متحرک
animatedly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• vigorously, energetically, in a lively manner
جملات نمونه
1. Sammy was standing close to Ned, talking animatedly with him.
[ترجمه ترگمان]سمی نزدیک به ند ایستاده بود و با او حرف می زد
[ترجمه گوگل]ساممی نزدیک به Ned ایستاده بود، صحبت کردن متحرک با او
[ترجمه گوگل]ساممی نزدیک به Ned ایستاده بود، صحبت کردن متحرک با او
2. People were talking animatedly.
[ترجمه ترگمان]مردم با شور و هیجان صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]مردم در حال صحبت کردن متحرک بودند
[ترجمه گوگل]مردم در حال صحبت کردن متحرک بودند
3. Tanya Livingston was talking animatedly with a group of passengers.
[ترجمه ترگمان]تانیا Livingston با شور و هیجان با گروهی از مسافران صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]تانیا لیوینگستون با گروهی از مسافران متحرک صحبت کرد
[ترجمه گوگل]تانیا لیوینگستون با گروهی از مسافران متحرک صحبت کرد
4. The room was then full of people chatting animatedly and laughing.
[ترجمه ترگمان]آن وقت سالن پر از مردم بود که با شور و هیجان صحبت می کردند و می خندیدند
[ترجمه گوگل]اتاق بعد از آن پر از مردم چت انیمیشن و خنده بود
[ترجمه گوگل]اتاق بعد از آن پر از مردم چت انیمیشن و خنده بود
5. In a corner several young men conversing animatedly . I went up to them and introduced myself. They gave me a most cordial reception.
[ترجمه ترگمان]در گوشه ای چند مرد جوان با شور و هیجان صحبت می کردند نزد آن ها رفتم و خودم را معرفی کردم صمیمانه به من پذیرایی کردند
[ترجمه گوگل]در یک گوشه، چند نفر از جوانان متحرک صحبت می کنند من به آنها رفتم و خودم را معرفی کردم آنها به من یک پذیرایی مهربان دادند
[ترجمه گوگل]در یک گوشه، چند نفر از جوانان متحرک صحبت می کنند من به آنها رفتم و خودم را معرفی کردم آنها به من یک پذیرایی مهربان دادند
6. In the kitchen, without his restraining presence, discussion broke out animatedly.
[ترجمه ترگمان]در آشپزخانه، بدون حضور او، بحث با شور و هیجان تمام شد
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه، بدون حضور محدود خود، بحث و گفت و گو متحرک شد
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه، بدون حضور محدود خود، بحث و گفت و گو متحرک شد
7. Then, man - hour case became the tool that the political party struggles animatedly.
[ترجمه ترگمان]سپس، پرونده مرد به ابزاری تبدیل شد که حزب سیاسی با شور و هیجان تلاش می کند
[ترجمه گوگل]سپس، پرونده انسان - ساعت به ابزار تبدیل شد که حزب سیاسی متحدانه مبارزه می کرد
[ترجمه گوگل]سپس، پرونده انسان - ساعت به ابزار تبدیل شد که حزب سیاسی متحدانه مبارزه می کرد
8. Three young bucks pushed open the door and, conversing animatedly, entered the small room.
[ترجمه ترگمان]سه دلار جوان در را هل دادند و با شور و هیجان صحبت کردند و وارد اتاق کوچک شدند
[ترجمه گوگل]سه دلار جوان به جلو افتادند و به صورت متحرک گفتگو وارد اتاق کوچک شدند
[ترجمه گوگل]سه دلار جوان به جلو افتادند و به صورت متحرک گفتگو وارد اتاق کوچک شدند
پیشنهاد کاربران
سرزنده، با شور و هیجان، پر شعف
کلمات دیگر: