کلمه جو
صفحه اصلی

unshaken


استوار، ثابت

انگلیسی به فارسی

استوار،ثابت


تثبیت شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of shaken.

• not shaken; not shaken out
if your beliefs are unshaken or if you are unshaken in your beliefs, you still have these beliefs, although they have been attacked or challenged.

جملات نمونه

1. Mona remains unshaken by her ordeal and is matter-of-fact about her courage.
[ترجمه ترگمان]مونا هنوز از کار شاق خود ناراضی باقی می ماند و در مورد شجاعت او صادق است
[ترجمه گوگل]مونا با ترس و وحشت خود باقی می ماند و در مورد شجاعتش دچار مشکل می شود

2. They remain unshaken in their loyalty.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنان در وفاداری خود باقی می مانند
[ترجمه گوگل]آنها در وفاداری خود محاصره می شوند

3. He remained unshaken in his belief that she was wrong.
[ترجمه ترگمان]به این اعتقاد که دارد اشتباه می کند پایدار ماند
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که او اشتباه بوده است

4. It's a characterisation which always remains unshaken by the fact that Flaubert loathed the bourgeoisie.
[ترجمه ترگمان]این حقیقتی است که از این حقیقت که Flaubert از بورژوازی بیزا است، پایدار می ماند
[ترجمه گوگل]این مشخصه است که همیشه با این واقعیت که فلوریدا بورژوازی را لعنت می کند، باقی می ماند

5. You - the unshaken trees; I am the leaf that quivers.
[ترجمه ترگمان]تو - درخت unshaken؛ من برگی هستم که می لرزد
[ترجمه گوگل]شما - درختان محکم؛ من برگ که دودکش است

6. Twelve years, we have unshaken in hardware maintenance and related maintenance training, computer maintenance industry in China, enjoying high reputation.
[ترجمه ترگمان]دوازده سال است که ما در تعمیر و نگهداری سخت افزار و آموزش مربوط به نگهداری، صنعت نگهداری کامپیوتر در چین رد شده ایم و از شهرت زیادی برخوردار هستیم
[ترجمه گوگل]دوازده ساله، ما در تعمیر و نگهداری سخت افزار و آموزش نگهداری مربوطه، صنعت تعمیر و نگهداری کامپیوتر در چین، با بهره گیری از شهرت بالا، تضعیف شده ایم

7. Do you have unshaken confidence in the Lord?
[ترجمه ترگمان]آیا به خداوند اعتماد کامل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا اعتماد به نفس خود را به خداوند ثابت کرده اید؟

8. My memory is circumstantial and unshaken.
[ترجمه ترگمان]حافظه من تصادفی و پایدار است
[ترجمه گوگل]حافظه من قضیه و محکم است

9. Who you are is unattached and unshaken.
[ترجمه ترگمان]کسی که شما آزاد و unshaken
[ترجمه گوگل]کیست که شما غیر مجاز و محکم است

10. His faith that men such as the Reverend John Leale tried to do their best is unshaken.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد او به این است که مردانی مثل کشیش جان Leale سعی می کنند بهترین کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]ایمان او که مردان مانند حاکم جان Leale سعی در انجام بهترین آنها را نابود شده است

11. I deeply wish follow His footstep all my life, to respond to His love, unshaken, he entrusted to complete, wing-shaped mold into His glory to His holy name.
[ترجمه ترگمان]من عمیقا آرزو می کنم که تمام عمرم از پای او در بیاید، تا به عشق او، رد نشده، و تبدیل به قالب بال - شکل به افتخار او به نام مقدس او شود
[ترجمه گوگل]من عمیقا آرزو می کنم پیرو او در تمام زندگی من، برای پاسخ به عشق او، محکم، او را مجبور به تکمیل، قالب قالب بال به شکوه خود را به نام مقدس او

12. " Before Merc é d è s should die, " replied Fernand, with the accents of unshaken resolution, " I would die myself! "
[ترجمه ترگمان]فرناند با لحنی حاکی از عزمی جزم جواب داد: قبل از مرگ، من خودم خواهم مرد! \" \" \"
[ترجمه گوگل]'فرناند، با توجه به قطعنامه ثابت شده،' قبل از مرگ مرسی باید بمیرد '، من خودم را می گیرم! '

13. In 195 after a series of failures of his prefabrication experiments, Konrad Wachsmann wrote The Turning Point of Building as a manifesto of his unshaken belief in factory-made housing.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵، پس از یک سری شکست هایی از آزمایش های prefabrication، کنراد Wachsmann ساخت که نقطه عطف ساختمان را به عنوان بیانیه ای از باور unshaken در خانه های ساخت کارخانه نوشت
[ترجمه گوگل]کنراد واکسمان در سال 195 پس از یک سری از شکست های آزمایش های پیش ساخته خود، نقطه عطف ساختمان را به مثابه مانیفست باور باور نکردنی خود به مسکن ساخت کارخانه نوشت

14. The mountain rises far above worldly concerns and remains unshaken by the winds of emotion.
[ترجمه ترگمان]این کوه از نگرانی های دنیوی بسیار بالا می رود و همچنان با وزش شور و احساس unshaken باقی می ماند
[ترجمه گوگل]کوهستان به مراتب بالاتر از نگرانی های دنیوی است و با وزش باد از احساسات محاصره می شود


کلمات دیگر: