1. She was only given a placebo, but she claimed she got better - that's the placebo effect.
[ترجمه فرشاد] فقط به او یک دارو نما ( داروی خیالی ) داده شده بود ، ولی ادعا می کرد ( میگفت ، فکر میکرد ، به نظرش می آمد ) بهتر شده است - این تاثیر دارو نما است.
[ترجمه ترگمان]فقط بهش \"پلاسیبو\" داده بود ولی ادعا کرد که بهتر شده این یه اثر \"پلاسیبو\" هستش (داروی الکی)
[ترجمه گوگل]او فقط یک دارونما دریافت کرد، اما ادعا کرد او بهتر شده است - این کار اثر پلاسبو است
2. These small concessions have been made as a placebo to stop the workers making further demands.
[ترجمه ترگمان]این امتیازات کوچک به عنوان a برای متوقف کردن کارگران به کار گرفته شده اند
[ترجمه گوگل]این امتیازات کوچک به عنوان یک دارونما ساخته شده است تا کارگران را متهم به درخواست بیشتر کند
3. Again, the placebo could be powerful because it meets some psychological need for attention and treatment.
[ترجمه ترگمان]دوباره، the می تواند قدرتمند باشد چون نیاز روان شناختی برای توجه و درمان دارد
[ترجمه گوگل]باز هم، پلاسبو می تواند قدرتمند باشد، زیرا با برخی نیاز روانی به توجه و درمان مواجه می شود
4. Medicine has generally regarded the placebo effect as a nuisance: it does make research on new medical drugs very difficult.
[ترجمه ترگمان]پزشکی به طور کلی اثر placebo را به عنوان یک مزاحمت تلقی می کند: این کار تحقیقاتی را بر روی داروهای پزشکی جدید بسیار دشوار می کند
[ترجمه گوگل]پزشکی به طور کلی اثر پلاسبو را به عنوان یک مزاحم در نظر می گیرد که تحقیقات در مورد داروهای جدید پزشکی بسیار دشوار است
5. The control subjects did not receive either placebo or loperamide oxide tablets but underwent an identical series of measurements on one occasion.
[ترجمه ترگمان]سوژه های کنترلی یا قرص های اکسید placebo یا loperamide را دریافت نکردند، اما یک سری از اندازه گیری ها را در یک موقعیت انجام دادند
[ترجمه گوگل]افراد تحت کنترل، قرصهای پلاسبو یا اکسید لورئامید را دریافت نکردند، اما در یک مورد یک سری از اندازه گیری های یکسان انجام دادند
6. Because of ethical considerations no placebo group was established and it is conceded that this inevitably limits the strength of overall conclusions made.
[ترجمه ترگمان]به دلیل ملاحظات اخلاقی هیچ گروه placebo تاسیس نشده است و تصدیق شده است که این امر به ناچار قدرت نتیجه گیری های کلی را محدود می سازد
[ترجمه گوگل]به دلیل ملاحظات اخلاقی، هیچ گروهی از گروه دارونما ایجاد نشد و بر این باور است که این امر به طور اجتناب ناپذیر قدرت نتیجه کلی را محدود می کند
7. Placebo capsules contained liquid paraffin for adults and olive oil for children.
[ترجمه ترگمان]کپسول Placebo حاوی پارافین مایع برای بزرگسالان و روغن زیتون برای کودکان است
[ترجمه گوگل]کپسول های Placebo شامل پارافین مایع برای بزرگسالان و روغن زیتون برای کودکان است
8. Subjects were randomly assigned to receive a placebo or the cholesterol-lowering drug pravastatin.
[ترجمه ترگمان]این موضوعات به طور تصادفی برای دریافت دارونما یا کاهش مصرف مواد مخدر اختصاص داده شدند
[ترجمه گوگل]افراد به طور تصادفی برای دریافت پلاسبو یا داروهای پایین آورنده پروستاتین اختصاص داده شدند
9. There was no difference between the aspirin and placebo groups in the incidence of cerebral haemorrhage.
[ترجمه ترگمان]بین \"آسپرین\" و \"placebo\" در بروز خونریزی مغزی هیچ تفاوتی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اختلاف بین گروه های آسپیرین و پلاسبو در بروز خونریزی مغزی وجود ندارد
10. In each study, the rates in the vitamin A and placebo groups were similar.
[ترجمه ترگمان]در هر مطالعه، نرخ ها در گروه ویتامین A و placebo مشابه بودند
[ترجمه گوگل]در هر مطالعه، میزان ویتامین A و گروه پلاسبو مشابه بود
11. Leg cramps also occurred in about 5 percent of women on raloxifene compared with 5 percent on placebo.
[ترجمه ترگمان]همچنین در حدود ۵ درصد از زنان مبتلا به raloxifene ساق پا در مقایسه با ۵ درصد on (placebo)یافت می شوند
[ترجمه گوگل]در حدود 5 درصد از زنان در مورد رالوکسیفن در مقایسه با 5 درصد در مورد دارونما، گرفتگی عضلات پا مشاهده شد
12. Recurrent oral and vaginal yeast infections occurred in two patients receiving cyclosporin and oral thrush occurred in one patient receiving placebo.
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی دهان و واژینال مخمر در دو بیمار که cyclosporin و thrush شفاهی را دریافت می کردند، در یک بیمار که دارونما را دریافت کرده بودند رخ داد
[ترجمه گوگل]در دو بیمار مبتلا به سیکلوسپورین و سوزش دهان دهانی اتفاق می افتد که یکی از بیماران دریافت کننده دارونما است
13. For example, instead of receiving vitamin C as the experimental group is doing, the control group receives a placebo.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، به جای دریافت ویتامین C به عنوان گروه آزمایشی انجام می شود، گروه کنترل یک placebo دریافت می کند
[ترجمه گوگل]برای مثال، به جای دریافت ویتامین C به عنوان گروه تجربی انجام می شود، گروه کنترل یک دارونما دریافت می کنند
14. It enrolled 6090 patients and assigned them to enalapril or placebo.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه ۶۰۹۰ بیمار را ثبت نام کرد و آن ها را به enalapril یا placebo اختصاص داد
[ترجمه گوگل]این 6090 بیمار ثبت نام کردند و آنها را به انالاپریل یا پلاسبو اختصاص دادند