وابسته به لثه ها، لثوی، (دندان پزشکی)، واقع در اطراف دندان ها، پیرادندانی، ضریع دندانی
periodontal
وابسته به لثه ها، لثوی، (دندان پزشکی)، واقع در اطراف دندان ها، پیرادندانی، ضریع دندانی
انگلیسی به فارسی
(کالبد شناسی، دندانسازی) واقع در اطراف دندان یا دندانها، ضریع دندانی
پریودنتال، واقع در اطراف دندان یا دندانها
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: periodontally (adv.)
مشتقات: periodontally (adv.)
• : تعریف: of or relating to the tissue, bones, and gums that surround and support the teeth.
- periodontal surgery
[ترجمه ترگمان] یه جراحی دندانی
[ترجمه گوگل] جراحی پریودنتال
[ترجمه گوگل] جراحی پریودنتال
• of the tissue surrounding a tooth (anatomy)
جملات نمونه
1. periodontal infection
گندنش (یا عفونت) لثه ها
2. For the periodontal index the results reflected the findings with the periodontal classification.
[ترجمه ترگمان]برای شاخص periodontal نتایج، نتایج را با طبقه بندی periodontal منعکس کرد
[ترجمه گوگل]نتایج شاخص های پریودنتال با یافته های طبقه بندی پریودنتال نشان داد
[ترجمه گوگل]نتایج شاخص های پریودنتال با یافته های طبقه بندی پریودنتال نشان داد
3. Discussion Overall we found that periodontal disease was associated with a small increased risk of coronary heart disease.
[ترجمه ترگمان]بحث در مجموع ما نشان دادیم که بیماری periodontal با خطر افزایش کمی بیماری قلبی عروقی مرتبط است
[ترجمه گوگل]بحث کلی ما دریافتیم که بیماری پریودنتال با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی همراه است
[ترجمه گوگل]بحث کلی ما دریافتیم که بیماری پریودنتال با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی همراه است
4. Both periodontal disease and poor oral hygiene showed stronger associations with total mortality than with coronary heart disease.
[ترجمه ترگمان]هم بیماری periodontal و هم بهداشت دهان ضعیف، ارتباط قویتری با مرگ و میر کامل نسبت به بیماری قلبی عروقی نشان داد
[ترجمه گوگل]هر دو بیماری پریودنتال و بهداشت دهان و دندان کم ارتباطات قویتری با مرگ و میر کلی نسبت به بیماری قلبی عروقی داشتند
[ترجمه گوگل]هر دو بیماری پریودنتال و بهداشت دهان و دندان کم ارتباطات قویتری با مرگ و میر کلی نسبت به بیماری قلبی عروقی داشتند
5. The biological mechanism by which periodontal disease or poor oral hygiene could lead to coronary heart disease is not clearly established.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم بیولوژیکی که از طریق آن بیماری periodontal یا بهداشت دهان ضعیف می تواند منجر به بیماری قلبی عروقی شود به وضوح مشخص نشده است
[ترجمه گوگل]مکانیسم بیولوژیکی که بیماری بیماری پریودنتال یا بهداشت دهان و دندان ضعیف می تواند منجر به بیماری های قلبی عروقی شود به روشنی مشخص نیست
[ترجمه گوگل]مکانیسم بیولوژیکی که بیماری بیماری پریودنتال یا بهداشت دهان و دندان ضعیف می تواند منجر به بیماری های قلبی عروقی شود به روشنی مشخص نیست
6. To investigate the effects of periodontal therapy on clinical indices and gingival crevicular prostaglandin E2(GCF-PGE in pregnant women.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی اثرات درمان periodontal بر روی شاخص های بالینی و prostaglandin crevicular E۲ (GCF - PGE در زنان باردار)
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثرات درمان پریودنتال بر شاخص های بالینی و پروستاگلاندین E2 کرویچولار لثه (GCF-PGE در زنان باردار)
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثرات درمان پریودنتال بر شاخص های بالینی و پروستاگلاندین E2 کرویچولار لثه (GCF-PGE در زنان باردار)
7. Methods: Periodontal disease index(PDI) and GCF-AST were measured and compared in 105 smokers, 86 patients with diabetes and 90 healthy controls.
