کلمه جو
صفحه اصلی

periodontics


(با فعل مفرد - بخشی از دندانپزشکی که با بیماری های لثه و فک سروکار دارد) پیرا دندانپزشکی، مبحک امرا­ لثه وبافت های محافظ اطراف دندان

انگلیسی به فارسی

مبحث امراض لثه وبافت های محافظ اطراف دندان


پریودنتیکس


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: periodontist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the branch of dentistry concerned with diseases and treatment of the gums, bones, and tissues surrounding the teeth.

• study of diseases of tissues and bones which surround the teeth (dentistry)

جملات نمونه

1. Sanders, NL, Evidence-based care in orthodontics and periodontics : a review of the literature.
[ترجمه ترگمان]ساندرز، NL، مراقبت مبتنیبر شواهد در orthodontics و periodontics: مروری بر ادبیات
[ترجمه گوگل]سندرز، NL، مراقبتهای مبتنی بر شواهد در ارتودنسی و پریودنتیکس، بررسی ادبیات است

2. Conclusion Bismuth triple therapy combined with periodontics treatment is an important and effective method for the prevention of Hp infection recurrence in gastric mucosa.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان سه therapy ترکیبی با درمان periodontics یک روش مهم و موثر برای جلوگیری از عود عفونت Hp در mucosa معده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: درمان بیسموت سه گانه همراه با درمان پریودنتیکس یک روش مهم و موثر برای جلوگیری از عود عفونت Hp در مخاط مخاطی است

3. Objective:To explore the relationship of between gastroenteropathy and periodontics.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین gastroenteropathy و periodontics
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارتباط بین گاستنر کاران و پریودنتیکس

4. Enamel Matrix Proteins had been a hotspot in recent years in the field of periodontics.
[ترجمه ترگمان]ماتریکس Enamel Matrix در سال های اخیر در حوزه of نقطه کانونی بوده اند
[ترجمه گوگل]پروتئین ماتریکس میناشی در سالهای اخیر در زمینه پریودنتیکس بوده است

5. The Dental Implant Associates practice in Chicago is comprised of cosmetic dentists specializing in a variety of cosmetic and implant services, including periodontics and endodontics.
[ترجمه ترگمان]مطب دندان پزشکی implant در شیکاگو متشکل از dentists آرایشی است که در انواع خدمات آرایشی و ایمپلنت از جمله periodontics و endodontics تخصص دارند
[ترجمه گوگل]تمرین ایمپلنت دندانپزشکی در شیکاگو شامل دندانپزشکان لوازم آرایشی است که متخصص در انواع لوازم آرایشی و ایمپلنت، از جمله پریودنتیکس و اندودنتیکس

6. Assisting with and helping to provide direct patient care in all dental specialties, including orthodontics, pediatric dentistry, periodontics and oral surgery.
[ترجمه ترگمان]کمک و کمک به ارائه مراقبت های مستقیم بیمار در تمام تخصص های دندان پزشکی از جمله orthodontics، دندان پزشکی کودکان، periodontics و جراحی شفاهی
[ترجمه گوگل]کمک به کمک و کمک به ارائه مراقبت مستقیم به بیمار در تمام تخصص های دندان، از جمله ارتودنسی، دندانپزشکی کودکان، پریودنتیکس و جراحی دهان

7. As a new biomaterial scaffold, ADM has better tissue compatibility and lower antigenicity. It has been used in the field of periodontics.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک داربست biomaterial جدید، ADM، سازگاری بافت بهتر و antigenicity پایین تر را دارد از آن در میدان of استفاده شده است
[ترجمه گوگل]ADM به عنوان یک داربست جدید biomaterial دارای سازگاری بافت بهتر و کمبود آنتی ژنی است این در زمینه پریودنتیکس مورد استفاده قرار گرفته است

8. The table below shows the three categories of non-autogenous materials now being used in periodontics, with major examples of each within the category.
[ترجمه ترگمان]جدول زیر سه دسته از مواد non که در حال حاضر در periodontics مورد استفاده قرار می گیرند را با مثال های مهم هر یک از آن ها نشان می دهد
[ترجمه گوگل]جدول زیر نشان می دهد که سه دسته مواد غیر اتوژنیک که در حال حاضر در پریودنتیکس استفاده می شود، با نمونه های عمده ای از هر یک از این دسته ها است

9. With the possible exception of implant fixtures (and their prosthetic attachments), no area in periodontics has proliferated so rapidly as periodontal regeneration materials.
[ترجمه ترگمان]بدون استثنا تجهیزات ایمپلنت (و پیوندهای مصنوعی آن ها)، هیچ منطقه ای در periodontics به سرعت به عنوان مواد بازسازی periodontal تکثیر نشده است
[ترجمه گوگل]به استثنای مصالح ایمپلنت (و پیوستگی مصنوعی آنها)، هیچ منطقه در پریودنتولوژی به سرعت به عنوان مواد بازسازی پرتوگرافی گسترش نیافته است

پیشنهاد کاربران

periodontics ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: لثه پزشکی
تعریف: شاخه ای از دندان پزشکی که به بررسی و تشخیص و درمان بیماری های مربوط به بافت های پیرادندانی می پردازد|||متـ . تخصص لثه


کلمات دیگر: