کلمه جو
صفحه اصلی

blue cheese


پنیر آبی (که از شیرگاو می سازند و مزه و بوی تندی دارد)

انگلیسی به فارسی

پنیر آبی (که از شیرگاو می‌سازند و مزه و بوی تندی دارد)


پنیر آبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a rich strong-flavored semisoft cheese made of cow's milk and veined with blue mold.

• cheese that contains greenish blue mold

جملات نمونه

1. Add the crumbled Shropshire blue cheese to the dip, then season to taste with salt and pepper.
[ترجمه ترگمان]پنیر آبی Shropshire Shropshire را به دیپ اضافه کنید، و سپس طعم نمک و فلفل را چشید
[ترجمه گوگل]پنیر آبی شروشیار فرو ریختن را به شیب اضافه کنید، سپس آن را با نمک و فلفل بخورید

2. Blues is a delicious full fat soft blue cheese with a creamy texture and good bite.
[ترجمه ترگمان]بلوز یک پنیر آبی نرم و نرم با بافت خامه ای و گاز خوب است
[ترجمه گوگل]بلوز یک پنیر نرم آبی با چربی کامل خوشمزه با بافت کرم و نیش خوب است

3. If you fancy a blue cheese, chose Roquefort over Stilton - the difference is 40 calories an ounce!
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک پنیر آبی را دوست دارید، Roquefort را روی Stilton انتخاب کنید - تفاوت ۴۰ کالری در اونس است!
[ترجمه گوگل]اگر شما یک پنیر آبی را دوست دارید، Roquefort را بر روی Stilton انتخاب کنید - تفاوت آن 40 کالری و یک اونس است!

4. A sprinkling of blue cheese or Gorgonzola makes it extra special.
[ترجمه ترگمان]یک قطره پنیر آبی یا Gorgonzola آن را خیلی خاص می کند
[ترجمه گوگل]آبیاری از پنیر آبی یا Gorgonzola باعث می شود آن فوق العاده ویژه

5. And the horseradish potato puree, braised greens, Maytag blue cheese and port wine sauce are also praiseworthy.
[ترجمه ترگمان]و پوره سیب زمینی horseradish، braised سبزی، پنیر آبی Maytag و سس شراب port نیز قابل ستایش است
[ترجمه گوگل]پوره سیب زمینی تند تند، سبزیجات ترشیده، پنیر آبی میتاگ و سس شراب پورت نیز قابل ستایش هستند

6. Food Suggestion : A fine accompaniment to blue cheese, coffee and desserts.
[ترجمه ترگمان]غذاهای دریایی: یک ترکیب خوب برای پنیر آبی، قهوه و دسرهای شیرین
[ترجمه گوگل]پیشنهادات غذایی یک همراه خوب برای پنیر آبی، قهوه و دسر

7. We have Italian, French, Thousand Island and Blue Cheese.
[ترجمه ترگمان]ما ایتالیایی، فرانسوی، هزار جزیره و پنیر آبی داریم
[ترجمه گوگل]ما ایتالیایی، فرانسوی، هزار جزیره و پنیر آبی داریم

8. Stilton cheese is one of the world's three blue cheese, taste more intense.
[ترجمه ترگمان]پنیر Stilton یکی از سه پنیر آبی دنیا است، طعم بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]پنیر Stilton یکی از سه پنیر آبی جهان است که طعم بیشتری دارد

9. Add blue cheese, mayonnaise, onion, salt, pepper and worcestershire sauce; beat until combined.
[ترجمه ترگمان]پنیر آبی، مایونز، پیاز، نمک، فلفل و سس worcestershire را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]پنیر آبی، سس مایونز، پیاز، نمک، فلفل و سس کوستر استریل را اضافه کنید ضرب و شتم تا ترکیب

10. Blue Cheese, Gouda, Camembert, Italian Salt Cheese.
[ترجمه ترگمان]پنیر آبی، Gouda، Camembert، ایتالیایی نمک
[ترجمه گوگل]پنیر آبی، گوودا، کامامبر، پنیر نمک ایتالیایی

11. They took aspirin, ate blue cheese dressing and didn't get tested for diabetes.
[ترجمه ترگمان]ان ها آسپرین خوردند، پنیر آبی رنگ خوردند و برای دیابت آزمایش نشدند
[ترجمه گوگل]آنها آسپرین مصرف کردند، خوردن پنیر آبی خوردند و برای دیابت آزمایش نکردند

12. Blue cheese, blueberries and chicken cordon bleu - but blue ketchup?
[ترجمه ترگمان]پنیر آبی، زغال آخته و مرغ سوخاری، اما سس آبی آبی؟
[ترجمه گوگل]پنیر آبی، زغال اخته و مرغ کوردون بللو - اما کچاپ آبی؟

13. Pair with ripe blue cheese, spicy red meats and goose.
[ترجمه ترگمان]جفت با پنیر آبی رسیده، گوشت قرمز تند و غاز
[ترجمه گوگل]همراه با پنیر رسیده آبی، گوشت قرمز تند و غاز

14. I would like blue cheese dressing on salad.
[ترجمه ترگمان] میخوام سالاد پنیر آبی رو سالاد درست کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم پنیر آبی را در سالاد بخرم


کلمات دیگر: