1. The butter will soften out of the fridge.
[ترجمه غزل] کره بیرون یخچال نرم تر میشه
[ترجمه Melika] کره در بیرون یخچال آب میشود
[ترجمه Sarina] کره خارج از یخچال آب می شود
[ترجمه ترگمان] کره از یخچال کم میشه
[ترجمه گوگل]کره از یخچال خیس می شود
2. I've put the beer in the fridge to chill.
[ترجمه ترگمان]آبجو را در یخچال گذاشتم تا خونسرد باشم
[ترجمه گوگل]من آبجو را در یخچال گذاشتم تا خنک شود
3. There's some ice in the fridge.
[ترجمه رضا سعیدی] آنجا کمی یخ در یخچال هست
[ترجمه یگانه] مقداری یخ تو یخچاله
[ترجمه گلسا] مقداری یخ در یخچال وجود دارد.
[ترجمه ツ] مقداری یخ در یخچال است
[ترجمه ترگمان]یه مقدار یخ تو یخچال هست
[ترجمه گوگل]یخ در یخچال وجود دارد
4. He tottered to the fridge, got a beer and slumped at the table.
[ترجمه ترگمان]او تلو تلو خوران به سمت یخچال رفت، آبجو گرفت و روی میز ولو شد
[ترجمه گوگل]او به یخچال افتاد، آبجو گرفت و در میز افتاد
5. The brown mush in the fridge is some veg soup left over.
[ترجمه ترگمان]حریره قهوه ای در یخچال سوپ سبزی است که باقی مانده
[ترجمه گوگل]قهوه ای قهوه ای در یخچال یک قاشق سوپ خوری است
6. The kids tend to raid the fridge when they get home from school.
[ترجمه ترگمان]بچه ها دوست دارند وقتی از مدرسه به خانه می رسند به یخچال حمله کنند
[ترجمه گوگل]وقتی بچه ها از مدرسه می روند، بچه ها تمایل به یخچال دارند
7. Defrost the fridge regularly so that it works at maximum efficiency.
[ترجمه ترگمان]یخچال را مرتب نگه دارید تا حداکثر کارآیی را داشته باشد
[ترجمه گوگل]یخچال را به طور منظم یخ زده کنید تا در حداکثر کارایی کار کند
8. Put it in the fridge to keep it fresh.
[ترجمه ترگمان] بذارش تو یخچال که اونو تازه نگه داری
[ترجمه گوگل]آن را در یخچال قرار دهید تا آن را تازه نگه دارید
9. Put the jelly in the fridge to set.
[ترجمه ترگمان] ژله رو بذار تو یخچال که آماده باشه
[ترجمه گوگل]ژله را در یخچال قرار دهید تا تنظیم شود
10. I always stock up the fridge before my sister comes to stay.
[ترجمه ترگمان]من همیشه قبل از اینکه خواهرم بیاد، یخچال رو ذخیره می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه یخچال را قبل از اینکه خواهرم می آید بماند، بارگیری می کنم
11. We had no fridge, cooker, cutlery or crockery.
[ترجمه ترگمان]ما یخچال، آشپز، کارد و چنگال نداشتیم
[ترجمه گوگل]ما تا به حال هیچ یخچال، اجاق گاز، کارد و چنگال و یا ظروف نداریم
12. Their spartan lifestyle prohibits a fridge or a phone.
[ترجمه ترگمان]سبک زندگی Their، یک یخچال یا تلفن را منع کرده است
[ترجمه گوگل]سبک زندگی اسپارتان، یخچال و یا تلفن را ممنوع می کند
13. There's some cheese in the fridge and that's about it.
[ترجمه ترگمان]یه مقدار پنیر تو یخچال هست
[ترجمه گوگل]بعضی از پنیر در یخچال وجود دارد و این در مورد آن است
14. His fridge was bare apart from three very withered tomatoes.
[ترجمه ترگمان]در یخچال او از سه تا گوجه فرنگی خشک خالی بود
[ترجمه گوگل]یخچال او از سه گوجه فرنگی خرد شده جدا شده بود
15. I always keep fruit in the fridge so as to keep insects off it.
[ترجمه ترگمان]همیشه میوه را در یخچال نگه می دارم تا حشرات را از آن دور نگه دارم
[ترجمه گوگل]من همیشه در یخچال نگهداری میکنم تا حشرات را از بین ببرم