گربه ایرانی
persian cat
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of a breed of domestic cat that was originally developed in Persia and the Middle East and that has long hair and a broad, round head.
• type of domestic cat with long silky fur
a persian cat is a type of cat that has long thin hair and a round face.
a persian cat is a type of cat that has long thin hair and a round face.
جملات نمونه
1. Persian cats have long, silky fur.
[ترجمه ترگمان]گربه های ایرانی موی بلند و ابریشمی دارند
[ترجمه گوگل]گربه های فارس دارای خز بلند و ابریشمی هستند
[ترجمه گوگل]گربه های فارس دارای خز بلند و ابریشمی هستند
2. They won't have a Persian cat.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک گربه ایرانی نخواهند داشت
[ترجمه گوگل]آنها یک گربه ایرانی نخواهند داشت
[ترجمه گوگل]آنها یک گربه ایرانی نخواهند داشت
3. They will have a Persian cat.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک گربه ایرانی خواهند داشت
[ترجمه گوگل]آنها یک گربه ایرانی خواهند داشت
[ترجمه گوگل]آنها یک گربه ایرانی خواهند داشت
4. We had a very nice Persian cat, a very beautiful thing.
[ترجمه ترگمان]ما یک گربه ایرانی خوب و بسیار زیبا داشتیم
[ترجمه گوگل]ما یک گربه ایرانی بسیار زیبا داشتیم، چیزی بسیار زیبا بود
[ترجمه گوگل]ما یک گربه ایرانی بسیار زیبا داشتیم، چیزی بسیار زیبا بود
5. A Persian cat is all very well, I said; but a Persian cat is not enough.
[ترجمه ترگمان]من گفتم: یک گربه ایرانی خیلی خوب است، اما یک گربه ایرانی کافی نیست
[ترجمه گوگل]گفتم گربه فارسی خیلی خوب است اما یک گربه ایرانی کافی نیست
[ترجمه گوگل]گفتم گربه فارسی خیلی خوب است اما یک گربه ایرانی کافی نیست
6. Be how much string Persian cat?
[ترجمه ترگمان]این گربه وحشی چقدر است؟
[ترجمه گوگل]گربه گربه فارسی چقدر است؟
[ترجمه گوگل]گربه گربه فارسی چقدر است؟
7. Foot of the Persian cat.
[ترجمه ترگمان]پای گربه ایرانی
[ترجمه گوگل]پا گربه فارسی
[ترجمه گوگل]پا گربه فارسی
8. A set of battle-scarred Le Creuset pans nestled on the Aga where a Persian cat was profoundly asleep.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از pans - scarred - Creuset در the که در آن یک گربه ایرانی عمیقا به خواب عمیقی فرورفته بود، قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از کاسه های Le Creuset که از نابودی نبردند، در آگوست جایی که یک گربه ایرانی به شدت خواب می گذارد، قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از کاسه های Le Creuset که از نابودی نبردند، در آگوست جایی که یک گربه ایرانی به شدت خواب می گذارد، قرار می گیرد
9. I made one pound ten and six by my first review; and I bought a Persian cat with the proceeds.
[ترجمه ترگمان]من یک پوند ده و شش پوند از اولین تجدید نظر خود ساختم و یک گربه ایرانی را با درآمد خرید
[ترجمه گوگل]من اولین بار با بررسی یک پوند ده و شش ساله ساختم و یک گربه ایرانی را با درآمد حاصل خریدم
[ترجمه گوگل]من اولین بار با بررسی یک پوند ده و شش ساله ساختم و یک گربه ایرانی را با درآمد حاصل خریدم
10. Our publishing house proposes an encyclopaedia called "Animal World". It clearly explains the origin and development of the Persian cat and German shepherd dog.
[ترجمه ترگمان]خانه انتشاراتی ما یک دایره المعارف به نام \"دنیای حیوانات\" را پیشنهاد می کند این موضوع به وضوح منشا و توسعه سگ چوپان ایرانی و سگ چوپان آلمانی را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]انتشارات ما یک دایره المعارف به نام 'دنیای حیوانات' را ارائه می دهد این به وضوح منشاء و توسعه گربه ایرانی و سگ چوپان آلمانی را به وضوح توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]انتشارات ما یک دایره المعارف به نام 'دنیای حیوانات' را ارائه می دهد این به وضوح منشاء و توسعه گربه ایرانی و سگ چوپان آلمانی را به وضوح توضیح می دهد
کلمات دیگر: