کلمه جو
صفحه اصلی

keep up with someone

پیشنهاد کاربران

اصطلاح ) 1 - پا به پای کسی رفتن یا بودن، با کسی همگام بودن، از کسی عقب نیفتادن، با کسی چشم و هم چشمی کردن!
2 - تماس یا ارتباطی را با کسی را ادامه دادن.
مثال برای تعریف اول:
I can't keep up with you
من نمیتوانم پا به پای تو بیام.
مثال برای تعریف دوم:
they had kept up with him by means of Xmas cards
آنها از طریق کارت پستال های کریسمس، ارتباط شون با او را ادامه داده بودند.

پیشرفت کردن در یک سرعت هم اندازه نسبت به دیگران


کلمات دیگر: