کلمه جو
صفحه اصلی

anesthetized


(verb transitive) بی هوش کردن

انگلیسی به انگلیسی

• unconscious, insensible; characterized by a reduced sensitivity to pain; benumbed; rendered insensible using anesthesia (also anesthetised)

جملات نمونه

1. before the operation, the patient was anesthetized
پیش از عمل جراحی بیمار را بیهوش کردند.

2. It was a fine example of the anesthetizing power of banality.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه عالی از قدرت anesthetizing banality بود
[ترجمه گوگل]این یک نمونه خوب از قدرت بیهوشی ضرب و شتم بود

3. I long for a pill that would anesthetize me, a blow to the head to bring darkness.
[ترجمه ترگمان]برای یک قرص که مرا بی هوش می کند، یک ضربه به سرم تا تاریکی را نابود کنم
[ترجمه گوگل]من برای یک قرص که من را بیهوش می کند طول می کشد، یک ضربه به سر برای آوردن تاریکی

4. With handlers using chain saws on the anesthetized 500-pound females, the 18-inch horns were cut back to six inches.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اره زنجیره ای بر روی جنس anesthetized ۵۰۰ پوند، شاخ ۱۸ اینچی به ۶ اینچ کاهش پیدا کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از handlers با استفاده از زنجیر اره در زنان بیهوشی 500 پوند، شاخ 18 اینچ به شش اینچ کاهش یافته است

5. to anesthetize with cocaine.
[ترجمه ترگمان]تا با کوکائین anesthetize کند
[ترجمه گوگل]با کوکائین بیهوش شود

6. After the tortoise is anesthetized the bottom of the shell ( called the plastron ) is cleansed thoroughly.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که لاک پشت از ته پوسته جدا شد (به نام the)کاملا تمیز شد
[ترجمه گوگل]پس از لاک پشت بیهوش می شود، پایین پوسته (به نام پلاستون) به طور کامل پاکسازی می شود

7. The rats were anesthetized, using abdominal multi-point injection isoprenaline hydrochloride copy acute myocardial ischemia model, except the blank group.
[ترجمه ترگمان]موش های صحرایی به جز گروه خالی، با استفاده از injection multi - abdominal abdominal hydrochloride به جز گروه خالی، anesthetized بودند
[ترجمه گوگل]موشها با استفاده از تزریق چند نقطه ای شکمی، تزریق ایزوپرآنالین هیدروکلراید، با ایسکمی حاد میوکارد، به جز گروه خونی، بیهوش شدند

8. It may be camouflaged, temporarily anesthetized, or denied, but it is the force behind every pursuit of relief and pleasure in specialness.
[ترجمه ترگمان]آن ممکن است که به طور موقت استتار شده، یا انکار شود، اما این نیروی پشت هر تعقیب رهایی و لذت در specialness است
[ترجمه گوگل]این ممکن است دستگیر شود، به طور موقت بیهوش شود یا انکار شود، اما این نیرویی است که در هر تلاش برای تسکین و لذت بردن از تخصص است

9. Pretreat with topical anesthetic to reduce discomfort, once anesthetized, remove anesthetic and wash the treatment area.
[ترجمه ترگمان]با بی حسی موضعی برای کاهش ناراحتی، یک بار anesthetized، بی حسی را از بین ببرید و ناحیه درمان را بشویید
[ترجمه گوگل]پیش از بیهوشی موضعی برای کاهش ناراحتی، پس از بیهوشی، بی حسی موضعی را بکشید و محل درمان را بشویید

10. Rats were anesthetized with halothane and monitored continuously for arterial blood pressure and premature ventricular contractions.
[ترجمه ترگمان]موش ها با halothane همراه بودند و به طور مداوم برای فشار خون شریانی و انقباضات زودرس خون نظارت می کردند
[ترجمه گوگل]موش ها با هالوتان بیهوش شد و به طور مداوم برای فشار خون شریانی و انقباضات زودرس بطنی کنترل می شد

11. Experiments were performed on 55 urethane anesthetized and flaxedil im-mobilized rabbits under artificial respiration.
[ترجمه ترگمان]ازمایشات روی سن ۵۵ اثر کرده بود و خرگوش را زیر تنفس مصنوعی جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]آزمایش ها روی 55 خرگوش بیهوش شده و فلاکسیدیل 55 بیهوشی یورتان و تحت تنفس مصنوعی انجام شد

12. Norethisterone oxime (NETO) was given orally to anesthetized rats in single dose to observe acute toxicity.
[ترجمه ترگمان]Norethisterone oxime (NETO)به طور شفاهی به موش های صحرایی در دوزهای واحد داده شد تا سمیت شدید را مشاهده کنند
[ترجمه گوگل]Norethisterone oxime (NETO) به صورت خوراکی به موشهای بیهوشی در دوزهای مجاز برای مشاهده سمیت حاد داده شد

13. Minutes later, anesthetized, Julian lay flat on the operating table.
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد، anesthetized، جولیان روی میز کار دراز کشید
[ترجمه گوگل]بعد از چند دقیقه بیهوشی، جولیان در جدول عملیاتی قرار داشت

14. Methods The improved lithotomy position and the herringbone position were taken before 11 patients who underwent laparoscopic surgery for rectal cancer were anesthetized.
[ترجمه ترگمان]روش های بهبود وضعیت lithotomy و موقعیت herringbone قبل از ۱۱ بیمار که تحت عمل جراحی laparoscopic برای سرطان مقعد تحت عمل جراحی laparoscopic قرار گرفتند گرفته شد
[ترجمه گوگل]روش ها: موقعیت لایتوتومی بهبود یافته و موقعیت اریگلوبولر قبل از 11 بیمار تحت عمل جراحی لاپاروسکوپی برای سرطان رکتوم مورد بی حسی قرار گرفتند


کلمات دیگر: