کلمه جو
صفحه اصلی

chateau


معنی : دژ، قلعه، کاخ دوره ملوک الطوایفی، قصر ییلاقی
معانی دیگر : pl کا  دوره ملوک الطوایفی

انگلیسی به فارسی

( chateaux ، chateaus . pl ) کاخ دوره ملوک‌الطوایفی، دژ، قلعه، قصر ییلاقی


انگلیسی به انگلیسی

• castle; country estate (french)

مترادف و متضاد

دژ (اسم)
acropolis, fortress, fort, castle, stronghold, citadel, chateau, alcazar, presidio

قلعه (اسم)
acropolis, fort, castle, chateau, burg, munition, crow's-nest

کاخ دوره ملوک الطوایفی (اسم)
chateau

قصر ییلاقی (اسم)
chateau

جملات نمونه

1. Lucille's home was very grandly called a chateau, though in truth it was nothing more than a large moated farm.
[ترجمه ترگمان]خانه لوسیل با شکوه بسیار بزرگ بود، اما در واقع چیزی بیشتر از یک مزرعه بزرگ و بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]خانه لوسیل به شدت به عنوان یک شاهزاده شناخته می شد، هر چند در حقیقت این چیزی نبود جز مزرعه ای بزرگ

2. The house was modelled on a French chateau.
[ترجمه ترگمان]خانه در یک قصر فرانسوی ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]خانه بر روی یک فرانسوی مدل سازی شده بود

3. Five of the chateau soldiers were killed and Benjamin had a small cut high on his cheek.
[ترجمه ترگمان]پنج نفر از سربازان کاخ کشته شدند و بنجامین هم زخم کوچکی بر گونه داشت
[ترجمه گوگل]پنج تن از سربازان چابهار کشته شده اند و بنجامین در میان گونه هایش کمی کوچک بود

4. One detailed drawing shows a grand chateau with vineyards, tennis court and swimming pool.
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی با جزئیات، یک کاخ بزرگ با تاکستان ها، زمین تنیس و استخر شنا نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک نقاشی دقیق نشان می دهد یک سالن بزرگ با باغ وحش، زمین تنیس و استخر شنا

5. One immensely-detailed drawing shows a grand chateau with vineyards, tennis court and swimming pool.
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی بسیار دقیق، یک کاخ بزرگ با تاکستان ها، زمین تنیس و استخر شنا را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک طراحی فوق العاده مفصل نشان می دهد یک سالن بزرگ با باغ وحش، زمین تنیس و استخر شنا

6. She shrank from entering the chateau, and had to be cajoled inside.
[ترجمه ترگمان]او از ورود به قصر خود را عقب کشید و مجبور شد با زبان او را در آغوش بگیرد
[ترجمه گوگل]او از ورود به چوگان فرار کرد و مجبور شد در داخل آن قرار گیرد

7. In every town a romanesque church or chateau.
[ترجمه ترگمان]در هر شهر یک کلیسای کاتولیک و یا یک قصر
[ترجمه گوگل]در هر شهر یک کلیسای Romanesque یا سالن

8. Bao Dai was still residing at his chateau near Cannes with his wife and five children.
[ترجمه ترگمان]دای دای هنوز در قصر خود در نزدیکی کن با همسر و پنج فرزندش ساکن بود
[ترجمه گوگل]بائو دیی هنوز هم در خانه اش در کنار کن با همسرش و پنج فرزند اقامت داشت

9. Diderot endured imprisonment in the Chateau of Vincennes, and was threatened with the Bastille.
[ترجمه ترگمان]دیدرو در شاتو دو ونسن زندانی شد و با باستیل تهدید شد
[ترجمه گوگل]دیادر در زندان وینسنس زندانی شد و با باستیل تهدید شد

10. I liked that the chateau did have its standards.
[ترجمه ترگمان]من دوست داشتم که قصر معیارهای آن را داشته باشد
[ترجمه گوگل]من دوست داشتم که قصر استانداردهایش را داشته باشد

11. He returned to the chateau, furious with himself that he could have allowed people to live in this way.
[ترجمه ترگمان]به قصر بازگشت، از خود خشمگین شده بود که می تواند به مردم اجازه دهد که در این راه زندگی کنند
[ترجمه گوگل]او به چوگان بازگشت، با خود خشمگین بود که می توانست مردم را به این طریق زندگی کند

12. Tasting: This cuvee represents the second wine of Chateau Lathibaude.
[ترجمه ترگمان]این cuvee قسمت دوم شراب قلعه دیف
[ترجمه گوگل]طعم این cuvee نشان دهنده شراب دوم Chateau Lathiaude است

13. I'd like a bottle of your 1982 chateau Laffite Rothschild, please.
[ترجمه ترگمان]من یک بطری شراب ۱۹۸۲ و Laffite را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک بطری از سالن 1982 Laffite Rothschild، لطفا

14. Their passion is consummated at the Chateau of Rambouillet, where Giscard often organised presidential hunts.
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق آن ها در the of، جایی که Giscard اغلب شکار ریاست جمهوری را ترتیب می دهد، تکمیل می شود
[ترجمه گوگل]شور و شوق خود است که در قصر رامبویه، که در آن ژیسکار اغلب شکار ریاست جمهوری سازمان یافته به کمال

15. He had not been entirely clearheaded when the chateau gates snapped shut behind him.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دروازه قصر پشت سر او بسته شد، او کاملا clearheaded و clearheaded بود
[ترجمه گوگل]او در حالی که دروازه های چادری پشت سرش بسته بود، کاملا پاک نشده بود

پیشنهاد کاربران

کوشک

یک خانه یا قلعه بزرگ در فرانسه


کلمات دیگر: