کلمه جو
صفحه اصلی

windsor


(نام خاندان سلطنتی انگلیس از 1917) کاخ وینزر، شهر وینزر (در جنوب خاوری انگلیس)

انگلیسی به فارسی

ویندزور


(نام خاندان سلطنتی انگلیس از 1917) کاخ وینزر


شهر وینزر (در جنوب خاوری انگلیس)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of the British royal family since 1917, or the name of the family itself.

• self-governing quarter of south central england in which the windsor castle is located; royal house of great britain, house of windsor; city in southeast ontario (canada); city in northern connecticut (usa)

جملات نمونه

1. The House of Windsor is the British royal family.
[ترجمه ترگمان]خاندان ویندسور، خانواده سلطنتی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]خانه ویندزور خانواده سلطنتی بریتانیا است

2. Windsor is open to visitors when the Royal Family is not in residence.
[ترجمه ترگمان]وقتی خانواده سلطنتی در محل اقامت نیست، Windsor پذیرای بازدیدکنندگان است
[ترجمه گوگل]وقتی خانواده سلطنتی در محل اقامت نیستند، ویندزور برای بازدیدکنندگان باز است

3. According to the Duchess of Windsor, one can never be too rich or too thin.
[ترجمه ترگمان]به گفته دوشس ویندزور، فرد هرگز نمی تواند بیش از حد ثروتمند یا بیش از حد لاغر باشد
[ترجمه گوگل]به گفته دوشس وینسور، هرگز نمی توان بیش از حد غنی و یا خیلی نازک باشد

4. She used the weekend of the Windsor Castle blaze to remove what little personal possessions she had left.
[ترجمه ترگمان]او از تعطیلات آخر هفته کاخ ویندزور استفاده کرد تا آنچه را که باقی مانده بود از بین ببرد
[ترجمه گوگل]او از تعطیلات آخر هفته از قلعه ویندزور استفاده کرد تا ملکهای کوچک شخصی که او ترک کرده بود را حذف کند

5. Answer: in a charity match at Windsor Park on May 1 194
[ترجمه ترگمان]پاسخ: در یک مسابقه خیریه در پارک ویندزور در ۱ مه ۱۹۴
[ترجمه گوگل]پاسخ در یک بازی خیریه در ویندزور پارک در 1 ماه مه 194

6. The council-run Windsor Restaurant will be redecorated and get new carpets, a suspended ceiling and new furniture.
[ترجمه ترگمان]در رستوران council redecorated نصب خواهد شد و فرش های نو، یک سقف معلق و اسباب و اثاثه نو به دست خواهد آمد
[ترجمه گوگل]رستوران ویندزور شورا مجددا تزئین شده و فرش های جدید، سقف معلق و مبلمان جدید را خواهد گرفت

7. She looked rather as the Duchess of Windsor did in distracted old age.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر شبیه دوشس ویندزور بود که در سنین کهولت بود
[ترجمه گوگل]او به جای اینکه دوشس وینسور در دوران پیری غم انگیز نگاه کرد نگاه کرد

8. Windsor Women's Centre currently employs members of staff and is hoping to increase that when the new centre opens.
[ترجمه ترگمان]مرکز زنان Windsor در حال حاضر از اعضای کارکنان استفاده می کند و امیدوار است که این مرکز جدید افتتاح شود
[ترجمه گوگل]مرکز زنان ویندزور در حال حاضر عضو هیئت مدیره است و امیدوار است در زمانی که مرکز جدید باز می شود، افزایش یابد

9. If anything, the Windsor Park attendance figures have increased over the past year.
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی وجود داشته باشد، ارقام حضور پارک Windsor در طول سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]اگر هر کدام، آمار بازدید کنندگان در پارک ویندزور در طول سال گذشته افزایش یافته است

10. Porri, of the Windsor Astronomy Club, believes that the Internet also provides an excellent way to buy astronomy equipment.
[ترجمه ترگمان]Porri، از باشگاه ستاره شناسی ویندسور، بر این باور است که اینترنت راهی عالی برای خرید تجهیزات ستاره شناسی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]Porri از باشگاه نجوم ویندزور معتقد است که اینترنت همچنین یک راه عالی برای خرید تجهیزات نجومی است

11. In 1520 Redman also became chief mason at Windsor Castle.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۵۲۰ میلادی، استوردمن به عنوان بنا در قلعه ویندزور نیز شرکت کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1520، ردمن همچنین رئیس ماسون در قلعه ویندزور شد

12. No, the real Windsor villain is none other than the holier-than-thou Prince Philip.
[ترجمه ترگمان]نه، این آدم شرور واقعی هم نیست جز تو، شاهزاده فیلیپ
[ترجمه گوگل]نه، ترسناک واقعی وینسور هیچکس جز پرنس فیلیپ، مقدس تر از تو نیست

13. The Earl of Radnor and Lady Windsor each gave ten guineas.
[ترجمه ترگمان]ارل آو Radnor و لیدی Windsor هر کدام ده گینی دادند
[ترجمه گوگل]ارل رادنور و لیدی ویندزور هر کدام به ده گینه رسیدند

14. Here, some bright spark thought Windsor Castle was on fire and called the fire brigade!
[ترجمه ترگمان]اینجا، یک جرقه درخشان خیال می کرد که آقای کستل در آتش است و تیپ آتش را صدا می زند!
[ترجمه گوگل]در اینجا، برخی از جرقه های روشن فکر قلعه ویندزور در آتش بود و به نام آتش نشانی!


کلمات دیگر: