1. funeral ceremonies
مراسم تدفین
2. funeral cortege
مشایعت کنندگان جنازه،کاروان مشایعین جنازه
3. funeral march
مارش عزا
4. a funeral gathering is no place for joking!
مجلس ختم جای شوخی کردن نیست !
5. a funeral lament
نوحه ی مجلس ختم
6. a funeral parlor
موسسه ی کفن و دفن
7. a funeral service
مراسم (مذهبی) دفن و ختم
8. the funeral procession moved slowly
صف مشایعین جنازه به آهستگی حرکت می کرد.
9. a solemn funeral procession
مراسم تشییع جنازه ی پر ابهت
10. at his funeral we were all in tears
در مجلس ختم او ما همه گریان بودیم.
11. be one's funeral
بدبخت شدن،روزگار کسی سیاه شدن
12. a rich military funeral
یک سوگواری نظامی پرتشریفات
13. many attended his funeral
خیلی ها در مجلس ترحیم او شرکت داشتند.
14. kamalli presided over the funeral services
کمالی مراسم ختم را سرپرستی کرد.
15. proper clothing for a funeral ceremony
لباس مناسب مجلس ختم
16. we went to his funeral to pay our respects
برای ادای احترام به مجلس ختم او رفتیم.
17. he felt gloomy after the funeral
پس از مراسم ختم احساس حزن کرد.
18. all their kin were at the funeral
همه ی خویشاوندانشان در مجلس ختم بوند.
19. several hundred people attended my father's funeral
چند صد نفر در مراسم ختم پدر من شرکت کردند.
20. this dress is inappropriate for a funeral ceremony
این جامه برای مراسم ختم مناسب نیست.
21. a garment that is improper for a funeral ceremony
لباسی که برای مجلس ختم مناسب نیست
22. if you fail the exam, it's your funeral
اگر در امتحان رد بشوی کارت تمام است.
23. it is unconventional to wear red in funeral ceremonies
پوشیدن لباس قرمز در مراسم سوگواری مرسوم نیست
24. he gave an emotional speech at his friend's funeral
در مراسم ختم دوستش نطق شورانگیزی کرد.
25. he personally read the eulogy at his father's funeral
او ستایه ی مجلس ختم پدرش را شخصا قرائت کرد.
26. it is very natural to feel sad at a funeral
احساس حزن در مجلس ختم خیلی طبیعی است.
27. the facetious remarks of my drunken friend at the funeral embarrassed me
اظهارات بیجای دوست مستم در مجلس ترحیم مرا شرمنده کرد.
28. Over two hundred people attended the funeral.
[ترجمه ترگمان]بیش از دویست نفر در مراسم تدفین حضور داشتند
[ترجمه گوگل]بیش از دوصد نفر در مراسم خاکسپاری شرکت کردند
29. The funeral was conducted in one of the smaller side chapels.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین در یکی از نمازخانه های مجاور برگزار شد
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه در یکی از کلیساهای سمت کوچکتر انجام شد
30. A funeral can amplify the feelings of regret and loss for the relatives.
[ترجمه ترگمان]یک مراسم تدفین می تواند احساس پشیمانی و از دست رفتن بستگان را تقویت کند
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه می تواند احساسات پشیمانی و از دست دادن اقوام را تقویت کند