personal appeal

1. Rather, he was able to use his considerable personal appeal and powers of persuasion to convince others to take his line.

[ترجمه ترگمان]در عوض، او توانست از جاذبه شخصی قابل توجه خود و قدرت متقاعد کردن دیگران برای متقاعد کردن دیگران برای گرفتن خط خود استفاده کند
[ترجمه گوگل]در عوض، او توانست از تجدید نظر قابل توجه شخصی و توانایی های متقاعد کننده خود برای متقاعد کردن دیگران به خط خود استفاده کند

2. The President made a personal appeal to the terrorists.

[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور درخواست شخصی برای تروریست ها کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور درخواست تجدید نظر شخصی به تروریست ها را صادر کرد

3. But the dull Seagal lacks the personal appeal that endeared Lee to his many fans.

[ترجمه ترگمان]اما the کسل کننده فاقد جاذبه شخصی است که لی را نزد بسیاری از طرفداران خود عزیز می کند
[ترجمه گوگل]اما Seagal کسل کننده درخواست تجدید نظر شخصی ندارد که لی به طرفدارانش علاقه مند است

4. Obama hoped his personal appeal to Republicans for backing would translate into GOP votes. . .

[ترجمه ترگمان]اوباما امیدوار است که درخواست شخصی او برای حمایت از جمهوریخواهان به آرای حزب جمهوریخواه تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اوباما امیدوار بود درخواست تجدید نظر شخصی او برای جمهوری خواهان برای حمایت از رای گیری به GOP تبدیل شود

5. SCO support for territorial integrity follows a personal appeal by Russian President Dmitri Medvedev to his fellow heads of state.

[ترجمه ترگمان]حمایت سازمان هم کاری شانگهای از تمامیت ارضی، به دنبال درخواست شخصی دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه، نسبت به سران کشور است
[ترجمه گوگل]حمایت SCO از تمامیت ارضی به دنبال تقاضای شخصی رئیس جمهور روسیه، دیمیتری مدودف، به سوی سران دولت او است

6. This is great for employers who need to see how you perform in front of others (c'mon, actors have had to use this for years now) and can give a good indication of "personal appeal".

[ترجمه ترگمان]این عالی است برای کارفرمایانی که نیاز دارند ببینند شما چگونه در مقابل دیگران چه کار می کنید (و حالا، بازیگران حالا باید از این کار برای سال ها استفاده کنند)و می تواند نشانه ای خوب از \"درخواست شخصی\" بدهد
[ترجمه گوگل]این برای کارفرمایان عالی است که باید ببینند که چگونه شما در مقابل دیگران عمل می کنید (در حال حاضر، بازیگران مجبور به استفاده از آن برای سال ها شده اند) و می تواند نشانه خوبی از درخواست تجدید نظر شخصی باشد

7. The personal appeal from Obama caps a weeklong PR offensive - joined later tonight by Al Gore who had a conference call scheduled with tens of thousands of his supporters.

[ترجمه ترگمان]درخواست شخصی اوباما در هفته بعد توسط الگور که یک کنفرانس تلفنی با ده ها هزار نفر از حامیانش را برگزار کرده بود، از اوباما درخواست کرد
[ترجمه گوگل]تقاضای شخصی اوباما یک حمله انتحاری پی در پی را به تاخیر می اندازد - امشب امشب توسط ال گور پیوست که یک کنفرانس تلفنی با ده ها هزار هوادار آن برنامه ریزی شده بود

8. That, and the realisation that only a personal appeal would persuade the IOC that London's bid was stronger than those being made by its main rivals, Paris and Madrid.

[ترجمه ترگمان]و این واقعیت که تنها یک درخواست شخصی، کمیته بین المللی المپیک را متقاعد خواهد ساخت که پیشنهاد لندن نیرومندتر از رقبای اصلی خود یعنی پاریس و مادرید است
[ترجمه گوگل]این، و درک این است که تنها درخواست تجدید نظر شخصی IOC را متقاعد می کند که پیشنهاد لندن قوی تر از آنچه که توسط رقبای اصلی آن، پاریس و مادرید ساخته شده است

9. But he was finally accepted, only after a personal appeal to China's Ministry of Culture.

[ترجمه ترگمان]اما او در نهایت پذیرفته شد، تنها پس از درخواست شخصی وزارت فرهنگ چین
[ترجمه گوگل]اما او در نهایت پذیرفته شد، تنها پس از تجدید نظر شخصی به وزارت فرهنگ چین

10. Personal appeal is an intangible element in voters'decisions.

[ترجمه ترگمان]جاذبه شخصی یک عنصر نامشهود در تصمیمات رای دهندگان است
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر شخصی یک عنصر نامشهود در تصمیمات رای دهندگان است

11. U. S. officials this week will make a personal appeal to a top North Korean diplomat, Ri Gun, who left Pyongyang Tuesday for a rare trip to the U. S.

[ترجمه ترگمان]u S مقامات این هفته درخواست شخصی دیپلمات ارشد کره شمالی، Ri که پیونگ یانگ را سه شنبه به مقصد یک سفر نادر به ایالات متحده ترک کرد، تجدید نظر خواهد کرد اس
[ترجمه گوگل]مقامات U S این هفته درخواست تجدید نظر شخصی خود را به یک دیپلمات بلندپایه کره شمالی، ری گون، که روز سه شنبه از پیونگ یانگ را ترک کردند، برای سفر نادر به U S

12. Yet from a slightly deeper level, it can also make a more personal appeal.

[ترجمه ترگمان]با این حال، از یک سطح کمی عمیق تر، می تواند درخواست شخصی بیشتری نیز داشته باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، از سطح کمی عمیق تر، می توانید درخواست تجدید نظر شخصی را نیز افزایش دهید

13. Democrats in Congress have called on Obama to make a personal appeal for the bill which is on a high stakes course this week.

[ترجمه ترگمان]دموکرات ها در کنگره از اوباما خواسته اند تا درخواست شخصی برای این لایحه که در این هفته در مورد خطرات بالا قرار دارد، مطرح کند
[ترجمه گوگل]دموکرات ها در کنگره از اوباما درخواست دعوی شخصی را برای این لایحه دریافت کرده اند که در هفته جاری در معامله گران قرار دارد

14. The president invited key members of Congress to the White House to make a personal appeal for the bill.

[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از اعضای کلیدی کنگره به کاخ سفید دعوت کرد تا درخواست شخصی برای این لایحه کنند
[ترجمه گوگل]رییس جمهور از اعضای کلیدی کنگره به کاخ سفید دعوت کرد تا درخواست شخصی برای این لایحه را ارائه کند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه