرید که به هر رابطه ای دست بزنید
[ترجمه گوگل]شما باید یاد بگیرند که هر رابطه ای را بدهند و بپذیرند

3. We must all give and take a little if we want peace.
[ترجمه ترگمان]به هر حال باید کمی استراحت کنیم و کمی استراحت کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما باید اگر بخواهیم صلح را به دست بیاوریم، کم است

4. But in the give and take of biology the tubeworm has to supply raw materials to the bacteria.
[ترجمه ترگمان]اما در عمل و استفاده از زیست شناسی، tubeworm باید مواد خام را به باکتری ها تبدیل کند
[ترجمه گوگل]اما در آزمایش زیست شناسی و زیست شناسی، لوله کرم باید مواد خام را به باکتری ها عرضه کند

5. He had no sense of give and take; no idea of the concessions one made for the sake of social comfort.
[ترجمه ترگمان]هیچ تصوری از آن نداشت که این امتیاز را به خاطر آسایش اجتماعی خود به دست آورد
[ترجمه گوگل]او هیچ حس و حال ندارد هیچ ایده ای از امتیازات ساخته شده به خاطر راحتی اجتماعی

6. Much of this takes place in the give and take of the unstructured world of the playground.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از این اتفاق در این بازی رخ می دهد و دنیای unstructured زمین بازی را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از این موارد در تهیه و به دست آوردن دنیای بی نظیر زمین بازی می گیرد

7. They seem to give and take without design.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها تسلیم می شوند و طراحی نمی کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آنها بدون طراحی طراحی می کنند

8. But with so many areas of potential give and take, the discussions did not run smoothly.
[ترجمه ترگمان]اما با بسیاری از مناطق بالقوه، مذاکرات به آرامی اجرا نشد
[ترجمه گوگل]اما با آنکه بسیاری از زمینه های پتانسیل را می توانستند به دست بیاورند، بحث ها هموار نبود

9. So I think there was more give and take between our performing than any other relationship.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من فکر می کنم که بین اجرای ما بیش از هر رابطه ای وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین من فکر می کنم که بین انجام دادن ما نسبت به هر رابطه دیگر بیشتر و بینظمی وجود دارد

10. The principle of give and take is the principle of diplomacy - give one and take ten. Mark Twain
[ترجمه ترگمان]اصل واگذاری و قبول اصل دیپلماسی است - یک و ده سال طول می کشد مارک تواین
[ترجمه گوگل]اصل اراده و اراده اصل دیپلماسی است - دادن یک و ده مارک تواین

11. As with all international negotiations, there has been give and take between all 12 member states.
[ترجمه ترگمان]همانند تمامی مذاکرات بین المللی، بین تمام ۱۲ کشور عضو برقرار و انجام شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که با تمام مذاکرات بین المللی، بین تمام 12 کشور عضو مطرح شده است

12. But once in gear, the collective give and take of a vivisystem takes root and persists.
[ترجمه ترگمان]اما یکبار در دنده، یک دست دادن جمعی و گرفتن یک vivisystem ریشه می گیرد و دوام می آورد
[ترجمه گوگل]اما یک بار در دنده، مجموعه جمعی یک سیستم vivis ارائه می دهد و آن را ریشه می کند و همچنان ادامه دارد

13. A happy marriage depends largely on give and take.
[ترجمه ترگمان]ازدواج شاد تا حد زیادی بستگی به دادن و گرفتن دارد
[ترجمه گوگل]ازدواج خوشبختی تا حد زیادی بستگی دارد به دادن و گرفتن

14. A willingness to give and take is important for success in marriage.
[ترجمه ترگمان]تمایل به دادن و گرفتن مهم برای موفقیت در ازدواج مهم است
[ترجمه گوگل]تمایل به دادن و گرفتن برای موفقیت در ازدواج بسیار مهم است

پیشنهاد کاربران

بحث و تبادل نظر در مورد موضوعی خاص،
فراهم کردن امتیاز متقابل یا امتیازدهی متقابل،
با حاضر جوابی کسی را دست انداختن یا آزار دادن

همکاری و تفاهم

بده بستان

داد و ستد
ساخت و پاخت

مبادله ی افکار، گفت و شنود

درک متقابل

Compromise people and inverse

تبادل نظر

سازش با یکدیگر

تقریبا ، وقتی استفاده میشه که بخوابم بگیم این عددی که گفتم دقیق نیس

گرفت و دهش


کلمات دیگر: