1. posthumous fame
شهرت پس از مرگ
2. kafka's posthumous books
کتاب های کافکا که پس از مرگ او چاپ شده
3. He received a posthumous award for bravery.
[ترجمه ترگمان]او جایزه شجاعت دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او جایزه پس از مرگ را برای شجاعت دریافت کرد
4. A posthumous collection of her work has just been published.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از آثار او به تازگی منتشر شده است
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از کارنامه اش بعدا منتشر شده است
5. It was a dead hand, waving a tiny, posthumous good-bye.
[ترجمه ترگمان]یک دست مرده بود و برای خداحافظی دست تکان می داد
[ترجمه گوگل]این یک دست مرده بود، یک لحظه کوچک و بعد از مرگ را تکان داد
6. She bore him one posthumous son.
[ترجمه ترگمان]او را یکی پس از دیگری به دنیا آورده بود
[ترجمه گوگل]او یک پسر پس از مرگ را آورد
7. No posthumous awards are given, except for gallantry.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از این جوایز به جز نزاکت، اهدا نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ جایزه ای از جانب پسران، به استثنای قصاص داده نمی شود
8. But good conduct now can bring posthumous promotion or vice versa.
[ترجمه ترگمان]اما رفتار خوب در حال حاضر می تواند ترفیع و یا بالعکس را به ارمغان بیاورد
[ترجمه گوگل]اما رفتار خوب در حال حاضر می تواند ارتقاء پس از مرگ و یا برعکس
9. The legendary actor received a posthumous achievement award.
[ترجمه ترگمان]این بازیگر مشهور جایزه موفقیت خود را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]بازیگر افسانه ای جایزه دستاوردهای بعدی را دریافت کرد
10. But state laws on posthumous birth—or the birth of a child after the death of a parent—vary widely.
[ترجمه ترگمان]اما قوانین ایالتی پس از مرگ پدر و مادر پس از مرگ یک والد به طور گسترده متفاوت است
[ترجمه گوگل]اما قوانین ایالتی در مورد تولد پس از مرگ یا تولد یک کودک پس از مرگ والدین به طور گسترده ای متفاوت است
11. Today awarded posthumous Order of Conspicuous Merit, Second Class.
[ترجمه ترگمان]امروز، نشان لیاقت، نشان درجه دو، به او اهدا شد
[ترجمه گوگل]امروز اعطاء جایزه پس از مرگ از افتخار، کلاس دوم
12. Heath Ledger won a posthumous Oscar for supporting actor for The Dark Knight.
[ترجمه ترگمان]Heath Ledger یک جایزه اسکار را به خاطر حمایت از نایت کلاب به دست آورد
[ترجمه گوگل]هیث لجر یک اسکار پس از مرگ را برای حمایت از بازیگر برای The Dark Knight برنده شد
13. He is a posthumous son, the uncle brings up the adult.
[ترجمه ترگمان]این پسر پس از مرگ، بزرگ سال را به دنیا می آورد
[ترجمه گوگل]او پسر پس از مرگ است، عموی بالغ را به ارمغان می آورد
14. Dear men hear no tales, posthumous fame is an irish bull.
[ترجمه ترگمان]مردان عزیز هیچ داستان هایی ندارند و شهرت پس از مرگ نام یک گاو ایرلندی است
[ترجمه گوگل]مردان محترم هیچ صدایی نمی شنوند، شهرت پسین یک گاو ایرلندی است
15. Postumer Posthumous discoveries of Mozart works are rare but not unknown.
[ترجمه ترگمان]کشفیات Postumer Posthumous از کاره ای موتزارت به ندرت اتفاق می افتد اما نا مشخص نیست
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، اکتشافات پس از مرگ کارهای موتزارت بسیار نادر است اما ناشناخته است