[ترجمه ترگمان]روش ها: شاخص بیماری Periodontal (PDI)و GCF - AST در ۱۰۵ نفر سیگاری، ۸۶ بیمار مبتلا به دیابت و ۹۰ کنترل سالم اندازه گیری و مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: شاخص های بیماری پریودنتال (PDI) و GCF-AST در 105 فرد سیگاری، 86 بیمار مبتلا به دیابت و 90 فرد سالم اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روش ها: شاخص های بیماری پریودنتال (PDI) و GCF-AST در 105 فرد سیگاری، 86 بیمار مبتلا به دیابت و 90 فرد سالم اندازه گیری شد
8. Conclusion: Hyaluronic acid promotes the healing in the periodontal wound.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: hyaluronic اسید التیام زخم periodontal را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اسید هیالورونیک باعث بهبودی در زخم پریودنتال می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اسید هیالورونیک باعث بهبودی در زخم پریودنتال می شود
9. Methods: 158 patients with pulp - periodontal syndrome were reviewed and statistically analyzed.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۵۸ بیمار مبتلا به سندروم pulp - periodontal مورد بررسی قرار گرفتند و به لحاظ آماری آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]روشها: 158 بیمار مبتلا به سندرم پالپ - پریودنتال مورد بازبینی قرار گرفتند و از نظر آماری آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]روشها: 158 بیمار مبتلا به سندرم پالپ - پریودنتال مورد بازبینی قرار گرفتند و از نظر آماری آنالیز شدند
10. Men with periodontitis had more than a twofold increased risk of dying compared with men who had no periodontal disease at baseline.
[ترجمه ترگمان]مردانی با periodontitis بیش از دو برابر خطر مرگ را در مقایسه با مردانی که هیچ بیماری periodontal در سطح پایه نداشتند، داشتند
[ترجمه گوگل]مردان مبتلا به پریودنتیت بیش از دو برابر افزایش خطر مرگ را در مقایسه با مردان که در ابتدای بیماری پریودنتال نبودند، افزایش دادند
[ترجمه گوگل]مردان مبتلا به پریودنتیت بیش از دو برابر افزایش خطر مرگ را در مقایسه با مردان که در ابتدای بیماری پریودنتال نبودند، افزایش دادند
11. Total mortality and each of the outcomes of coronary heart disease increased as severity of periodontal disease increased.
[ترجمه ترگمان]میزان مرگ و میر کامل و هر یک از نتایج بیماری قلبی عروقی به عنوان شدت بیماری periodontal افزایش یافت
[ترجمه گوگل]مرگ و میر مجموع و هر یک از نتایج بیماری قلبی عروقی با افزایش شدت بیماری پریودنتال افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]مرگ و میر مجموع و هر یک از نتایج بیماری قلبی عروقی با افزایش شدت بیماری پریودنتال افزایش می یابد
12. In conclusion, we found an association of coronary heart disease with periodontal disease and other measures of dental disease.
[ترجمه ترگمان]در پایان، انجمنی از بیماری های قلبی عروقی با بیماری periodontal و دیگر معیارهای بیماری دندان پزشکی پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، ما یک ارتباط بین بیماری قلبی عروقی با بیماری پریودنتال و سایر اقدامات بیماری دندانی یافتیم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، ما یک ارتباط بین بیماری قلبی عروقی با بیماری پریودنتال و سایر اقدامات بیماری دندانی یافتیم
13. The same laser already is approved for surgery on soft tissue, such as gum surgery for periodontal disease.
[ترجمه ترگمان]این لیزر در حال حاضر برای جراحی بر روی بافت نرم مانند جراحی آدامس برای بیماری periodontal مورد تایید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]همان لیزر قبلا برای جراحی بافت نرم، از قبیل عمل جراحی لثه برای بیماری پریودنتال، تایید شده است
[ترجمه گوگل]همان لیزر قبلا برای جراحی بافت نرم، از قبیل عمل جراحی لثه برای بیماری پریودنتال، تایید شده است
14. As would be expected, those without teeth at baseline were older than those who had teeth, regardless of periodontal class.
[ترجمه ترگمان]همان طور که انتظار می رفت، آن هایی که فاقد دندان در سطح پایه بودند، از آن هایی که دندان داشتند، صرف نظر از طبقه periodontal، بزرگ تر بودند
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، کسانی که بدون دندان در ابتدای مسابقه بودند، از کسانی که دارای دندان بودند، بدون در نظر گرفتن کلاس پریودنتال، دیرتر بود
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، کسانی که بدون دندان در ابتدای مسابقه بودند، از کسانی که دارای دندان بودند، بدون در نظر گرفتن کلاس پریودنتال، دیرتر بود
15. Methods: Areas of subgingival calculus were selected from 6 freshly extracted human teeth with periodontal disease.
[ترجمه ترگمان]روش ها: بخش هایی از حساب دیفرانسیل subgingival از ۶ دندان تازه استخراج شده با بیماری periodontal انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: محوطه های زیردریایی از 6 دندان تازه استخراج شده با بیماری پریودنتال انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: محوطه های زیردریایی از 6 دندان تازه استخراج شده با بیماری پریودنتال انتخاب شدند
periodontal infection
گندنش (یا عفونت) لثهها
پیشنهاد کاربران
periodontal ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: پیرا دندانی
تعریف: مربوط به بافت های پیرا دندان
واژه مصوب: پیرا دندانی
تعریف: مربوط به بافت های پیرا دندان
کلمات دیگر: