• be close to a solution, be close to the end
see daylight
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Through the aperture he could see daylight.
[ترجمه ترگمان]از روزنه روزنه، روشنایی روز را می دید
[ترجمه گوگل]از طریق دیافراگم او می تواند نور روز را ببیند
[ترجمه گوگل]از طریق دیافراگم او می تواند نور روز را ببیند
2. I could see daylight through a keyhole.
[ترجمه ترگمان]می توانستم نور صبحگاهی را از سوراخ کلید ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم نور روز را از طریق یک سوراخ کلیدی ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم نور روز را از طریق یک سوراخ کلیدی ببینم
3. You can walk for hours and never see daylight, under the Paris Opera House.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ساعت ها راه بروید و هیچ وقت روشنایی روز را در زیر پاریس اپرا ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید برای ساعت ها راه بروید و نور روز را در زیر اپرای پاریس ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید برای ساعت ها راه بروید و نور روز را در زیر اپرای پاریس ببینید
4. I couldn't see daylight either.
[ترجمه ترگمان]روشنایی روز هم نمی توانستم ببینم
[ترجمه گوگل]من هم نمی توانم نور روز را ببینم
[ترجمه گوگل]من هم نمی توانم نور روز را ببینم
5. After months of work, we are beginning to see daylight.
[ترجمه ترگمان]بعد از ماه ها کار، ما شروع به دیدن روز می کنیم
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه کار، ما شروع به دیدن نور روز می کنیم
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه کار، ما شروع به دیدن نور روز می کنیم
6. Use spray foam to seal gaps where you see daylight entering.
[ترجمه ترگمان]از کف اسپری برای آب بندی خلا استفاده کنید که در آن نور روز هنگام ورود به آن را می بینید
[ترجمه گوگل]فوم اسپری را برای جابجایی حفره هایی که در آن نور ورودی نور را می بینید، استفاده کنید
[ترجمه گوگل]فوم اسپری را برای جابجایی حفره هایی که در آن نور ورودی نور را می بینید، استفاده کنید
7. The poor expect to see daylight.
[ترجمه ترگمان]فقرا انتظار دارند روشنایی روز را ببینند
[ترجمه گوگل]فقرا انتظار دیدن نور روز را دارند
[ترجمه گوگل]فقرا انتظار دیدن نور روز را دارند
8. I could see daylight through it in several places.
[ترجمه ترگمان]می توانستم نور روز را در چند جا ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم نور روز را از طریق آن در چندین مکان ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم نور روز را از طریق آن در چندین مکان ببینم
9. I thought about the problem for days before I began to see daylight.
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش راجع به مشکل فکر کردم
[ترجمه گوگل]من برای چند روز قبل از اینکه من شروع به دیدن نور روز، در مورد این مشکل فکر کردم
[ترجمه گوگل]من برای چند روز قبل از اینکه من شروع به دیدن نور روز، در مورد این مشکل فکر کردم
10. We thought we should never finish this work; but now we can see daylight.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کردیم هرگز نباید این کار را تمام کنیم؛ اما حالا می توانیم روشنایی روز را ببینیم
[ترجمه گوگل]ما فکر کردیم که هرگز نباید این کار را تمام کنیم؛ اما حالا می توانیم نور روز را ببینیم
[ترجمه گوگل]ما فکر کردیم که هرگز نباید این کار را تمام کنیم؛ اما حالا می توانیم نور روز را ببینیم
11. John explained it again, and at last I began to see daylight.
[ترجمه ترگمان]جان دوباره توضیح داد و بالاخره من شروع به دیدن روشنایی روز کردم
[ترجمه گوگل]جان آن را دوباره توضیح داد و در آخر من شروع به دیدن نور روز کردم
[ترجمه گوگل]جان آن را دوباره توضیح داد و در آخر من شروع به دیدن نور روز کردم
کلمات دیگر: