کلمه جو
صفحه اصلی

outrageously


بطور جسارت آمیز، بی شرفانه، تجاوز کارانه، بیحد، زیاد، بافراط

انگلیسی به فارسی

ظالمانه


انگلیسی به انگلیسی

• disgracefully; scandalously; ridiculously; shockingly

جملات نمونه

1. Leila kept smiling her outrageously cute smile.
[ترجمه سعید پارساپور ] لیلا خندید ، لبخندی بغایت زیبا
[ترجمه ترگمان]لیلا لبخند outrageously را بر لب داشت و لبخند می زد
[ترجمه گوگل]لیلا لبخند زد و لبخند نجیبانه او را لبخند زد

2. Car-parks are few, crammed, and outrageously expensive.
[ترجمه سعید پارساپور ] توقف گاه های خودرو کمیاب، پر ازدحام و بی اندازه گران است.
[ترجمه ترگمان]پارک های اتومبیل کم، پر از آب و بی اندازه گران قیمت هستند
[ترجمه گوگل]پارک خودرویی چند است، پر سر و صدا و بی رحمانه گران است

3. He criticized them for dressing outrageously and posing pretentiously.
[ترجمه سعید پارساپور ] او از آنها برای لباسهای وقیحانه و حالت های خود نمایانه شان انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]او آن ها را به خاطر پوشیدن لباس های کثیف و ژست دهی به pretentiously مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه گوگل]او به خاطر ظلم و ستم و تظاهر به انتقاد از آنها انتقاد کرد

4. He flirts outrageously with his female clients.
[ترجمه سعید پارساپور ] او وقیخانه با مشتریان مونثش لاس میزند
[ترجمه ترگمان]اون با مشتری هاش خیلی داغون شده
[ترجمه گوگل]او عصبانیانه با مشتریان زنش فریاد می زند

5. She was flirting outrageously with some of the managers.
[ترجمه ترگمان]او در حال لاس زدن با بعضی از مدیران بود
[ترجمه گوگل]او با برخی از مدیران عصبانی بود

6. He was outrageously affected, flamboyantly homosexual, and extremely clever.
[ترجمه ترگمان]اون همجنس گرا بوده و خیلی باهوش بود
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای تحت تاثیر قرار گرفت، همجنس گرایان و بسیار باهوش

7. Quite suddenly, students at universities begin to behave outrageously.
[ترجمه ترگمان]کاملا ناگهانی، دانش آموزان در دانشگاه ها خیلی عصبانی رفتار می کنند
[ترجمه گوگل]کاملا ناگهان، دانش آموزان در دانشگاه شروع به رفتار عجولانه می کنند

8. It may mean the kind of outrageously gutsy behavior that one can not help but admire.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به این معنی باشد که یک نوع رفتار عصبی مصنوعی است که یک فرد نمی تواند به آن کمک کند اما تحسین کند
[ترجمه گوگل]این ممکن است به معنای نوع رفتار بی رحمانه گوزی باشد که کسی نمیتواند کمک کند اما تحسینش کند

9. Amber, nevertheless, defied conventions, behaved outrageously, and pursued her man in a manner quite unusual for the 1940
[ترجمه ترگمان]اما آمبر، با این حال، عرف و رسوم را به مبارزه دعوت کرد و با رفتار بسیار بدی رفتار کرد و مرد خود را به شیوه ای کاملا غیر عادی در سال ۱۹۴۰ تعقیب کرد
[ترجمه گوگل]با این وجود، کهربا، بر خلاف تصویب کنوانسیون ها، رفتار بی رحمانه ای داشت و در سال 1940، او را به نحوی کاملا غیرمعمول دنبال کرد

10. It's all told in a bouncy rhyme, with outrageously funny pictures.
[ترجمه ترگمان]همه چیز را در یک شعر پر بادی نقل می کنند با کلی تصاویر خنده دار
[ترجمه گوگل]همه چیز در یک قافیه پر سر و صدا، با تصاویر بی نظیر خنده دار گفته شده است

11. The most outrageously original vocals coupled with the living acid riff.
[ترجمه ترگمان]most خواننده اصلی همراه با the اسید زنده
[ترجمه گوگل]آواز ارکسترانه ترین و همراه با ریف اسید زنده

12. He is elegant, blissfully hilarious and outrageously anarchic.
[ترجمه ترگمان]او بسیار خوش پوش و شادمانه است که از آن هرج و مرج ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او ظریف، خوش شانس خنده دار و بی رحمانه آنارشیست است

13. He flatters her outrageously, and she swallows it whole, ie believes it entirely.
[ترجمه ترگمان]او خود را به شدت ستایش می کند، و تمام آن را قورت می دهد، و به طور کلی آن را باور می کند
[ترجمه گوگل]او به طرز عجیب و غریب اشراف می کند و کل آن را فرو برد، یعنی به طور کامل معتقد است

14. The Tai Zhou massage centre outrageously like this!
[ترجمه ترگمان]مرکز ماساژ تای چین بسیار شبیه این است!
[ترجمه گوگل]ماساژ مرکز Tai Zhou ظالمانه این را دوست دارد!

پیشنهاد کاربران

از حد گذشته

بیش از حد


کلمات دیگر: