اندون، پوشیدن، روکش کردن، فشار آوردن
overlaid
اندون، پوشیدن، روکش کردن، فشار آوردن
انگلیسی به فارسی
پوشش داده شده، رویهم قرار دادن، پوشیدن، زیاد بار کردن
جملات نمونه
1. emam reza's gold overlaid dome
گنبد زراندود امام رضا (ع)
2. mazdak's life is overlaid by layer upon layer of legend
زندگی مزدک از لایه های متعدد افسانه پوشیده شده است.
3. The floor was overlaid with rugs of oriental design.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از فرش های طرح شرقی پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]کف با فرش های طراحی شرقی ساخته شد
[ترجمه گوگل]کف با فرش های طراحی شرقی ساخته شد
4. The plate is overlaid with glittering gold.
[ترجمه ترگمان]بشقاب پر از سکه های طلا است
[ترجمه گوگل]این صفحه با طلای شکوفه پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]این صفحه با طلای شکوفه پوشانده شده است
5. The wood is overlaid with silver.
[ترجمه ترگمان]The از نقره است
[ترجمه گوگل]چوب با نقره پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]چوب با نقره پوشیده شده است
6. Her new novel is overlaid with political concerns.
[ترجمه ترگمان]رمان جدید او از نگرانی های سیاسی پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]رمان جدید او با نگرانی های سیاسی پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]رمان جدید او با نگرانی های سیاسی پوشیده شده است
7. The roar of the engines was overlaid by a loud banging.
[ترجمه ترگمان]غرش موتور را با صدای بلندی می پوشاند
[ترجمه گوگل]سر و صدا موتورها با انفجار شدید تزیین شد
[ترجمه گوگل]سر و صدا موتورها با انفجار شدید تزیین شد
8. He overlaid the walls with hessian.
[ترجمه ترگمان]دیوارها را با گونی پر کرد
[ترجمه گوگل]او دیوارها را با Hessian پوشانده است
[ترجمه گوگل]او دیوارها را با Hessian پوشانده است
9. The semi-precious stones are partly overlaid with gold.
[ترجمه ترگمان]سنگ های نیمه با ارزش بخشی از آن با طلا پوشانده شده اند
[ترجمه گوگل]سنگهای نیمه قیمتی تا حدی با طلا پوشیده شده اند
[ترجمه گوگل]سنگهای نیمه قیمتی تا حدی با طلا پوشیده شده اند
10. Time has since overlaid this corpus with errors that obscure what the original patriarchs taught to their descendants.
[ترجمه ترگمان]زمان از آن به بعد این پیکره زبانی را با اشتباهاتی که the اصلی به نوادگان آن ها آموخته است، پوشانده است
[ترجمه گوگل]از آن زمان تا کنون این کپسول را با اشتباهاتی پوشانده که پدر و مادر اصلی آنها را به فرزندان خود آموزش می دهد
[ترجمه گوگل]از آن زمان تا کنون این کپسول را با اشتباهاتی پوشانده که پدر و مادر اصلی آنها را به فرزندان خود آموزش می دهد
11. The common law rules have now been overlaid by statute.
[ترجمه ترگمان]قوانین معمول قانون اکنون از سوی قانون منصوب شده اند
[ترجمه گوگل]قوانین عرفی در حال حاضر توسط قانون تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]قوانین عرفی در حال حاضر توسط قانون تنظیم شده است
12. My impression is overlaid by so many later images.
[ترجمه ترگمان]احساس من تحت تاثیر بسیاری از تصاویر بعد قرار دارد
[ترجمه گوگل]تصور من از بسیاری از تصاویر پس از آن پوشش داده شده است
[ترجمه گوگل]تصور من از بسیاری از تصاویر پس از آن پوشش داده شده است
13. The sky was as orange as Galway thatch, overlaid by dark clouds, and the sea also glowed a dull orange.
[ترجمه ترگمان]آسمان به سفیدی می زد و با ابره ای تیره پوشیده شده بود و دریا نیز یک پرتقال کدر گرفته بود
[ترجمه گوگل]آسمان به رنگ نارنجی به عنوان گالویل ساحلی، که توسط ابرهای تاریک پوشانده شده بود، و همچنین پرتقال خیس شد
[ترجمه گوگل]آسمان به رنگ نارنجی به عنوان گالویل ساحلی، که توسط ابرهای تاریک پوشانده شده بود، و همچنین پرتقال خیس شد
14. Once illustrated, each backdrop design had to be overlaid with a precise grid pattern as an aid for the scenic artist.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نشان داده شد، هر طراحی پس زمینه باید با الگوی شبکه ای دقیق به عنوان کمک برای این هنرمند خوش منظره جایگزین شود
[ترجمه گوگل]پس از نمایش داده شده، هر طراحی پس زمینه باید با یک الگوی شبکه دقیق به عنوان کمک برای هنرمند منظره پوشانده شود
[ترجمه گوگل]پس از نمایش داده شده، هر طراحی پس زمینه باید با یک الگوی شبکه دقیق به عنوان کمک برای هنرمند منظره پوشانده شود
پیشنهاد کاربران
پوشش داده شده
پوشیده شده
کاور شده
در برگرفته شده
پوشیده شده
کاور شده
در برگرفته شده
کلمات دیگر: