1. At Streb / Ringside, the ushers even gave out ear plugs.
[ترجمه ترگمان]در Streb \/ ringside، the حتی به دو شاخه گوش دادند
[ترجمه گوگل]در Streb / Ringside، نگهبانان حتی از شاخه گوش استفاده می کردند
2. The outer ear ( the pinna ) receives a single sound wave composed of different sounds.
[ترجمه ترگمان]گوش بیرونی (لاله گوش)یک موج صوتی واحد از صداهای مختلف دریافت می کند
[ترجمه گوگل]گوش بیرونی (پینا) موجی از صدای مختلف را به وجود می آورد
3. This outer ear, however, is nothing but a sound - gathering trumpet.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این گوش خارجی چیزی جز صدای شیپور شنیده نمی شود
[ترجمه گوگل]با این حال، این گوش بیرونی چیزی جز صدای تیراندازی صوتی نیست
4. The outer ear includes the ear lobe and external auditory canal, which funnels sound waves toward the eardrum (or tympanic membrane) allowing it to vibrate.
[ترجمه ترگمان]گوش بیرونی شامل بخش گوش و مجرای شنوایی خارجی است که امواج صوتی را به سمت پرده گوش می فرستد (یا غشا tympanic)به آن اجازه لرزش می دهد
[ترجمه گوگل]گوش خارجی شامل لوب گوش و کانال شنوایی خارجی است که کانال های صدای امواج را به سمت گوشه گوش (یا غشای تمپان) صدا می کنند و به آن امکان ارتعاش را می دهند
5. C3- Cheeks, outer ear, face, bones, teeth, trifacial nerve, lungs.
[ترجمه ترگمان]مهره سوم، گوش خارجی، چهره، استخوان، دندون، عصب، قلب، ریه ها
[ترجمه گوگل]C3- گونه ها، گوش خارجی، صورت، استخوان ها، دندان ها، عصب سه فازی، ریه ها
6. He was born with an extra set of outer ear flaps, or pinnae, and once the photo was posted on the Internet . . .
[ترجمه ترگمان]او با مجموعه ای از flaps یا pinnae بیرونی به دنیا آمد و زمانی که عکس روی اینترنت نصب شد
[ترجمه گوگل]او با یک مجموعه اضافی از فلپ های خارجی بیرونی یا pinnae متولد شد و هنگامی که عکس در اینترنت منتشر شد
7. The convoluted folds of the outer ear produce differing resonances depending on the angle of the incoming sound.
[ترجمه ترگمان]چین های پیچیده گوش بیرونی، بسته به زاویه صدای ورودی، تشدید متفاوتی ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری گوش خارجی باعث می شود رزونانس های مختلف بسته به زاویه صدای ورودی ایجاد شود
8. Swimmer's ear is an infection of the outer ear canal.
[ترجمه ترگمان]گوش s یک عفونت گوش بیرونی است
[ترجمه گوگل]گوش شنونده عفونت کانال گوش خارجی است
9. We are aware that at the end of the central hole in this outer ear there is something called the middle ear, with an eardrum and a few little bones.
[ترجمه ترگمان]ما آگاه هستیم که در انتهای حفره مرکزی در گوش بیرونی چیزی به نام گوش میانی، با پرده گوش و چند استخوان کوچک وجود دارد
[ترجمه گوگل]ما آگاه هستیم که در انتهای سوراخ مرکزی این گوش خارجی، چیزی به نام گوش میانی وجود دارد، با گوشه گوشه و چند استخوان کوچک
10. He knew a waterproof earplug would also help prevent the painful outer ear infections known as "swimmer's ear".
[ترجمه ترگمان]او می دانست که یک ضد آب ضد آب می تواند به جلوگیری از عفونت گوش خارجی که به نام \"گوش شناگر\" معروف است کمک کند
[ترجمه گوگل]او می دانست که یک گوش بند ضد آب نیز به جلوگیری از عفونت گوش دردناک گوش شناخته شده به عنوان 'شنا شنا' کمک می کند
11. A ear recognition method was proposed which combines the shape feature of outer ear contour with the structural feature of inner ear.
[ترجمه ترگمان]یک روش تشخیص گوش پیشنهاد شده است که ویژگی شکل خطوط گوش خارجی را با ویژگی ساختاری گوش داخلی ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]یک روش تشخیص گوش پیشنهاد شده است که ترکیبی از ویژگی شکل کانتور بیرونی گوش با ویژگی ساختاری گوش داخلی است
12. Birds are even more mysterious, because here we do not even see an outer ear.
[ترجمه ترگمان]پرنده ها حتی more هستند، چون اینجا حتی یک گوش خارجی هم نمی بینیم
[ترجمه گوگل]پرندگان حتی بیشتر مرموز هستند، چون در اینجا حتی یک گوش خارجی را نمی بینیم
13. Directivity and sound diffraction of the pinna of the Megaderma spasma are studied to predict the the role of these outer ear extensions in the biosonar system.
[ترجمه ترگمان]directivity و انکسار صوتی لاله گوش the Megaderma برای پیش بینی نقش این extensions گوش بیرونی در سیستم biosonar مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]جهت گیری و پراکندگی صدا از سطح اسپاسم Megaderma مورد مطالعه قرار گرفته است تا پیش بینی نقش این پسران بیرونی در سیستم بیوسونار
14. Sitting just a sixth of an inch from the eardrum, closer than any other hearing aid, it maximizes use of the entire outer ear to capture sound naturally.
[ترجمه ترگمان]تنها یک چهارم اینچ از پرده گوش، نزدیک تر از هر نوع کمک شنوایی دیگر، استفاده از کل گوش بیرونی را به حداکثر می رساند تا به طور طبیعی صدا را ثبت کند
[ترجمه گوگل]نشستن فقط یک ششم از یک اینچ از گوش و حلق و چشم، نزدیک تر از هر سمعک دیگر، استفاده از کل گوش بیرونی را به حداکثر می رساند تا به صورت طبیعی ضبط شود